تراویس بیکل

تراویس بیکل

تراویس بیکل
تراویس بیکل

تراویس بیکل

تراویس بیکل

روان رنجوری رازی است که در خود دارید و از آن بی خبرید.

یکی از ژانرهای سینمایی که خیلی تازگی ها بهش علاقه مند شدم و دارم تک تک فیلم های این ژانر رو میبینم ژانر سایبر پانک هست.

اگر فقط آبجو توی کشور آزاد بود یا لااقل میتونست آدم آبجوی اورجینال بخره نه از اینا که اطراف کرج میسازن،اون وقت ایران واقعا بهترین کشور دنیا میشد.واسه منی که کاری به سیاست ندارم و کارم رو دارم و چندرغاز حقوقم میاد و تا ته برج تموم میشه ایران بهترین کشور دنیاست.تنها مشکل من آبجوست.فقط آبجو.به فکرم زده خودم درست بکنم.ولی میدونم نمیتونم.

جایزه کس شعر ترین مشاوره ها تعلق میگیره به اونهایی که میرن کامنت میزارن با این مضمون که جلوی شوهرت کم نیاری.

یخ زده دستای بی گناهم

فیسبوق و توعیتر و ایستاگرامم رو دلیت اکانت کردم.چقدر بدون خزعبلات مجازی راحت تر هستم‌.به جاش کتاب میخونم.

در باب جامعه ای که رو به افول است و ستاره اش مژگان صابری شده است

وقتی سواد مردم ما در حد پیج های زرد اینستاگرام و کانالهای پر از دروغ تلگرام شده و هر مزخرفاتی که ادمین های این پیج ها مینویسن تا آمار بازدیدشون بالاتر بره و پول بیشتری بگیرن از تبلیغات،مردم باور میکنن و وقتی آدمهای سطحی،بی مایه،بی هنر،بی سواد،سخیف و لوده و مبتذل میلیونی توی کشور طرفدار سینه چاک دارن میدونید نتیجه اش میشه یک شخصی به اسم مژگان صابری که توی کنفرانس مطبوعاتی هزار و یک دلقک بازی از خودش در میاره تا جلب توجه و ترحم بکنه و یه سری هم بگن که اوتیسم داره،یه سری دیگه هم بگن قضاوت نکنیم،یه سری هم بگن به خودش مربوطه و همین جور این بحث سخیف ادامه پیدا بکنه و اون خانم به ریش ما مردم میان مایه بخنده.

در رابطه با بیماری اوتیسم هیچی نمیدونم جز این که آقای "آکی کوریسماکی" کارگردان،هنرپیشه،فیلم نامه نویس،تدوینگر و مستند ساز شهیر و نامدار فنلاندی مبتلا به بیماری اوتیسم هست،و جوایزی هم از جشنواره ها و فستیوال های مطرح سینمایی همچون کن و ونیز دریافت کردن و بارها و بارها کنفرانس خبری داشتن و به زبان انگلیسی به خبرنگاران جواب دادن و هیچ حرکت سخیف و دلقک بازی هم انجام ندادن.و هر شخصی که حتی هیچ درکی از هنر و سینما نداشته باشه از دیدن مصاحبه ها و حرف زدن و بازی و فیلمهای این شخص  لذت میبره.

در مورد مژگان صابری همین بس که ایشون با مسخره بازی که امروز ازش دیدیم فقط قصد مطرح کردن خودش رو داشت که با وجود جامعه ای که به سرعت به سمت قهقرا میره خیلی خوب موفق شد.

------------

پانوشت:فکر میکنم مناسب ترین و محترمانه ترین توصیف برای حرکات مژگان صابری"گدایی توجه" باشه.

این "ندا جناب " که مجری من و تو هست به نظرم خیلی آدم چیپ و بی کلاسی هست.منش و شخصیت و تربیت خانوادگی پایین رو با هیچ لباس و ثروتی نمیشه مخفی کرد.

ترسناک‌ترین چیزی که در جهان وجود دارد، خود ما هستیم.

من معمولا دور از جریانات اجتماع هستم و خلوت خودخواسته خودم رو دارم.سر جریان اون خانم کارشناس و شستن پاهای شوهری با شیر هم من نظرم رو توی چهار پست پایین تر گفتم.ولی باز هم میبینم این داستان ادامه دار شده و خانمها توی ووبلاگ و سایت ها و کامنتهاشون توی اینستاگرام و یوتیوب و... میگن خوب در صورتی ما این کار رو میکنیم که متقابل باشه.من واقعا نمیفهمم متقابل یعنی چی؟؟این کارها از دل میاد،یه جور مسائل احساسی هستن.انتظار جبران نداشته باشین.رابطه معامله نیست.ازدواج معامله نیست.خانمها و آقایون عزیز رابطه و تعهد معامله نیست.انتظار نداشته باشین چون با مادر شوهرتون خوب هستین پس باید شوهرتون یه کاری واستون بکنه،انتظار نداشته باشید چون به خانمتون یه محبتی کردین پس جای دیگه ای باهاتون تلافی بکنه.والا بلا به پیر به پیغمبر این انتظارات اشتباه هست.ببینید دلتون چی میگه.ببینید غریزه زنانه و مردانه تون چی میگه.با احساساتتون برین جلو.آشتی کردن و پیشقدم شدن واسه رفع کدورت منت کشی نیست.از من قبول بکنید،من خاک پای همتون هستم.توی رابطه غرور و انتظار تلافی نداشته باشین.

دارم یه فیلم میبینم به اسم Assassins Creed، عجب فیلم خوبیه.حیف مجبورم برم سر قرار با عزیز دلم.وگرنه میشاشیدم توی تنبونم هم از پای فیلم بلند نمیشدم.

آن‌که می‌تواند نسبت به نیکی دیگران ناسپاس باشد از دروغ‌گفتن باک ندارد.

گی بودن هر مردی مسئله ای کاملا شخصی است و به هیچ خری ارتباط نداره،اما واقعا چندش آور و مشمئز کننده و نفرت انگیز هست وقتی  خسته و پس از ۱۲ ساعت کار مجبوری توی مترو یا بی آر تی سراپا بمونی و توی ترافیک واسه یک ساعت گیر بکنی و دو تا مرد نخراشیده زمخت جلوی روت هی به هم ور برن و دست بندازن گردن هم و ببوسن همدیگه رو و دستمالی کنن همدیگه رو.

این پرسش همیشه برایم وجود دارد که چگونه انسان‌ها می‌توانند، با تحقیرِ دیگران احساسِ بزرگی کنند.

در دنیایی که ما زندگی میکنیم و در این عصر و زمانه به اندازه کافی افراد ثروتمند و مدیر موفق و آدمهای کارآفرین و هنرپیشه های خوب و خواننده و هنرمند و پزشک حاذق و معمار خوب و ... وجود داره.الان دیگه دنیا به آدمهای مهربون نیاز داره.چیزی که بین مردم کم شده مهربانی هست.