یکی از همکارهامون که خیلی جوون بود و من میشناختمش تصادف کرد و فوت شد.پسر خیلی خوب و خوشتیپی بود و موهای پر پشت و مشکی داد.خیلی ناراحت شدم که چرا همچین آدمی باید بمیره و یه آدم نخاله مثل من باید زنده بمونه.
تراویس بیکل
پنجشنبه 8 آبانماه سال 1393 ساعت 04:05 ب.ظ
:-|
واقعاً این پست چی میگه ؟! شما برای خانومت یک اسطوره به حساب میای که حاضر به ازدواج باهات شده ...
و اینجام که نویسنده ی خوبی هستی ! تو کارتم موفقی ! جوونم هستی حالا دقیقاً چرا مثلا اوشون نخاله نبودن و خودتون و نخاله می بینید :| واقعاً که از دست این جوونا : (
خدا رحمتشون کنه و براشونم فاتحه خوندم
نمیدونم والا.خیلی ناراحت شدم.حیف بود خیلی.میشناختمش.رفیقم بود.
سلام
برای ظهور امام مهدی (عج) یک صلوات بفرستید
:-|
واقعاً این پست چی میگه ؟! شما برای خانومت یک اسطوره به حساب میای که حاضر به ازدواج باهات شده ...
و اینجام که نویسنده ی خوبی هستی ! تو کارتم موفقی ! جوونم هستی حالا دقیقاً چرا مثلا اوشون نخاله نبودن و خودتون و نخاله می بینید :| واقعاً که از دست این جوونا : (
خدا رحمتشون کنه و براشونم فاتحه خوندم
نمیدونم والا.خیلی ناراحت شدم.حیف بود خیلی.میشناختمش.رفیقم بود.