تراویس بیکل

تراویس بیکل

تراویس بیکل
تراویس بیکل

تراویس بیکل

تراویس بیکل

نگاهم که میکنی،لبخند که میزنی،به من بگو کجا به خنده میرسیم.

این روزها فقط و فقط ترانه "کجا به خنده میرسیم؟" از مانی رهنما رو گوش میدم.من هیچ وقت دوست نداشتم شعر بزارم تو وبلاگم و این حرفها،اما این ترانه رو خیلی دوست دارم.


به من بگو کجا به خنده میرسیم
حالا که زندگی تکرار ماتمه

همه هراس من از اینه که چرا
هنوز توی نگات یه بغض مبهمه

با تو دقیقه هام بی گریه میگذرن
رو ظلمتِ شبم پنجره ای بزار

توی کدوم غروب پناه من میشی
وقتی که گم شدم تو دستِ انتظار

به من بگو کُجا به خنده میرسیم
بگو کُجا به خنده میرسیم

دستات تجسم عشق و نوازشه
که تو نهایت آرامش منی

از سقف سرد شب،روشنی میچکه
نگاهم که میکنی،لبخند که میزنی

به من بگو کجا به خنده میرسیم
بگو کجا به خنده میرسیم

احساس داشتنت شیرینه و غریب
پیش تو حتی از ابرها سبکترم

اون لحظه که نگات خیره است به آسمون
میتونم از خودم از گریه بگذرم

به من بگو کجا به خنده میرسیم
بگو کجا به خنده میرسیم


پانوشت1:این آلبوم "کجا به خنده میرسیم؟" از مانی رهنما جزء معدود آلبوم هایی هست تو موسیقی ایران که تمام تراک هاش پیانویی هست.یعنی جز پیانو هیچ ساز دیگه ای به کار برده نشده.و به نظر بنده حقیر که هیچی از موسیقی حالیم نمیشه یه شاهکار هست.

پانوشت2: با این که دیگه هیچ عشق ناکام و فراق یار و غصه و مشکل مالی و بیکاری و بی پولی و دلتنگی و غم زمانه و این حرفا ندارم تو زندگیم،اما نمیدونم چرا وقتی این ترانه رو گوش میدم دلم میخواد گریه کنم.