فیلمی دیدم به اسم نیویورک،جز به کل که قشنگ بود ولی پیشنهاد نمیکنم کسی ببینه،چون خیلی خاص بود و یه جورایی عجیب و غریب بود فیلمش.
فیلمنامه نویس و کارگردان این فیلم چارلی کافمن هست،اصولا کارهای چارلی کافمن همه خوب و عالی و پر از مفهوم هستن.
البته یه چیزی بگم با این روال ابتذال فرهنگی و اخلاقی و اقتصادی که جامعه ایران درونش افتاده و داره با سرعت جلو میره فکر میکنم تا بیست سال دیگه هیچ کس هیچ فیلم خوبی نبینه و همه ایرانی ها بشن یه مشت ادم مثل وحیدخزایی و امیرتتلو و این کس خل های اینستاگرامی.
قبلا خیلی ها بهم میگفتن که گنده دماغ هستی و ال و بل ولی الان با قطعیت میگم که ادمهای دور و اطرافم یه مشت حیوان و احشام هستن که فقط پوستین آدمیت دارن،من بین یه مشت آدم سطحی و بیسواد و بی فرهنگ و چیپ دارم زندگی میکنم.
گله اول:بعضی وقتها پیاده مسیر طولانی رو از محل کارم تا نزدیک خونه راه میرم و میبینم که چقدر ادمهای بدبخت و مشکل دار توی این شهر وجود دارن و دلم به درد میاد.
گله دوم:چند روز پیش با چند تا از همکارهام حرف میزدیم که چقدر پول حال شما رو خوب میکنه،یکی گفت یک میلیارد،یکی گفت پونصد میلیون و یکی گفت ده میلیارد،من گفتم بیست میلیون،بیست میلیون واقعا حال منو خوب میکنه.
گله سوم:از صمیم قلب دلم میخواست خدایی بود،روز جزایی باشه و حرفهایی که از بچگی و توی مدرسه بهمون تلقین کردن واقعیت داشته باشه،اما افسوس و صد افسوس که هیچی نیست و ما انسانها تنها هستیم و هیچ عدالتی وجود نداره.
گله چهارم:حالم از دیالوگ هایی مثل "قضاوت نکنیم"،هر کی لاشی تره بیشتر اینو میگه.
گله پنجم:خونه ای خریدم و دارم تنهایی زندگی میکنم،سبک زندگیم عوض شده،سیگار نمیکشم،مشروب نمیخورم،هرز نمیپرم و فقط با عزیز دلم هستم و زندگی میکنم تا ببینم چی میشه و چی پیش میاد.
گله ششم:حرفی نیست جز این که خیلی خسته ام،هم روحی و هم جسمی
فصل دوم سریال وست ورلد رو تا آخر دیدم،فقط میتونم بگم عجب سریال قشنگی هست.دوباره هم میشینم یه بار دیگه میبینمش اینقدر که قشنگه و پیچیده و باحال.
مورد اول:سابق بر اینعلاقه اصلیم توی سینما فیلمهایی بود که مخاطب خیلی کمتری داشت،مثل فیلمهای شوروی و فنلاند و فرانسوی و فیلمهای خاصی در مجموع میدیدم،اما رفته رفته از حدود یکسال پیش اخلاقم عوض شد و علاقه ام به فیلمهای علمی و تخیلی بیشتر شده.در واقع تنها فیلمهایی که توی اینیکسال اخیر دیدم فیلمهای علمی تخیلی بوده.فیلمهای دنیای سینمایی مارول رو کامل و تمامشون رو دیدم،سری جنگ ستارگان رو کامل دیدم،خلاصه هر چی فیلم علمی تخیلی باشه من دیدم و فکر میکنم بهترین گونه فیلمهای علمی تخیلی "سایبرپانک"باشه.
مورد دوم:اگر گروه تلگرامی دارین لینکش رو واسه من بزارین،بعضی شبها حوصله ام سر میره.
مورد سوم:فکر کنم واسه واسه بار پنجم اینستاگرامم رو حذف کردم.در واقع دلیت اکانت کردم.
مورد چهارم:یه بازی جدید رو موبایلم نصب کردم به اسم"آمیرزا" که خیلی بامزه هست و الان مرحله"میرزا کپل خان" هستم.
مورد پنجم:ناموسا چرا اینقدر روابطتون پیچیده هست؟مجردین؟متاهلین؟طلاق گرفتین؟اصلا سر از کار ملت در نمیارم.اینقدر زیرآبی نرین
کوتاه سخن اول:فکرمیکنم همون طوری که اینترنت و اینستاگرام و تلگرامپر شده از اراجیف و مزخرفات،وبلاگ ها هم بی نصیب نموندن،به هر حال ما باختیم و شکست رو میپذیریم.ما باختیم و وبلاگستان فارسی شده جولانگاه وبلاگهای چرت وپرت و از وبلاگهای خوب قدیمی خبری نشد.البته که تلگرام هم بی تاثیر نبود،همه رفتنو یه کانال زدن و از وبلاگ هاشون خداحافظی کردن.
کوتاه سخن دوم:ایناوضاع اقتصادی پدر همه رودر آورده.هیچ امیدی به آینده ندارم و مطمئنهستم اوضاع بدتر میشه.
کوتاه سخن سوم:همیشه درونمنجدالی بی پایان بیننیروهای خیر وشر وجود داره،در هر زمینه ای.از فساد و فحشا بگیر تا دزدی و خیانت.امیدوارم از طوفان بلایا به دور باشم.
کوتاه سخن چهارم:خوندن پیامهای خصوصی و پاک شده همیشه برای من جالب بوده و حس دلتنگی عمیقی بهم دست میده از خوندن این پیام ها و واقعا دلممیخواد بدونم بعضی از اون آدمها الان کجا هستن،مثل زینب،مدیکو،کتی،ریحانه،زن عاشق،مهدیس،الهام،دلقک،سپیده مشهدی،افرادی که محبت بی دریغ و خالصانشون جلای وجودم بود و نفرتشون باعث ترس و تشویشم.
پینوشت:سریال وست ورلد عجب سریال خوبی هست
فقط اومدم یه پست بزارم و بگم اونی که به همتون نظر داره هنوز هم به وبلاگهای همتون سر میزنه و در جریان کاراتون هست.شیطونی نکنید که میام براتون.