امروز یه دختری به من گفت که پزشکی قبول شدم و شروع کرد به حرف زدن و یه ده دقیقه ای داشت حرف میزد.وقتی رفت هر چی به ذهنم فشار آوردم که چی گفته هیچی یادم نیومد.بعضی وقتها که یه نفر حرف میزنه و من توجه میکنم انگار میرم به یه خلسه،چهره اش رو میبینم اما ناخودآگاه باب اسفنجی و فیلم گنج قارون و اجرای فردی مرکوری و گل حمید استیلی به امریکا و فیلم پورنوی تارزان و اولین دعوای بعد از مدرسه ام و سریال خرم سلطان و کاردستی سوم راهنماییم و سبقت های شوماخر و دعوای گرازبا سگ وحشی و این جور چیزای چرت و پرت تو سرم میچرخه.
ترانه "مورچه ها" از متین دوحنجره رو خیلی دوست دارم.
اجرای زنده شب فراق از همایون شجریان رو تو سایت آپارات ببینید.
اول:دلتنگ "میم لبخند قشنگ"هستم،خیلی زیاد.لعنت به کانادا و استرالیا و امریکا که میخوان از من بگیرنش.
دوم:من پیر میشم ولی بزرگ نه.
سوم:من آدم تنهایی زندگی کردن نیستم.
چهارم:یعنی میشه این ماه رمضون تموم بشه.
پنجم:روزها پشت هم میان و میرن و فعلا خبر خاصی نیست.ولی احساس جوانی و نشاط و سرزندگیم دوباره برگشته.
ششم:فیلمهای لارنس فون تریه رو دوست ندارم با این که صحنه داره.
هفتم:دلم میخواد دوباره برم سینما تک قلهک.
هشتم:ازدواج من اشتباهی به بزرگی اشتباهات تمام بشریت بود.
نهم:دلتنگ جایی هستم که نمیدونم کجاست.
دهم:چرا دل هیچ کس واسه من تنگ نمیشه؟؟
یازدهم:چرا با مهربانی به چیزهایی که میخوایم نمیرسیم؟؟
دوازدهم:صدای هومن اژدری و آراد آریا رو دوست دارم.
سیزدهم:تقریبا تمام مطالب وبلاگ من چرت و پرته ولی واقعا و صادقانه بگم من واسه دلخوشی هیچ کسی نمینویسم و نوشته هام فقط و فقط واسه خودم هستن.پس اگه چیزی از نظر شما چرت به نظر میاد ناراحت نشید.من نویسنده نیستم.فقط چرت و پرت واسه دل خودم مینویسم.
چهاردهم:قربون همتون
قبلا گفتم اما الان که توی اولین شب تابستون هستیم و متاسفاته من غمگین هستم باید دوباره بگم که زیباترین ترانه ای که گوش دادم اینه:
"منتظر بود کاریه که بعضی وقتها پسرا واسه دخترا میکنن" از آرش دارا،مهراد هیدن و سیجل