تراویس بیکل

تراویس بیکل

تراویس بیکل
تراویس بیکل

تراویس بیکل

تراویس بیکل

میزان،رای ملت است.

من که به شخصه،اصلا رای نمیدم.بنا بر دلایل شخصی

اما امیدوارم رئیس جمهور بعدی بتونه اوضاع اقتصادی رو سروسامون بده و اشتغال زایی انجام بده

متاسفانه، به هیچکس نمیشه گفت ماتریکس چیه، خودت باید اون رو ببینی.

بعد از مدت ها مریض شدم،البته نه اونجوری که زمین گیر بشم.

به احتمال خیلی قوی مریضیم به خاطر این تنش چند روز گذشته باشه.

فکر میکنم به یه پنومونی خیلی خیلی خفیف مبتلا شدم.

در حال کلنجار هستم که اگه به گلی مسیج بزنم،خوب میشه یا نه،میترسم باهام مثل یه سگ رفتار بکنه.

تراینینگ هم این هفته شروع میشه.

همه چیز داره خوب پیش میره جز این که هیچ دوستی ندارم و نمیدونم چرا این قدر اخلاقم گه هست که هیچ کس نمیتونه تحملم بکنه.

بهترین جای جهان،فرصت آغوش تو

فحش کاری های من و اشکان تو فیسبوک تموم شد و امروز عصر ساعت 4 میدون ولی عصر قرار گذاشتیم و همدیگه رو دیدیم.من میخواستم بشینم خونه و مناظره رو ببینم،اما اون قدر دلم واسه اشکان تنگ شده بود که بیخیال هر چی مناظره هست شدم.بعد از حدود 7ماه یابیشتر اشکان رو دیدم.همون تیشرت مشکی تنش بود که اون سری هم تنش بود،حتما کارش خوب نیست و درآمدش کافی نیست.وقتی دیدمش اون قدر خوشحال شدم که حد وحسابی نداشت.خیلی اشکان رو دوست دارم،اگر دختر بودم حتما باهاش دوست میشدم،البته این رو این سری فهمیدم.اشکان عزیزم مثل سابق نبود.خیلی ناراحت شدم.طراوت سابق رو نداشت.رفتیم تو پارک لاله و من تو دلم یاد گلی افتادم.اونجا نشستیم،اشکان سیگار جی1 داشت و من بهمن کوچیک،من نتونستم زیاد سیگار بکشم،فکر کنم مریض شدم.خیلی با اشکان حرف زدیم،از هر دری حرف زدیم و بهش گفتم که اشکان چرا من اینجوری هستم و چرا رابطه هام پایدار نیست و بهم گفت که همیشه تو مقصر هستی و اخلاقای تخمی زیاد داری وباید خودت رو عوض کنی،برادرم هم همین رو گفته بود پس نتیجه گرفتم که خودم مقصر هستم.

من یه خوبی دارم اونم اینه که هر چی دلم هست رو به زبون میارم،حدود 8 بار به اشکان گفتم که دوستت دارم و تو بهترین دوست منی.

دوست دارم برم جنوب

یکی از شبکه های ماهواره داشت یه تصاویر قشنگی از جنوب و بازارهای ماهی و لنج ها و آدم ها نشون میداد.خیلی دلم گرفت.

مهندس عزیز

چقدر این مهندس غرضی رو دوست دارم من.

از تو به یک اشاره،از من به سر دویدن

تو فقط یه اشاره بکن تا من بفهمم چی تو سرت میگذره،من فقط منتظر یه اشاره هستم.ای آسمانها و کائنات فقط ازتون میخوام تو اون مغزش فرو کنید این حرفم رو:"من پشیمون هستم،تو چی؟"

باز حرف بزن،بگو دستم رو میگیری

چه خبر شده؟همه دارن از هم جدا میشن،ولادیمیر پوتین هم از زنش جدا شد.

تن ناز تو رو به آواز،پر از ناز مرغان پرواز

کاش همه چیز مثل یه ترانه راک بود،پر از امید.

بارون تو رو یاد من میاره

داره همین الان بارون میاد،یادمه تمام مدتی که با گلی دوست بودم بارون میومد،تقریبا هر روزش.لعنت به من تمام پستهام شده گلی.چرا من اینجوری شدم؟فکر کنم،نه فکر نمیکنم،مطمئن هستم که دوستش دارم و ناراحت هستم الان.آخه یکی نیست بهم بگه تو که نمیتونی گه بخوری،گه میخوری،گه اضافی میخوری.

Hay Amores

چقدر دوست دارم زنگ بزنم به گلی یا مسیج بدم،فرقی نداره در هر صورت و بهش بگم لعنت به من و تو و کینه بین ما که داره عمیق میشه،بیا این قرتی بازی ها رو تموم کنیم و دوباره دوست بشیم.قهر که مال بچه هاست.اما بعد دوباره میترسم،میترسم از این که نکنه دوباره همه چی مثل سابق بشه.الان که دارم با نگاه یه ناظر بی طرف کل قضیه رو واکاوی میکنم متوجه میشم که منم خودم رو خیلی دست بالا گرفتم،یکی نست بهم بگه ریدی بابا عن آقا،چه گهی مگه هستی که جلو دختره پز میدی.