تراویس بیکل

تراویس بیکل

تراویس بیکل
تراویس بیکل

تراویس بیکل

تراویس بیکل

بی حضورتورنگ‌های زندگی محومی‌شوند،بسان آبی که ازاسفنجی فشرده شده برزمین می‌ریزد؛ و من هنوزوجوددارم، خشک وخاک‌آلود(ویرجینیا وولف)

من با دخترهای خیلی زیادی دوست بودم و با دخترهای خیلی کمی هم رابطه الکسیس تگزاسی-جان سینسی.اما همیشه یک نفر تو ذهنم میمونه.یه دختری بود به اسم سرور.الان که به ذهنم فشار آوردم خاطراتی ازش یادم اومد که باعث سیخ شدن تمام موهای بدنم شد.یه عشق واقعی بین ما بود.وقتی بهم نگاه میکرد تا عمق وجودم میلرزید.یه چیزی اون ته دلم میلرزید.میدونم دارم مثل نووجون ها حرف میزنم.اما همه نیاز داریم تا بعضی وقتها نوجوون بشیم.نمیدونم الان سرور کجاست.آخرین بار سال نود بود که دیدمش.من سوار موتور بودم و صبح تیر ماه بود و هوا خیلی گرم بود و یه پنیر پیتزای رنده شده خیلی بزرگ تو سبد موتور داشتم.اون ازدواج کرده بود و به من نگاهی سرد و بی تفاوت انداخت.شاید نخواسته با نگاهش آزارم بده.بعضی وقتها دلم واسش تنگ میشه.کاش میشد فقط ببینمش و لمسش کنم.دلم نمیخواد باهاش سکس بکنم.فقط دوست دارم پشت گردنش رو ببوسم و موهاش رو بو بکشم.دلم میخواد مثل یه بچه بیاد تو بغلم و تمام وجودش رو در آغوش بکشم و یه نفر بشیم.دلم میخوادچشمهام رو ببندم و انگشتهاش رو روی صورتم بکشه.

نظرات 2 + ارسال نظر
sani شنبه 25 مهر‌ماه سال 1394 ساعت 07:43 ب.ظ

سلام ببخشید از رو کنجکاوی میپرسم.در مورد گلی این حسو نداری؟

نع

Sara یکشنبه 26 مهر‌ماه سال 1394 ساعت 09:02 ق.ظ http://Www.motevalede-december.com

عشقتون دو طرفه بود؟چرا نشد خب؟

نشد دیگه مثل خیلی چیزای دیگه

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد