"ال بور خیلی سفید" رو خیلی دوست دارم.خیلی خوب و مهربون هست.اینا رو مینویسم تا یادم بمونه که چقدر تو این لحظه دوستش دارم و رابطمون چقدر خوبه تا که اگر یه روزی به هر دلیلی رابطمون به هم خورد,بدونم که تو این لحظه از زمان.درست همین لحظه که زیر پنجره نشستم و باد بهاری خنک به صورتم میخوره.چقدر خوشبخت هستم.
تمام این خوشی ها و لحظات خوب رو میخوام واسه همیشه به ذهن بسپرم.
من خیلی سعی کردم تا دختری رو پیدا کنم که از هر لحاظ کامل باشه و الان میبینم که بالاخره اون کسی رو که میخواستم پیدا کردم.شادی و سعادت من زمانی تکمیل میشه که امسال من و برادرم هم دانشگاه قبول بشیم.اون وقت میتونم خودم رو خوشبخت ترین مرد زمین بدونم.
با شناخت و تجربه ایی که من از خوندن نوشته ها تون دارم احساس میکنم اینم به نتیجه نمیرسه.ببخشید.
درود بر تو.بعضی وقتها خودم هم همین نظر رو دارم.به هر حال رکورد من تو داشتن رابطه دوستی با یه نفر یک ماه بوده.باید دید چی میشه.
بهتره درباره چیزی که اطمینانی به موندنش نیست خاطره ای باقی نمونه چون بخاطر آوردنش باعث حسرت خوردن میشه.
نه.من اونجوری نیستم.