تراویس بیکل

تراویس بیکل

تراویس بیکل
تراویس بیکل

تراویس بیکل

تراویس بیکل

جون همه موجودات عزیزه،چه یه سنجاب کنار جاده باشه چه یه آدم

دو روز پیش رفتم سینما پردیس قلهک فیلم" به درون ورطه" رو از یه فیلمساز آلمانی به نام ورنر هرزوگ دیدم.فیلم مستند خیلی خوش ساخت و زیبایی با یه موضوع عجیب بود.

فیلمساز به سراغ موضوعی جنایی رفته بود.ده سال پیش دو پسر 18 ساله به قصد دزدیدن یه ماشین کاماروی قرمز رنگ میرن خونه یکی از دوستاشون و مادردوستشون رو میکشن و بعدش پسرش و دوست پسره رو میکشن و ماشین رو میبرن.و بعد از چند روز پلیس اونا رو دستگیر میکنه و یکی از پسرها به حبس ابد متهم میشه و یکی دیگه هم بعد از ده سال محکوم به اعدام به وسیله تزریق میشه.حالا فیلمساز حدود 8 روز قبل از اجرای حکم اعدام به سراغ پسره رفته بود و باهاش حرف میزد و این موضوع رو از جهات مختلف بررسی میکرد.فیلم خوبی بود.اما این که کارگردان داشت زور میزد که بگه مجازات اعدام باید لغو بشه واسه من غیر قابل تحمل بود.به نظر من هر کس یه آدم رو بکشه باید به جاش کشته بشه و لیاقت زندگی رو نداره.اما انتقاد دیگه ای که به این فیلم دارم این بود که در اواخر فیلم به سراغ یه نظامی میره که 20 سال مامور اجرای حکم اعدام بوده و به گفته خودش هفته ای حداقل دو نفر رو اعدام میکرده و وقتی در مورد این موضوعات حرف میزد اشک تو چشمهاش جمع شده بود و در نهایت هم زیرنویس کرد اواخر فیلم که این آقا از کارش استعفا کرده به قیمت از دست دادن حقوق بازنشستگیش.خوب حرف من اینه که حس انسان دوستانه این مرد واسه من قابل احترامه اما واسم پذیرفته نیست که از کارش ناراحت بوده.آدم هر کاری رو تکرار بکنه واسش عادی میشه.من خودم سابقا توی یه کاری بودم که آدمهای زیادی جلو چشمم میمردن.بار اول شوکه شدم،اما بعد از اون دیگه واسم عادی شده بود.نه این که سنگ دل بشم و قسی القلب،ابدا.ولی زندگی همینه.بعضی ها جلو چشمت میمیرن و تو نمیتونی کمکشون بکنی.یا تلاشت رو کردی،اما بی فایده بوده.ناراحت هم میشدم اما دلیلی نداشت که به خاطرش کارم رو عوض کنم.

اما نکات قابل توجه فیلم،طنز تلخ فیلم بود و رک بودنش.و این که تو ارزش زندگیت رو بهتر بدونی.

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد