تراویس بیکل

تراویس بیکل

تراویس بیکل
تراویس بیکل

تراویس بیکل

تراویس بیکل

جهل و نادانی

جهل،نادانی،تعصب،پیروی کورکورانه و نداشتن مطالعه از هزاران بمب و جنگ بدتر هست.

این روزها هر چه بیشتر زمان میگذره،بیشتر دارم به یقین میرسم که مردم ایران به لحاظ داشتن عواطف انسانی و نوع دوستی و نجابت و خصائص خوب انسانی دارن به سمت قهقرا و نا کجا آباد پیش میرن.گاهی اوقات به چشم میبینم که حیوانات هم از ما بیشتر عاطفه دارن.

مهندسی یا پرستاری؟مسئله ای است.

من آدمی هستم که از هر کار یا آدمی زود دلزده و خسته میشم.اما از وقتی که یادم میاد من از کامپیوتر متنفر بودم.من کامپیوتر رو در حد چت کردن و وبلاگ نوشتن و ترانه دانلود کردن دوست دارم.دیگه شبکه و پروتکل و برنامه نویسی و جاوا و اوراکل و این جور چیزا حوصله من رو سر میبره و احساس تهوع بهم دست میده وقتی بخوام تو یه زمینه از کامپیوتر به طور تخصصی وارد بشم.اما متاسفانه از بدشانسی یا خوش شانسیم همیشه مثل یه آهنربا یا بهتر بگم تار عنکبوت اسیر و گرفتار کارهای تخصصی کامپیوتری شدم و کارهایی رو انجام میدم که بهشون کوچکترین علاقه ای ندارم.الان هم مجبورم برم کلاس جاوا اونم تو غرب تهران تو این هوای سرد.واقعا دارم خسته میشم.

من همیشه دلم میخواسته که پرستار بشم.تو رشته پرستاری درس بخونم.کارهایی در این زمینه انجام بدم.اما خوب تا حالا نشده.نمیدونم بعد از این قراره چه اتفاقی بیفته و زندگیم قراره به چه سمتی پیش بره اما باید زندگیم رو خودم جلو ببرم و گرنه زندگیم رو دیگران پیش میبرن.