تراویس بیکل

تراویس بیکل

تراویس بیکل
تراویس بیکل

تراویس بیکل

تراویس بیکل

آن چه می‌خواهم بگویم این است که اصولاً زندگی بسیار بیشتر از هنر تقلید می‌کند تا هنر از زندگی.

نکته اول:منم مثل بقیه دلم میخواد افاضه فضل بکنم و راجع به هر چیزی نظر بدم و از اون جهت میخوام عرض بکنم که به سرانجام رسیدن این مذاکرات خبر خوشحال کننده ای بود اما بعید میدونم تاثیر آن چنانی در اقتصاد کشور و ارزونی داشته باشه.

نکته دوم:تا الان که 17 روز از سال گذشته روزهای خوبی رو پشت سر گذاشتم.فقط یه چیزی و اونم این که نمیدونم چرا فروردین این قدر کند میگذره.

نکته سوم:رفتم توی یه کلاس زبان اسم نوشتم.امیدوارم این دفعه دیگه وسط راه ول نکنم.

نکته چهارم:خیلی چیزا تو ذهنم میاد که بنویسم اما نمیدونم چرا وقتی میام و بلاگ اسکای رو باز میکنم که بنویسم یادم میره.

نکته پنجم:اگه خونم کوچیک نبود و طبقه چهارم بدون آسانسور نبود دلم میخواست سریع تر بچه دار بشیم.من خیلی بچه دوست دارم.

نکته ششم: باید کمی در زندگی صبور بود.اتفاقات خوب به موقع میفته.

نکته هفتم: دخترخاله من تازه رفته کانادا و میگه ایرانی هایی که اونجا هستن از اومدن ایرانی های دیگه ناراحت میشن و باهاشون خوب نیستن و ازشون میپرسن که شما چرا اومدین اینجا و به نظر بنده حقیر این اوج کس کش بودن یه نفر میتونه باشه.

نکته هشتم:نمیدونم زندگی در خارج چه جوریه و احتمالا هیچ وقت هم متوجه نشم.