تراویس بیکل

تراویس بیکل

تراویس بیکل
تراویس بیکل

تراویس بیکل

تراویس بیکل

فراق یار که پیش تو کاه برگی نیست/بیا و بر دل من ببین که کوه الوند است.

زن زیبایی نیستم

موهایی دارم سیاه

که فقط تا زیر گردنم می آید

وَ

نه شب را به یادت می آورد

نه ابریشم

نه سکوت شاعرانه

نه حتا خیالِ یک خواب آرام . . .


پوست گندمی دارم

که نه به گندم می مانَد 

نه کویر . . .

وَ

چشم هایی دارم

که گاهی سیاه می زنَد

گاهی قهوه ای 

وَ

گاهی که به یاد مادرم می افتم

عسلی می شوند و گاهی خیس . . .

دست هایم ..

دست هایم ..

دست هایم مهربانند

و هر از گاهی

برای تو

به عشق تو

شعر می نویسند ...


مرا همین طور ساده دوست داشته باش

با موهایی که نوازش می خواهند

و دستهایی که نوازشت می کنند

و چشم هایی

که به شرقیِ صورت من می آیند . . .


نیکی فیروزکوهی 

---------------------------------------------------------

اگر زن بودم حتما احساساتم مثل این شعر بود،اینقدر پاک،زیبا و عاشقانه

نظرات 1 + ارسال نظر
س یکشنبه 25 مهر‌ماه سال 1395 ساعت 03:47 ب.ظ

عذر میخوام ولی این شعر شبیه من بود احساساتش!
البته با کمی تفاوت....
موهای سیاه تا کمر
چشمای سیاه
دستای مهربون
پوست گندمی و روشن
دختر شرقی ایرانی
یه چهره کاملا ایرانی و شیک و البته معمولی :|
خودشیفته هم خودتونید
مهم احساسات پاک هس و اینکه دوس داشته شدن .
اگه زن بودی عالی بودی
اون تکه مرا همینطور ساده دوس داشته باش تا اخر عالی بود.
دست های منم همیشه برای شما نظر مینویسند پس مهربانند! زیبا هم هستم اول شعر اشتباه گفته

هر چی شما بگین

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد