تراویس بیکل

تراویس بیکل

تراویس بیکل
تراویس بیکل

تراویس بیکل

تراویس بیکل

گل توی گلدون باز دوباره داره میمیره،راه نفس رو بغض بیداد تو میگیره.

اگر این برنامه ivf برای بچه دار شدن جواب نداد،سراغ تخمک اهدایی و رحم اجاره ای نمیرم دیگه.میرم سراغ بهزیستی و فرزندخواندگی،فقط نمیدونم منی که به خاطر مهریه فراری هستم امکانش رو دارم که بچه به سرپرستی بگیرم یا خیر؟چون تنها نقطه سیاه زندگی ام همونه وگرنه که از لحاظ مالی اوکی هستم.از لحاظ روانی هم آدم خوبی هستم.خود روانشناس اینو بهم گفت.بیشتر اینایی هم که بچه میخوان دختر زیر ۲ سال میخوان.من میگم یا دختر یا پسر بالای پنج شش سال بهمون بدن.

صبح هم عکس بچه توی اینترنت دیدم دوباره گریه کردم،گریه اونجوری که نه زار بزنم و ضجه بزنم،این مدلی که آروم اشکی بشم و اشکام ناخودآگاه بریزه.چی کار کنم دیگه،حسرت بچه دارم.هر کاری حاضرم بکنم واسه این که بچه ای بیاد توی زندگی خودم و زنم.خیلی بروز نمیدم این موضوع رو به عزیز دل چون میدونم ناراحت میشه و شاید هم سرخورده بشه و خیلی به تخمم وار گرفتم این موضوع بچه دار شدن رو ولی تمام سلول های بدنم بچه داشتن رو فریاد میزنه.

حتی گاهی افکار احمقانه ای به سرم میزنه که دویست سیصد تومن جمع کنم برم یه بچه ای،نوزادی از یه جای دورافتاده و محروم بیارم ولی میترسم نتونم واسش شناسنامه بگیرم.حالا البته ایشالا ivf میکنیم و همون بار اول خدا بهمون یه دوقلو یا یه دونه بده.عزیز دل چند شب پیش میگفت حتی حاضره بچه ای داشته باشه که سندرم داون باشه،گفت چه عیبی داره،راضیم به رضای خدا میبرمش مدرسه،بهش یه کاری یاد میدم،تر و خشکش میکنم.

یه روزی این قدر عشق توی وجودم بود که از فرط عشق گریه میکردم و نمیدونستم پای کی بریزم این عشق رو و فقط دلم میخواست یکی رو خوشبخت بکنم و مرد زندگی و شوهر یه زن باشم حالا که به اونجا رسیدم انگار همه وجودم تشنه پدر شدن هست،این که یه بچه رو بغل کنم و اون قدر تکونش بدم تا بخوابه و واسش پدری بکنم.هیچ هم واسم مهم نیست که از اسپرم خودم باشه یا نباشه،فقط من پدرش باشم.

یه روزی یه داستان واقعی خوندم که یه مردی سه تا بچه داشته و طی یه آزمایشی پی میبره که اصلا اسپرم هاش توانایی باروری ندارن و بعد از آزمایش زنتیک میفهمه هر سه بچه اش از سه پدر مختلف هستن و حالا که میخواد طلاق بده زن رو،زنه هم رفته مهریه رو گذاشته اجرا و مرده رو انداخته زندان.اینو که واسه عزیز دل تعریف کردم گفت چه مرد احمقی خوب زندگی اش رو میکرده دیگه حالا،چه کاری بوده،سه تا بچه هم داشته،زنه هم داشته زندگی اش رو میکرده باهاش.اون موقع من حرص میخوردم که این چه تزی هست تو داری،ولی الان میبینم که راست میگفته،والا بچه این قدر خوبه به نظر من که ارزش داره آدم به هر کاری دست بزنه.کاش خدا،طبیعت،یونیورس،کائنات،هر چی که هست یا نیست ببینه که چه میلی به والد بودن در من و زنم هست و یه بچه هم یا دوتا یا سه تا به ما عطا بکنه.

حالا میخوام آخوند بشم،این آمریکایی های حروم زاده و غربی ها و سلبریتی هاشون و رسانه هاشون هم که با جنگ نرم این فکر رو به مردم ایران القا کردن که بچه نیارن خودشون پشت سر هم فقط بچه میارن،ادی مورفی ۱۰ تا،ایلان ماسک ۹ تا،مل گیبسون ۹ تا،رابرت دنیرو ۶ تا.همین جور یا میزان یا بچه به سرپرستی میگیرن.

