سالهای سال پیش یه وبلاگ نویسی رو میشناختم به اسم آناهیتا که ناگفته پیداست اونم دوست داشتم.چند تا وبلاگ هی ساخت و بست و بعدش هم توی بیان وبلاگ نوشت و اونم بست.اما زیباترین پستش شاید پست آخرش بود که برای همیشه خداحافظی کرد.و یه موزیک فوق العاده هم گذاشت پایین پستش.دلم میخواد یه روزی با همون آهنگ منم از وبلاگ نویسی خداحافظی کنم و برم دنبال بچه بزرگ کردن و زندگی خانوادگی.ولی انگار همیشه قراره جوون بمونم و با یه پیک عرق کس خل جمع بشم و با دخترها برقصم و هیچ وقت بزرگ نشم.اسم آهنگ رو مینویسم.حتما گوشش بدین،مناسب یه وداع تلخ و جانکاه هست.وداعی که سخت منتظرش هستم.
اسم آهنگ: el deguello
منتظرم یه مادر جنده که خودش میدونه کیه بیاد کامنت بزاره تا برینم به قبر مادر حروم زاده اش که معلوم نیست با چه سگی خوابیده که اون تخم جن حرومی رو پس انداخته.واقعا اگه توی دنیای واقعی دستم برسه بهش پاره اش میکنم.
بازم شب جمعه شد و مبتلا به سندرم کیر بی قرار شدم.گه تو دهن بدخواهام و قربون سر اونایی برم که دوستم دارن.
فقط بلدین به من و عزیز دلم و خواهرمادرم فحشای ناموسی بدین.یه دو تا کتاب معرفی بکنید هم من برم بخونم هم بقیه کیف بکنن و بخونن،هر چند حاضرم قسم بخورم هیچ کدوم شما کتاب خون نیست.فقط بلدین فحش بدین بی تربیت ها.
راستی دیگه کسی گه نخوره.الان ماه هاست دیگه هیچ غلطی نکردم و خیانت نکردم و آدم خوبی شدم.
حالا مثل بچه های خوب بیایین کتاب معرفی بکنید،میخوام کتاب خون بشم واستون.
پانوشت:اگه وبلاگ خوب هم دارین بهم معرفی بکنید بخونم.اما وبلاگ اون 7min رو کسی معرفی نکنه.وبلاگ درست و حسابی،آموزنده و شیوا و پر از مطالب مفید مثل وبلاگ خودم.
پانوشت دوم:دوست عزیزی به اسم سحر این کامنت رو برای من گذاشت و این قدر قشنگ کتاب ها رو معرفی کرده که حیفم اومد اینجا نزارم تا شما دوستان و نور چشمانم استفاده نکنید:
"اول ملاقات بانوی سالخورده رو بخون، بازار خودفروشی (ویلیام تکری) هم خوبه
مرشد و مارگریتا خوبه، مخصوصن ک بعدش گربه های چاق و بور برات صاحب هویت میشن.
یه کتاب هست یکم متفاوته، تاریکه، گریز به تاریکی، نویسندش یک روانکاو خفن بوده. من عجیب خوشم اومد.
به کی سلام کنم بدک نیست
کتابای جلال رو نخون
اگر المنتری هستی و تازه کاری، یا ایرانی دوس داری، کتابای زویا پیرزاد خوبن، فریبا وفی هم خوبه اون روبای تبتش
اگر مدل قدیمی می پسندی با شاخ و برگ فراوان، ذبیح الله منصوری تا دلت بخاد کرسی شعر تفت داده.
مدل قدیمی با ترجمه خوب: کتابای ترجمه بهمن فرزانه
طرف کافکا نرو فعلن
بهومیل هرابال عاااالیه، مخصوصن اون کتابش تنهایی پر هیاهو. بیست!
آلدوس هاکسلی عالیه، دنیای قشنگ نو رو بخون و با یک تفکر مدرن و عجیب غریب اونم نزدیک صد سال پیش آشنا شو.
