تراویس بیکل

تراویس بیکل

تراویس بیکل
تراویس بیکل

تراویس بیکل

تراویس بیکل

بر عجز دشمن رحمت مکن که اگر قادر شود بر تو نبخشاید.

یه مارمولک دیدم تو خونه مثل گربه پریدم روش و میخواستم با دمپایی بکشمش که نگاه بهم کرد و دیدم چقدر کوچیک و نازه،تو یه لحظه دلم لرزید و شیرم جوشید و مارمولک هم فرار کرد پشت کمد جایی که دست هیچ کس بهش نرسه.عجیبه واسم چطور مارمولک اومده تو خونه.خیلی خوشگل بود،دلم میخواست بغلش کنم و اسمش رو بزارم مارمی.

یه فیلم دهه نودی به پیشنهاد دوست ولاگ نویس عزیزم فیل دیدم به اسم What's Eating Gilbert Grape که پسر عموی عزیزم جانی دپ و پسر خاله گلم دیکاپریو و دخترخاله همیشه سکسی ام Juliette Lewis توش بازی میکردن.بازی دیکاپریو به حدی خوب بود که آدم باورش نمیشد،این بشر از بچگی هنرپیشه بزرگی بوده.فیلم خیلی خوبی بود و دوستش داشتم.

دیگه این که کلوچه هم درست کردم،بازم خوب شد و همه تعریف دادن.کاش میشد از نونام و چیزایی که درست میکنم بدم به همتون بخورین،شما خواننده های این وبلاگ کسایی هستین که دوستشون دارم.

امروز ورزش نکردم که خیلی کار کردم و بعدش هم اومدم بساط کلوچه درست کردن پهن کردم و خیلی کمرم درد گرفت.

بلاگ اسکای هم همچنان وبلاگ من رو توی به روز شده ها نشون نمیده،شاید ایمیل زدن و ریپورتم کردن،اینا هم گفتن وبلاگش رو حذف نمیکنیم،گناه داره ولی توی به روز شده ها هم نشون نمیدیم.

همین دیگه.

ترانه پست:Look on Down From the Bridge از Mazzy star.

تو هم اگه مدتهاست عروسی دعوتت نکردن و دلت رفتن به یه عروسی میخواد پس یه بوس به آفرین عُبیسی بده.

ترانه 

کلاب هاوس آری یا خیر؟

اگر قره بالا و خانوم ف و هاله قدسی و شتر هواشناس و گیل پیشی و رضوان و حیوان ناطق و همه بروبچه ها راضی هستن یه روم توی کلاب هاوس بزنیم.نظرتون چیه؟بحث های خوبی میتونیم بکنیم و غریبه هم نمیاد بینمون.


بگیرید، بخورید؛ این است بدن من.

یه چیزی ذهنم رو درگیر کرده،من الان چندین بار هست نون دارم درست میکنم.نون ام رو با آرد و کمی نمک و آب و مخمر درست میکنم.حالا یه بار مثلا شیره انگور زدم شیرین تر و صبحونه ای تر شد،یه بار کمی نمکش بیشتر شد،همین جور خالی خوردنی شد،یه بار زیره زدم جور دیگه ای شد،یه بار جای آب شیر زدم باز خوب شد،هر بار توی ترکیبش چیزی اضافه یا کم میکنم خوشمزه میشه،دستم اصلا خوبه.حالا این ذهنم رو درگیر کرده که به جای آب یا شیر شراب بزنم به آرد یا آبجو بزنم و نونی درست کنم که مزه شراب داشته باشه.باید برم تو یوتیوب ببینم رِسپی همچین نونی وجود داره یا خیر؟شما خوشگل های من هم اگر نقطه نظری دارین بهم بگین.

ترانه پست:تصنیف "گندم" از شوالیه موسیقی ایران شهرام ناظری.

تو هم اگر مثل من خیلی با کلمه رِسپی حال میکنی و وقتی استفاده اش میکنی توی جلوت خیس میشه پس یه بوس به جلوه پالیزبان بده.

پانوشت:دیگه پشیزی واسم مهم نیست وبلاگم بیاد صفحه اصلی یا نیاد.بلاگ اسکای تف تو صورتت.

پانوشت۲:این ترانه هایی که تو هر پست معرفی میکنم رو گوش میدین یا نه؟

سوال مبهم

دلم میخواد وبلاگ نویسی بشم که نه تنها تمام بلاگ اسکای،بلکه بلاگفا و بیان هم همه خواننده هاشون و وبلاگ نویس هاشون منو بشناسن.

