تراویس بیکل

تراویس بیکل

تراویس بیکل
تراویس بیکل

تراویس بیکل

تراویس بیکل

رابین: چه طور این کارو می کنی، تد؟ چه جوری تمام شب تو سرما روی پشت بوم نشستی و هنوز به این :ایمان داری که کدو تبل میاد؟

یه سریالی هست به اسم "آشنایی با مادر" که قبلا فارسی1 پخش میکرد و من از همون موقع بهش علاقه مند شدم.یه شخصیت تو این سریال هست به اسم تد موزبی که من دوستش دارم و احساس همزاد پنداری عجیبی نسبت بهش دارم.

توی یکی از قسمت های این سریال تد چهار ساله که هر شب هالووین میره رو پشت بوم خونشون تا کدو تنبل رو ببینه و امید داره که دوباره این دختر رو ببینه.من نمیتونم این اشتیاقش رو واسه پیدا کردن کدو تنبل شرح بدم اما به نظرم ستودنیه و منم یه روزی امیدوارم که شاید اون نیمه گمشده ام رو پیدا کنم.