تراویس بیکل

تراویس بیکل

تراویس بیکل
تراویس بیکل

تراویس بیکل

تراویس بیکل

کی میدونه تو دل lین مردم چی میگذره

چند شب پیش که داشتم میومدم خونه سر کوچمون یه پراید پارک بود که توش یه پسر صندلی عقب نشسته بود یه دختر هم صندلی جلو بود و پسره مثل ابر بهار داشت گریه میکرد و دختره هم همین جور بهش زل زده بود.

هر آدمی که تو خیابون از بغل ما میگذره یه داستان داره،یه آرزوهایی داشته،یه خانواده داره،ادمها خیلی پیچیده هستن.ممکنه سالها با یه نفر دوست باشی و ندونی تو سرش چی میگذره.

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد