تراویس بیکل

تراویس بیکل

تراویس بیکل
تراویس بیکل

تراویس بیکل

تراویس بیکل

اگر مادر نباشد، جسم انسان ساخته نمی‌شود و اگر کتاب نباشد، روح انسان پرورش نمی‌یابد.

چند سال پیش مامان من رمانی چند جلدی از یه نفر گرفته بود به اسم "کلیدر" یا یه همچین چیزی از یه نویسنده به اسم

"دولت آبادی" و وقتی که یه جلدش رو تموم میکرد به منم میگفت که بیا تو هم از جلد اول این رمان شروع کن و بخون و من به خاطر این که از اون شخصی که این رمان رو ازش گرفته بود بیزار بودم هیچ وقت دست به اون کتاب ها هم نزدم و دلم میخواست پاره شون بکنم.اما دیروز بر حسب اتفاق یه جمله تو یکی از این سایتها دیدم که منو به این فکر انداخت که ای کاش این کتاب رو میخوندم اون موقع.جمله این بود:

بیا وداع کنیم...

بیا وداع کنیم...

اگر بنا باشد کسی از ما بماند...

همان به که تو بمانی...

"کینه ی" تو به کار این دنیا بیشتر می آید تا "عشق" من !