دگران روند و آیند و تو همچنان که هستی

الخطاب الاول:میبینم که همه وبلاگ نویس های پرکار قدیمی یا وبلاگشون رو بستن یا این که خیلی خیلی کم کار شدن و هنوز که هنوزه بنده حقیر فدوی امت به نوشتن ادامه میدم.

الکلمه الثانیه:از اون جایی که وقتی کریستوفر نولان و تارانتینو فیلم میسازن جماعت متوسط تحصیلکرده و آماتور فیلم بینی که دلشون به این چیزا خوش هست فقط باید نظر بدن و بنده هم جز همون دسته هستم باید عرض کنم که بنده هم فیلم را دیدم.خوب بود.اما فقط برای یک بار دیدن.فیلم برشی از تاریخ رو نشون میداد و خیلی نه جالب بود و نه خیلی هم بد بود.فیلم خوبی بود که البته من خوابم گرفت جاهاییش،ولی خوب بود.

الکلمه الثالثه: یه دختری بود باهاش دوست بودم به اسم "ف از کشور همسایه" ازدواج کرد.یه دختر دیگه هم بود بهمن۹۴ باهاش دوست بودم اونم ازدواج کرد.از ته دلم واسشون خوشحال شدم.

الخطاب الرابع:فیلم آینه بغل رو هم رفتیم سینما دیدیم با دوستی که عزیز دل است و راز ما نزد او بی پرده و فیلم خیلی خنده داری بود و خیلی خندیدیم.

الخطاب الخامس:بیرون تو کوچه اونقدر صدای بوق و شعار میاد که نمیتونم بخوابم.اینا کار ندارن انگار.

الخطاب السادس:یه چیز عجیبی بگم.وقتی که مجرد هستم هیچ موقعیتی واسه دختربازی و تور کردن دخترهای جدید پیش نمیاد و کسی تمایلی بهم نشون نمیده ولی همچین که ازدواج کردم یا وارد رابطه جدی با کسی میشم اون وقته که باید بگم صدهزاران دام و دانه ست ای خدا/ ما چو مرغان حریص بی نوا.خواهش میکنم اگر زنی یا دختری یا مردی و پسری متاهل هست یا نامزد داره یا توی رابطه هست از راه به درش نکنید.

الخطاب السابع:قبلا طرفای میرداماد و میدون مادر و اون ورا میرفتی خانمهای سانتی مانتال خوشگلی میدیدی که کنار خیابون مشتری جمع میکنن الان پر شده از ترنس،خانمهای خوشگل جاشون رو دادن به ترنس های قدبلند و صدا کلفت و نمیدونم بگم خوبه یا بد.

الخطاب الثامن:با این طرح های جدید اینترنت گه زدن به طرح هایی تشویقی و گرون تر شده اینترنت و همه چی گیج کننده شده.من نمیفهمم والا چرا ما نباید مثل بقیه دنیا اینترنت داشته باشیم.