عقاید یک دلقک رو همه خوندن، اما چیزی از ارزشهاش کم نمیکنه
میلان کوندرا که بزارش اون اولا، مخصوصن آهستگی ک ترجمه ش اینترنتی و غیر مجازه
پانوشت ۳:اینم نظر جزر و مد قشنگم:
کتاب خیلی سلیقه ای هست و مثلا من هر کی بگه چهار اثر فلورانس رو بخون دیگه دلم می خواد خفه اش کنم یا ملت عشق.
اما من کتاب های منصور ظابطیان رو دوست دارم، کتاب دکتر نون، کتاب های طنز ایرانی که خوب باشه خیلی کمه ولی آبنبات هل دار مهرداد صدقی رو خیلی دوست داشتم، کتاب عصیان، سلاخ خانه ی شماره پنج و خیلی های دیگه.
چند روزی هست دارم انیمه Neon Genesis Evangelion رو میبینم.میدونم انیمه باز نیستین و حال نمیکنید با این کس شعرها ولی من خیلی دوست دارم.راستی کسی هست با دیدن انیمه حشری بشه؟چه میدونم والا اینقدر چیزای عجیب توی دنیا هست که نگو و نپرس.
خلاصه این انیمه Neon Genesis Evangelion خیلی قشنگه.داستان پیچیده و جالبی داره.پر از ربات و این چیزاست.سن خر پیر رو دارم اما عاشق انیمه هستم.
اعظم ۴۶ من همچنان منتظرم تا شماره ات رو بهم بدی و در مورد کتاب و دنیا و روزگار و آدمها با هم حرف بزنیم.
من اصلا آدم فوتبالی نیستم ولی تا جایی که یادم میاد اسطوره لنگی ها علی دنبه بود و واسه کیسه کش ها هم فرناز مجیدی حالا چی شده که به اون میگن سلطان علی پروین و به این یکی هم میگن شاه فرهاد ، خدا داند.
شروع کردم به خواندن کتاب "انسان در جستجوی معنی"نوشته ویکتور فرانکل.
حالا خوندمش بهتون میگم خوبه یا نه؟
کتاب "میرزا" از بزرگ علوی رو فقط چند صفحه اش رو خوندم.خیلی خوشم نمیومد.
بوس
بوچ
پانوشت:کتاب رو تموم کردم،خیلی کتاب خوبی بود و آدم دیگه ای شدم.
خیلی دوست دارم که آمار بازدید وبلاگم به یک میلیون برسه.خیلی قشنگ میشه.
دلم میخواد برم مشهد.میدونم کونی لاشی به درد نخورم.ولی دلم هوای حرم امام رضا رو کرده.
خیلی این روزها غمگین و پر از مشکلاتم.ولی این روزها هم میگذره.منم اینجا چس ناله نکنم کجا بکنم؟منم همین جا رو دارم.بعضی هاتون به کونتون فشار میاد من اینجا چس ناله میکنم ولی خوب به کسی چه؟وبلاگ خودمه،دعوت نامه که نفرستادم واسه کسی،نگفتم هم حتما کامنت بزاره کسی،ناراحتین من اینجا چس ناله میکنم گورتون رو گم کنید و برین اینستاگرام تو پیج مهدیس فود و وحیدخزایی.
اکانت اینستاگرامم رو هم حذف کردم.خیلی بهش وابسته شده بودم و حالم دیگه داشت از اینستا به هم میخورد.الان کمی اذیت هستم.مثل معتادها دارم خماری پس میدم ولی سعی میکنم دیگه اینستا نصب نکنم.
من حاضرم قسم بخورم همین آدمهایی که میان و حرفهای بد به من میزنن خودشون زیر هزار تا خوابیدن.بعد میان به من خرده میگیرن.گه تو دهنشون.
داشتم میگفتم دلم واسه حرم تنگ شده.کاش میشد برم مشهد زیارت.