باید چی کار کنم؟

بوس بوس هزار تا

چی از توی خونه داری و کارها و اموری که مربوط به خونه داری هست رو من دوست ندارم؟؟الان میگم،ولی هر کدوم هم پیش بیاد دعوا و غر نمیزنم مثل خیلی ازمردها،بلکه خودم درستش میکنم.یه مرد گِی طوری sam smith طوری درون خودم دارم که مهربونه.حالا گوز گوز کافیه و میگم چی دوست ندارم.

دوست ندارم کف حموم و توالت خیس باشه،باید همیشه محیط توالت و حموم خشک باشه،در حموم و توالت رو همیشه باز میزارم،دمپایی ها هم همیشه تکیه داده به دیوار و رو به بالا که توشون خیس نباشه،حموم و توالت گرم هم دوست دارم،حمومی که شوفاژ داشته باشه.روشن و پر نور هم باشه.آشپزخونه هایی که در طی بیست سال اخیر دارن میسازن رو دوست ندارم،دوست دارم آشزخونه مثل یه اتاق شبیه بقیه اتاق ها باشه و دید نداشته باشه،مثل خونه های قدیمی،نه این که الان جزیره میسازن و آشپزخونه وسط سالن هست،به نظرم آشپزخونه باید پنهان از دید باشه.دیگه چی؟یه تلویزیون کوچیک توی اتاق خواب  دوست دارم.حوله خیلی دوست دارم،حوله های کوچیک،بزرگ،هفت تا هشت تا حوله تمیز و لوله شده همیشه توی توالت هست،حوله های قشنگ.عود دوست دارم،عود روشن کنم توی همه جای خونه،صندل هم خوبه.

شیرازی ها دلتنگی نکنید،دارم برمیگردم.

این مجتمع مهروماه نزدیک قم هست چه جای تمیزی هست،چه غذاخوری خوبی داشت،مستراح هاش هم تمیز و خنک و قشنگ و خوشبو،دلم میخواست اونجا بخوابم یه کم.

این ترانه رو به قبلمو،قشنگه خوشم میاد.

پانوشت: هاله قدسی جونم یه جوری کامنت میزاری که بابای منم جرات تایید کردنش رو نداره.

پانوشت:کونم دوباره درد گرفته.

پانوشت ۳:به همه شما توی این مسیر دارم فکر میکنم.

پانوشت۴:دارم فکر میکنم آدم اگه طلا بخره تو یک سال بیشتر سود کرده یا یه موتور بخره یا ماشین بخره؟

پانوشت۵:میگم میشه همین جوری بری صرافی و دلار بخری یا باید حتما دلیل و بلیط داشته باشی؟

پانوشت نهایی:خدا رو شکر رسیدیم شهر خومون.مرده منم تهران خاک نکنید.قربون شیراز خومون.

شهامت داشته باش که خودت باشی.

دست خودم نیست واقعا،علاقه عجیبی به مزخرفات و خزعبلات و تئوری های توطئه دارم.هیچ کدوم رو باور ندارم و عقیده ام اینه که ما ذره ای ناچیز در این کهکشان بی هدف و بی معنی هستیم.

خلاصه سرتون رو در نیارم،اینستاگرامم به شکل عجیب و غیرقابلی بدون فیلترشکن وصل میشه و کار میکنه،نمیدونم واسه همه اینجوریه یا فقط منم.یادمه چند سال پیش هم به همین وقت عزیز قسم سایت ایکس ویدئو رو بدون فیلتر شکن باز میکردم و دیگه خُشک خُشک شده بودم.داشتم میگفتم اینستاگرام هم پر از چرت و پرت هست،یه چرت و پرتی که تازه بهش رسیدم،ماتریکس هست،میگه که ما توی ماتریکس گیر افتادیم.خیلی خوشم میاد،اصلا دست خورم نیست،هر کس از این ماتریکس میدونه بیشتر برای من تعریف بکنه.دیگه چی دوست دارم؟خیلی چیزا،ولی باید برم،بازم عزیز دل کارم داره.

ترانه پست: stay از ریحانا.

تو هم اگر مثل من عاشق تنبک هستم و صیاد اردک هستم،پس یه بوس به آندره ژید بده.

بازگشت به سرزمین محبوبم...

حس نمیکنید هوای تهرون خنک تر شده؟

حس نمیکنید شهر زیباتر شده؟

دلیلش فقط یه چیز هست.

حضور من.

خوش اومدم.

هرکس از خدا بترسد هیچ‌کس به او زیانی نخواهد رسانید، هرکس از غیر از خدا بترسد هیچ‌کس به او سودی نخواهد رسانید

طاقت اول:بیژن مرتضوی یه ترانه قِری داره به اسم "خدای مستون" که یه جاییش میگه :

 خدا نظر به ما کن نظر به عاشقا کن 

ما رو که مست عشقیم به حال خود رها کن 

به حال خود رها کن

انتقادی از این ترانه دارم.فی الواقع اگر انسان باور به خدا داشته باشه نباید یک لحظه هم خودش رو بخواد از خدا جدا بدونه.پیامبر اسلام هم میفرمایند:خدایا مرا حتى به اندازه یک چشم بر هم زدن به خویشتن وامگذار.

وقتی پیامبر خدا چنین میگه از ما بنده سراپا تقصیر دیگه چه انتظاری میره.

خداییش اگر آخوند میشدم استعدادش رو داشتم.از این آخوند تمیزا میشدم که دخترای راهنمایی و دبیرستانی دوستشون دارن.

طاقت دوم:دارم میام تهران واسه چند روز،استرس دارم،عجیب هم استرس دارم،طبیعیه،من آدم اینجوری هستم دیگه.کاش میشد قرص بخورم و کل راه رو بخوابم.

طاقت سوم:کلی حرف واسه گفتن دارم ولی زنم صدام کرد باید برم.

شما هم عجالتا سیما بینا رو بوس بکنید.

ترانه پست:حیف از پوبون.

پانوشت:یه بار دیگه بلاگ اسکای پست ام رو توی صفحه اول نزاره دعوامون میشه.

ساعت‌ها در روزها چه به شتاب می‌گذرند و روزها در ماه‌ها و ماه‌ها در سال‌ها. و سال‌های عمر چه تند و پرتوان می‌روند.

گوهر اول: یه فیلم دهه نودی دیدم به اسم Marvin's Room که بیشتر فامیلهامون توش بودن.مریل استریپ توش بود که فامیل هاله قدسی اینا میشه،پسر دایی مامانم رابرت دنیرو،پسر خاله بابام دیکاپریو،دخترعمه بابام دایان کیتون،فیلم بسیار زیبا و پر ستاره و قشنگ و خانوادگی و احساسی بود که خیلی دوستش داشتم.یه فیلم دهه نودی دیگه هم دیدم به اسم Sea of love که عموی عزیزم آلپاچینو توش بازی میکرد،فیلم پلیسی،جنایی بود و کمی هم بمال بمول و بوس و بغل داشت و اونم قشنگ بود و دوستش داشتم.

گوهر دوم:شب ها اگر آلپرازولام نخورم نمیتونم بخوابم،چون تا صبح بیدار میمونم و یا تو بیداری خواب میبینم و انگار بین خیال و واقعیت شناور میشم،توضیحش قشنگه ولی به شدت ناراحت کننده هست،کابوس وار شب ادامه پیدا میکنه و گویی ارواحی خبیث از هر جایی به جسم و مغزم هجوم میاره،عزیز دل میگه عوارض بازی Call of duty هست.امیدوارم بعد چند روز خوب بشم.

گوهر سوم:میدونید چه زمانی بیشتر از همیشه به خواب نیاز دارم؟وقتی از خواب بیدار میشم.وقتی از خواب بیدار میشم اون قدر خسته و بیحالم که بازم باید بخوابم،نمیدونم به خاطر آپنه هست،به خاطر زجر تنفسی هست،به خاطر تیروئد هست یا چی؟

گوهر چهارم:توی هر پست کلی حرف قشنگ میزنم،یه شخصیتی رو ازش یاد میکنم و بهش بوس میدیم که فراموش شده و یه عنوان قشنگ مینویسم.و همین طور یه ترانه زیبا با عنوان ترانه پست معرفی میکنم.اینه فرق من با اونایی که فقط میان و فحش میدن.من هنرمندم و اونایی که فحش میدن بی ادب هستن.من مروارید هستم و اونا لجن دریا.

گوهر پنجم: خدایا مرا حتى به اندازه یک چشم بر هم زدن به خویشتن وامگذار.

گوهر ششم:میتونم بازم کلی حرف بزنم ولی خوب کی توی این دوره زمونه پست طولانی دوست داره آخه؟

ترانه پست:واسه من گل نفرست از احمدرضا نبی زاده.

تو هم اگه بعضی وقتها شیطون‌ میره تو جلدت که به شریک زندگی ات خیانت بکنی و یه کارای کوچیکی بکنی ولی بعدش زود پشیمون میشی و این کار رو نمیکنی پس یه بوس به احمدرضا احمدی بده.