اگه تو هم مثل من دلت بوی نی نی میخواد و عاشق دست کشیدن روی سر نرمشون هستی و دیوونه لحظه ای هستی که بعد شیر خوردن میخوابن پس یه بوس به اون بچه ای بده که قدیما کلیپش اومد بیرون و ماست و نعنا میخورد و میگفت خوشمزست.

نظرات 16 + ارسال نظر
قره بالا جمعه 2 تیر‌ماه سال 1402 ساعت 03:57 ب.ظ http://Www.eccedentesiast33.blogsky.Com

ان شاء الله خدا زودتر بهتون یه دختر و یه پسر سالم، تپل، گوگولی، باهوش و خوشگل بده

مرسی عزیزم

بانوی کویر جمعه 2 تیر‌ماه سال 1402 ساعت 06:55 ب.ظ https://banooyekavir.blogsky.com/

اون داستان من رو یاد مایکل جکسون انداخت که بعد مرگش گفتند سه تا بچه اش متعلق به خودش نیست
انشالله سال بعد نی نی به بغل پست بذارید

ممنون

جزر و مد جمعه 2 تیر‌ماه سال 1402 ساعت 07:18 ب.ظ

انشاءالله میشه، ولی قول بده عکسش رو نشونمون بدی و یهو وبلاگ رو نبندی، شما خودت گفتی ماها خواهراتیم، پس عمه اش هم میشیم دیگه

حتما عزیزم.حتما خوشگلم

نیکو جمعه 2 تیر‌ماه سال 1402 ساعت 09:57 ب.ظ

از دل لطیفت چشمام قلبی قلبی شد.امیدوارم خدا یه نی نی صحیح و سالم و گوگولی مگولی بهتون بده.اگر هم نداد خوب یه شناسنامه دار پدر مادر دار از یه منطقه محروم بیار.
امیدوارم بیای بهمون خبر خوش بدی
بگی عزیز دل دو قلو بارداره
بگی چند ماه دیگه بابا میشی
خیلی خیلی ذوق می کنم

مرسی نیکوی عزیزم
خیلی مهربونی گلم

زهرا جمعه 2 تیر‌ماه سال 1402 ساعت 10:11 ب.ظ http://pichakkk.blogsky.com

منم همیشه با نوشته هات حس میکردم خودت خیلی مایل نیستی و بیشتر همسرت نی نی دوست داره.
ایشالا هر چی که خیره براتون پیش بیاد.

ممنونم زهرای مهربون

شومهان جمعه 2 تیر‌ماه سال 1402 ساعت 10:19 ب.ظ

ایشالا که به زوووودیای زود بیایی بنویسی از کوچولوی قشنگت..
* من هنوز تو کف بوی شوهرم :))))
حالا این بچه م که گفتی رو بوس کنم شاید بختم باز شد

ایشالا ازدواج بکنی عزیزم و زودتر از ما بچه دار بشین

تینا جمعه 2 تیر‌ماه سال 1402 ساعت 11:07 ب.ظ

عزیزم شما هروقت اندازه اینا که اسم بردی پول داشتی ۶ تا و ۱۰ تا که سهله ۵۰ تا بیار
هرچند خودم مخالف اینم ولی ایلان ماسک حتی بدون اینکه دوس دخترش مشکل باروری داشته رحم اجاره کرده که خطرات بارداری و زایمان براش پیش نیاد

سالومه شنبه 3 تیر‌ماه سال 1402 ساعت 12:05 ق.ظ

امیدوارم بچه دار بشید ولی قبلش شرایطش رو داشته باشین از هر نظر چون بچه واقعا مول گل میمونه باید خیلی مراقبش بود که خشک نشه

چشم سالومه جون

نسیم شنبه 3 تیر‌ماه سال 1402 ساعت 10:58 ق.ظ

امیدوارم به زودی زود خبر نی نی دار شدن تو و عزیز دل رو اینجا بنویسی
از ته دل برات پدر شدن رو آرزو میکنم

مرسی قشنگم.تو چقدر مهربون و خوبی

سحر شنبه 3 تیر‌ماه سال 1402 ساعت 11:55 ق.ظ

انشالله می شه درمورد روش های درمانی مثل آی وی اف بعضی وقتا بار اول می‌گیره بعصی وقتا چندبارباید برید و ادامه بدید تا نتیجه بده.حالا بستگی به سن و بحث مالی هم داره.انشالله به زودی واسه شما نتیجه بده.ارامش مهم ترین فاکتور و انشالله نتیجه بگیرین
هر زنی مادر افریده شده ک هرمردی پدر پس چرا شما پدر و مادر نباشین.
قطعا میشه به امید خدا

ایشالا
مرسی سحر جون عزیزم

آتش شنبه 3 تیر‌ماه سال 1402 ساعت 03:53 ب.ظ

نذر کردم ک پدر بشی و با عزیزدل جشن بگیری

ایشالا
رهبر هم‌خوشحال میشه

مولین شنبه 3 تیر‌ماه سال 1402 ساعت 04:39 ب.ظ

امیدوارم هرچه زودتر به آرزوتون برسین. شما بابا بشین وعزیزدل هم مامان.من حتما براتون دعا میکنم.

مرسی قشنگم

همه چی عالیه شنبه 3 تیر‌ماه سال 1402 ساعت 05:11 ب.ظ

دلم نیومد برای این پست تون کامنتی نگذارم. نمیدونم حسی هست که با هیچ ٢ دو تا چهارتای منطقی نمیشه بهش نگاه کرد...
چقدر اون بچه خوشبخت هست پدر و مادری اینطوری خواستارش هستند و برای تمام حس هاش هزینه میدن..
حتما شدنی هست و میشه... مطمئن هستم حتما تا اون موقع کلی مطالعه کردید و با یک متد ملایم و علمی برای تربیتش گام برمی دارید.

فدات بشم عزیزم
تو همیشه کامنت های خوب میدی گلم

x دوشنبه 5 تیر‌ماه سال 1402 ساعت 04:51 ب.ظ http://Malakiti.blogfa.com

میدونم تو و عزیز دل بهترین والدین دنیا میشید
از حس بی اندازه قشنگ این پست سرمست شدم
امیدوارم زود زود به خواسته تون برسید

مرسی عزیز دلم.فدات بشم.دوستت دارم
یه مدت خبری ازت نبود

محدثه ام سه‌شنبه 6 تیر‌ماه سال 1402 ساعت 08:32 ق.ظ

سلام
یکی از اشناهای دورمون، میگفت به همه سپرده بودم و شمارمووآدرسمو داده بودم که بچه میخوام و اگه دیدین کسی بچشو نمیخواد، بگین من سرپرستیشو قبول میکنم،
میگف روز تولد شوهرم، زنگمونو زدن و مثه تو فیلما دیدم یه بچه با کارت واکسن پشت دره. انقد کوچولو بود که بند نافش هنوز نیافتاده بود:)
4سال پنهونی بزرگش کرده بود.
و یکسال بود که داشت دوندگی میکرد برای شناسنامش.
و بعد از کلی دوندگی و کلی استشهاد محلی و انگ دزدی زدن بهش، بالاخره بعد از یکسال تونست شناسنامه بچه رو بنام خودش و شوهرش بگیره:)


پستتون رو که خوندم، یاد این افتادم:)
از ته دل دعا میکنم که خیلی زود شما و عزیزدل مامان و بابا بشین...

آفرین به فامیل زرنگتون.
والا ما که از این شانسها نداریم‌.میان میندازنم زندان

ترنج چهارشنبه 14 تیر‌ماه سال 1402 ساعت 09:07 ق.ظ

من خیلی وقتها یاد شما میفتم و آرزو میکنم که بچه دار بشید. من درد بچه خواستن و نداشتنش رو چند سالی کشیدم و واقعا حرفهایی که گفتید رو درک میکنم. به نظر شیش تا جنین خیلی شانس خوبی داره. ما همش دو تا داشتیم وقتی آی-وی-اف کردیم. بعد من اومدم ایران و رفتم پیش دکتر صاحب کشاف تو تهران و معجزه شد. طول کشید ولی انتظارمون به ثمر رسید. دعا میکنم که انتظار شما هم به ثمر بشینه.

مرسی ترنج عزیزم.چقدر مهربون و خوبی.ممنونم از این همدلی و درک بالا و مهربانانه ای که داری عزیزم.چرا بیشتر برای من کامنت نمیزاری گل زیبا؟
کوچولوی زیبات رو ببوس از طرف من،مراقبش باش

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد