تراویس بیکل

تراویس بیکل

تراویس بیکل
تراویس بیکل

تراویس بیکل

تراویس بیکل

صدای تو آهنگ باده که پیچیده تو گوش بارون

امروز اتفاق عجیبی واسم پیش اومد،یه دختری به محل کارمون اومد و کمی موند ورفت،کمی حرف زدیم واز قضای روزگار همشهری از آب دراومدیم،دختر٢سال ازمن کوچکتربودودرموردکارم کمی پرسیدورفت.وقتی رفت تازه فهمیدم که چقدر دارم ازلحاظ روحی پیرمیشم،چقدر دلم میخواد بایه دخترقدم بزنم،چقدر ازخودم غافل شدم.اون ملاقات کوتاه به یادمن آورد که جوونم اما روحم پیر وپرمژده شده.
نظرات 3 + ارسال نظر
من چهارشنبه 15 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 08:50 ب.ظ http://www.yekiboudyekinaboud.blogsky.com

روحت پژمرده نشده جوجو
یکمی تنبل شده
طبیعی هست دیگه!!!!!
مگه نه اینکه از هر چیزی استفاده نکنی تنبل میشه!
سخت نگیر

به تو چه چهارشنبه 15 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 11:17 ب.ظ

نتیجه چی میشه ؟

اینکه دیگه به دخترا نزدیک نشی تا این حس نفرت انگیز بیاد سراغت

derakhshan شنبه 18 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 04:57 ب.ظ

سخت نگیر نه تو پیری نه جسمت نه روحت... بی خودی تلقین نکن

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد