تراویس بیکل

تراویس بیکل

تراویس بیکل
تراویس بیکل

تراویس بیکل

تراویس بیکل

5 ثانیه چشماتو ببند بستی؟ تاریکی رو دیدی دنیای همتون بدون تیر ماهی همینه

خوب به رسم زیبای این وبلاگ که از اول امسال شروع شده وقت اون رسیده که بگم وارد ماه سلطنت و پادشاهی تیرماهی ها شدیم.

تیر ماهی های عزیز و خوشگل تولدتون مبارک هزار بار.هر کی تیر ماهی هست خودش بیاد بگه تا هممون بهش تبریک بگیم.

از طرف خودم و همه شما بوس به تیر ماهی های عزیز.

تولدتون مبارک.

موثرترین راه برای کنار اومدن با درد اینه که در آغوش بگیریش، اینطوری هیچ قدرتی روت نداره.

فهمیدم که علت دردم حرکت کرانچ خوابیده و به پهلو بود.ولی خوب شد.

امروز هم یک ساعت شکم کار کردم،لامصب همه چربی هایی که نمیخوای آب میشه ،چربی های پهلو آب نمیشن،مثلا ورزش میکنی میبینی ای دل غافل ممه هات داره روز به روز کوچیک تر میشه و باسن ات تخت تر ولی این پهلوهای لعنتی آب نمیشه که نمیشه انگار شکمت تخت تر شدن تازه بزرگ تر هم نشون میدن.کمر دردم ولی خوب شده.ممنون از دعاهای خیر همتون.

مربای هویج دارم درست میکنم،یه اشتباهی کردم و نباید این کار رو میکردم به اندازه خیلی مختصری توش وانیل ریختم.حالا نمیدونم درست بشه چطور میشه.امیدوارم خرابش نکرده باشم.دستم رو هم با رنده بریدم و همین جوری داره خون میاد لامصب،خونش بند نمیاد.ولی خوب درده که مرد رو میسازه.

ورزش هر روزه و روزی یک ساعت باعث شده اون عادت سکس ادکت بودنم خیلی خیلی کمرنگ بشه،چند روز پیش که بیمارستان بودم یه زنی میلف طور مادرش رو اورده بود اونم واسه کارهای درمانی،بغل دستم نشست و سر صحبت رو باز کرد و مشخص بود که داره نخ میده،اگر سابق بود و تراویس کون لیس سابق بود،باور بفرمایید تو همون بیمارستان کاری میکردم که آبمو بیاره و شماره هم بهش میدادم.ولی واقعا هیچ کاری نکردم،خیلی معمولی رفتار کردم.اینا همش اثرات ورزش هست.خیلی خوشم اومد از کنترل نفس لوامه کس کش ام.

خلاصه که فعلا بیدارم تا مربای حویج درست بشه و بعد برم بخوابم.راستی هنوزم حسابم مسدوده.

اگه تو هم مثل من از ورزش نتیجه های خوبی توی زندگیت گرفتی پس یه بوس به کاظم هژیر آزاد بده.

تکبیرزن، لبیک‌گو، بنشین به رهوار مقصد دیار قدس، همپای جلودار ....

وامصیبتا،الله اکبر،مسلمانان به پا خیزید.

کمرم درد میکنه و نمیتونم ورزش کنم براتون.چی از این بدتر؟؟؟

نذر و نیاز بکنید و گریه کنید و استغفار،بلکه خدا کمرم رو خوب کرد تا دوباره واستون ورزش کنم.

امروز از صبح زود هم البته بیمارستان بودم.خیلی خسته شدم.

شما خوبین؟میبینم که دلتون برام تنگ نمیشه و منو فراموش کردین.

راستی برنامه تهران رو تونستم تا آخر تیر به تعویق بندازم.ولی آخرای تیر خودم چون کار دارم میام تهران.

دیگه چی؟هیچی.این ترانه علی حسی زاده به اسم عشقم این روزا هوای تو هوامو بد کرده هم قشنگه،خوشم میاد ازش.

اگه تو هم اسیر کمر درد هستی و ازش بیزاری پس برو و کریم اکبری مبارکه رو ببوس.

آدم‌ها همه می‌میرند. اما این که ما چه‌طور چیزها را از دست می‌دهیم، واقعاً غم‌انگیز و الکی است.

کمرم درد میکنه،از جق زدن نیست.این یه افسانه هست که میگه هر کس جق بزنه کمر درد میگیره یا چشمهاش ضعیف میشه.فکر کنم توی ورزش یه حرکتی رو زیاد یا بد زدم که کمر درد گرفتم.از باشگاه رفتن میترسم،نمیدونم چرا میترسم باشگاه برم هالتر بیفته روی سینه ام،قفسه سینه ام خرد بشه یا میترسم وزنه یا دمبل بیفته روی پام،یا پام گیر بکنه و لیز بخورم و سرم بخوره گوشه یه دستگاهی.البته که سالهاست باشگاه نرفتم،اون وقتها سال ۸۲ و این حدودا که میرفتم باشگاه ها یه بوی عرق زننده ای میداد که حد و حساب نداشت،تستسترون و لات و لوت بازی هم خیلی توش زیاد بود.دوست دارم یه باشگاه پیدا کنم که توش بوی عرق نیاد،خنک باشه،آهنگ های خز نزاره و ایمن باشه.شاید هم باشه و من خبر ندارم.البته اگر مسجدی هم پیدا شد که توش بوی جوراب و بوی پا نباشه،توی سرویسش بوی عن نیاد و کسی توش فین و اخ و تف نکنه میرم وضو میگیرم و نماز میخونم.

این حرفها باعث نشد کمرت بهتر بشه،عزیز دل ماساژ داد کمرم رو ولی به جای این که بهتر بشم باعث شد کیرم راست بشه و ...

به هر حال هنوز کمرم درد میکنه،خیلی هم درد میکنه،یاد اون رفیقم افتادم،رفیقم نبود برادر رفیقم بود که خداشاهده نزدیک ۲ متر بود قدش و دخترا میمردن براش ولی مرد خوبی بود،خلاصه تعریف میکرد که هر وقت میرفته باشگاه کتفش درد میگرفته تا این که رفته دکتر و آزمایش و این صحبتها و دیدن که سرطان داره،چند سری شیمی درمانی کرد،عمل کرد ولی خوب پارسال که من شیراز بودم رفیق مشترکمون پیام داد که فلانی مُرد.منم بغض کردم و شبش کمی گریه کردم مثل بچه کوچولوها.همیشه باهام شوخی میکرد که اگه واسه مهریه رفتی زندان برات کمپوت میارم.بیچاره عمرش به دنیا نبود.

یه وبلاگی هم دیدم و توی این پست آخرش در مورد احوالاتش نوشته،به عزیز دل گفتم شرح حالش رو گفتم و گفت خیلی زنده نمیمونه.خدا بهش توان تحمل درد رو توی این روزها و ماه های آخر بده.بعد کامنت هاش رو که میخونه ملت کس مشنگ یه حرفها و تجویزهای کس شعری کردن،یکی گفته زردچوبه بخور،یکی گفته سیر بخور،یکی گفته خام گیاه خواری بکن،یکی گفته برو پیش مادر شهید فلانی یه ظرف آب میده بخور خوب میشی،بابا بنده خدا سرطان گرید چهار داره،متاستاز کرده به ریه و مغزش و همه جای بدنش.دیگه با این حرفها نمک به زخمش نپاشین،اگر میتونید یه پولی کمکش بکنید.

چقدر حرف های الکی زدم توی این پست،حرف میزنم تا درد کمرم از یادم بره.خدا نکنه من یه مریضی یا یه دردی داشته باشم.این قدر ازش مینویسم تا همه حالشون به هم بخوره،البته نه.من فقط توی لحظه های خوشم اینجا مینویسم.شما آرشیو سال ۹۹ و اولای ۱۴۰۰ من‌رو بخونید.تقریبا بیشتر سال ۹۹ و ۱۴۰۰ وبلاگ رو بسته بودم،در رنج و غم و سختی و تنگدستی و بیماری و ترس از زندان به خاطر مهریه و فقر مطلق به خاطر پرداخت مهریه و تورم افسارگسیخته و مریضی کرونا و پساکرونا و عوارضش زندگی میکردم.اون‌سالها و اون‌ماه ها فقط خدا و عشق بود که به دادم رسید و خودم‌رو خلاص نکردم.

گذشت خلاصه.

گل بود به سبزه نیز آراسته شد

من نمیدونم اینایی که احتکار میکنن،اختلاس میکنن،هزاران میلیارد پول میخورن و راست راست راه میرن یا فرار میکنن میرن خارج از کشور یا حتی فرار هم نمیکنن بلکه ترقی و پیشرفت میکنن و پست بالاتر مدیریتی میگیرن چه افرادی هستن؟واقعا کشور عجیبی داریم،الان هاله قدسی و آتش  باید بیان چهار تا کلفت بار این کشور و مسئولینش بکنن.

حکایت اینه که تنها حساب بانکی من که باهاش کار میکنن و چندرغازی که اسنپ کار میکنن میره توی همون حساب،به خاطر این که ۳ قسط وام ازدواج عزیز دل به مبلغ یک میلیون و پونصد هزار تومن پرداخت نشده مسدود شده.دیروز هم زنگ زدم گفتم تا آخر ماه بهم وقت بده میدم یک و پونصد رو ولی گفت نمیشه میره اجرائیات،فکر کردین حاجیتون کم میاره و بهش میگه به کیرم،هر گهی میخوای بخور؟؟ابدا؟نیم ساعت عجز و لابه و خایه مالی و التماس کردم.ولی خوب به قول داداشم حافظ: گفتم مگر به گریه دلش مهربان کنم چون سخت بود در دلِ سنگش اثر نکرد.و نتیجتا امروز راس ساعت ۸:۳۵ حسابم مسدود شد و تا وقتی که یک و پونصد ندم باز نمیشه.

همین‌.

اگه تو هم از دست این نظام بانکی دل پر غصه ای داری پس یه بوس به فروغ قجابگلی بده.

آه از این ابلهانِ خِرَدنما. که هنگام تشخیص، عقل آنها تا جایی میرسد که ببازند!

شبها خوابم نمیگیره.من کیرم تو تهران و دیدار با خانواده.

از خانواده ام بدم‌ میاد.احتمالا یه مشکلی دارم.زنم اجبار کرده تیر ماه بریم تهرون.تا حالا این قدر مسیر طولانی رانندگی نکردم.ماشینم خرج داره،معاینه فنی نداره.پول ندارم،پول هم داشته باشم دوست ندارم برم تهرون،قسط دارم،قرض دارم.ننه ام هی میگه بیا پیشمون،بیام پیشت که چی بشه؟خوشم نمیاد ازت.از دیدن هیچ کس خوشم نمیاد.دوست دارم بمونم تو شیراز و روال زندگی تخمی خودم رو ببرم جلو.چرا باید برم تهران؟با اتوبوس برم یا قطار؟هزینه اش زیاد میشه.زنم میگه هی نگو پول ندارم.ولی پول ندارم،دوست ندارم برم.ازشون متنفر هستم.ننه ام باعث شد من اون زنیکه تخم سگ شمالی رو بگیرم.اون باعث شد ۱۱۰ سکه بره تو کونم تا آخر عمرم،اونم غیرمستقیم باعث طلاقم شد.از وقتی ارتباطم رو باهاشون قطع کردم خیلی خوشحال ترم.الان باز میخوام برم ببینمش استرس  دارم.نمیدونم چه مشکل روانی هست که من دارم،ولی ازش متنفرم.از ریختش خوشم نمیاد،تخمش نیست پسرش کدوم شهر و چه شغلی داره.تا وقتی که من شغل قبلی ام رو داشتم توی بیمارستان و پول داشتم و خرج میکردم عزیزش بودم،الان که ازش دورم و راننده اسنپ هستم،کیرش هم نیستم.کاش میشد هیچ وقت من نمی دیدمش،کاش زنم میکشید بیرون از تهرون.حالم از این مسافت طولانی و رانندگی و گرما و دیدار خانواده و بی پولی به هم میخوره.الان ساعت ده دقیقه به سه نصفه شب هست،من به جای خوابیدن استرس تهران رفتن رو گرفتم.

دری که به سوی زندگی باز می‌شود، به طرف انسان نمی‌آید، بلکه انسان باید به سوی آن برود.

یه چی دیگه بگم بازم قشار بقولن بعضی ها.

این اصطلاح فشار میقولی واقعا بی مزه و چیپ و تخمی هست ولی خوب افتاده تو دهنم و اذعان دارم که هر کس هم استفاده بکنه از این اصطلاح بسیار آدم تخمی و بیمزه ای هست از جمله خود بنده کمترین.بگذریم این نظر شخصی من هست و هر کس هم ناراحته از نظرم جمع کنه از ایران بره و فشار بقوله.

به نظر بنده حقیر که شناسنامه و گواهینامه و کارت سوخت و کارت ملی دارم،جمعیت انسانها خیلی خیلی خیلی داره بی رویه زیاد میشه.یه پامون رو گذاشتیم این ور کُره زمین یه پامون اون ور کُره و قشنگ ریدیم به سرتاسر این کره زیبا.کوه ها رو عنی کردیم،یخ ها و یخچال ها رو ذوب کردیم،جنگل ها رو نابود کردیم و خلاصه جایی در سرتاسر این گیتی پهناور نمونده که فرزندان ابوالبشر تِرمال نکرده باشن.

باید کل جمعیت هوموساپینس ها توی این کُره دویست،سیصد هزار تا باشه و بقیه کُره مال خر و گاو و گوزن و کرم خاکی و پروانه و فیل و خفاش و پلاتیپوس و سوسک سرگین غلتان و سایر جانداران باشه.چه خبره بیش از ۸ میلیارد داریم میلولیم تو همدیگه و کون هم میزاریم.

اگه تو هم از دست بیمه ها ناراحتی که چرا هزینه های درمان ناباروری رو نمیدن،پس یه بوس به حسین گیل بده.

شقایق چیده می آید گل اندام وطن خندیده می آید گل اندام زمستانم و یک فصل انتظارم حمل پوشیده می آید گل اندام

یه پست بزارم شما ناسیونالیست ها یه کم فشار بخورین،این اصطلاح رو به کار نبردم تا حالا،خیلی بی مزه هست،ولی خوب این حرفها رو که میخوام بگم خیلی هاتون فشار میقولین.

ژن افغانستانی ها،بسیار بسیار بسیار برتر از ژن ما ایرانی ها هست.واقعیت اینه که من میگم،هر کس هم ناراحته جمع کنه از ایران بره.

مردمان افغانستانی نازا نیستن،پوستشون صافه،قداشون بلنده،زن هاشون سه،چهارتا شکم میزان،ولی شکم هاشون صافه،کچل توشون خیلی کمه،ریزش مو ندارن،عینکی ندارن،بنیه قوی دارن،هیکل های قلمی و متناسبی دارن،یه شوخ طبعی ذاتی و مهربانی و معرفت خاصی دارن.شما این کارگرهای افغانستانی رو ببین،شبکه های تلویزیونی شون رو ببین،یه موهایی دارن،یه پوستی دارن،آدم فقط دلش میخواد بهشون نگاه بکنه.ضریب هوشی بالاتری از ایرانی ها دارن،انسان های صادق تر و پاکدست و پاکدامن تری هم از ایرانی ها هستن.دیگه چی دارن که از ما بهتره؟چشماشون،هم هزاره ها،هم پشتون ها،هم ازبک ها،هم نورستانی ها و همه نژادهاشون چشمهایی براق و زیبا دارن.دیگه چی اونا از ما ایرانی ها بهتره؟اصلا بهتره سوال رو برعکس بکنم،چه چیز ما ایرانی ها از افغانستانی ها بهتره؟هیچی به خدا.

پانوشت:همین که هر وقت پست میزارم،دوبار پشت هم وبلاگ منو توی صفحه وبلاگ های به روز شده میاره بلاگ اسکای یه نشونه هست که باید ایمان بیارین به حرفهام.

پانوشت ۲:شما بچه های ایرانی رو ببین،فضول،تخس،بی ادب،بی تربیت،بددهن،ولی بچه های افغانستانی رو ببین،دلت میخواد هزار بار دست و پاهاشون رو ببوسی از بس که قشنگ و مودب و ناز هستن.

آدمی شاگردی است که خودش را نمیشناسد مگر در رنج و بدبختی

از اون جایی که از تبعیض جنسیتی بیزارم با خودم گفتم توی این پست کراش های ابدی پسرها و مردها رو بزارم.توی پست پایینی دخترا خیلی  خوشحال شدن وقتشه که پسرا رو خوشحال بکنم.

کراش ها رو میگم با این توضیح که فقط ایرانی ها رو اسم میبرم و این که ممکنه الان بعضی هاشون کسی کراش نباشه ولی توی دوره خودشون ستاره هایی بزرگ بودن.این شما و این کراش های مردهای ایرانی.

گوگوش،سوزان روشن،کیمیا علیزاده،النازشاکیردوست،لیلا فروهر،زهرا جواهری که توی سریال دنیای شیرین بود،فتانه،ریحانه پارسا،هدیه تهرانی،نیکی کریمی،سحر قریشی،سیما تیرانداز،سپیده خواننده،ژینوس حکاک،چیستا یثربی،مریم حیدرزاده،خاله شادونه،فروغ فرخزاد،نوشابه امیری،غزاله علیزاده،ژاله کاظمی،فروزان،نلی،سحر خواننده،طناز طباطبایی،لیلا اوتادی،الهام چرخنده،فریماه فرجامی،ماهایا پطروسیان،جمیله،زویا پیرزاد،مهشید امیرشاهی،سوسن تسلیمی،نوری کسرائی،شهناز تهرانی،پوری بنائی،کتایون ریاحی،گلشیفته فراهانی.

دیگه خسته شدم،خیلی های دیگه هم هستن.بقیه رو شما بگین.

اگه تا اینجا خوندی و دلت خواست همه کسایی رو که اسم بردم بغل بکنی پس یه بوس به حسن رضیانی بده.

نه این که عاشقی حال خوشی نیست،فقط کاش بین این حس های مبهم،بفهمم چی عشق میشه

نمیدونم مشابه این پست رو نوشتم یا نه ولی توی این پست میخوام کراشهای ابدی ایرانی ها رو بگم.از خارجی هایی مثل جرج کلونی و اسکارلت جوهانسون و آلن دلون و سوفیا لورن که از ازل تا ابد کراش همه امت هستن چشم پوشی میکنم و فقط کراش العالمین ایرانی ها رو میگم.بعدا اگر دوست داشتین کراش های خارجی رو هم میگم.

این مردهای دامیننت باز و سلطه پذیر که عشق ابدیشون میدونید کیه؟نسرین مقانلو

خود بنده کمترین که کارت سوخت و شناسنامه و کارت ملی هم دارم کراش ابدی ام سرکار خانم سیماتیرانداز هست.

حالا اول مردها رو میگم با این توضیح که ممکنه بعضی هاشون الان نام و نشانی نداشته باشن ولی توی دوره خودشون کُشته مرده و خاطرخواه زیاد داشتن.

پارساپیروزفر،محمدرضافروتن،سیاوش طهمورث،هوتن شکیبا،امیرحسین آرمان،حسام منظور،بهرام رادان،ممدرضا گلزار،میلاد کی مرام،شهاب حسینی،مهدی پاکدل،امیرآقایی،حمیدگودرزی،حامد کمیلی،نیما نکیسا،رضا شاهرودی،امین حیایی،فرهاد مجیدی،ناصر حجازی،سعید معروف،مهردادمیناوند،فرزان دلجو،سعید کنگرانی،سیاوش شمس،آیدین نیکخواه بهرامی،خشایار الوند،مکابیز،مهدی هاشمی نسب،فرامرز قریبیان،فردین،بهروز وثوقی،پرزیدنت محمدخاتمی،حسن روشن،سهراب پاکزاد،خسرو شکیبایی،آقا تختی،محسن ابراهیم زاده،ابوالفضل پورعرب،امیر جدیدی

دیگه خسته شدم.اگه تو هم کراشی داری و توی این لیست نیست و همیشه یه گوشه از قلبت دوستش داری اسمش رو بگو و یواشکی یه بوس به محمد پورستار بده.