فکر کنم ولنتاین نزدیک باشه.نمیدونم دقیقا چه روزی هست.اما من از بیخ و بن با این مراسم مخالف هستم نه به خاطر این که مذهبی هستم،نه به خاطر این که معتقدم جلوه ای از غرب زدگی هست،نه به خاطر این که خیلی وطن پرست هستم و معتقدم باید امشاسپندان رو جشن گرفت و نه به خاطر این که سنت گرا هستم.تنها و تنها به این دلیل که حسودم.حسودم به پسرهایی که از دخترها کادو میگیرن.حسودم به زوج هایی که واسه هم سنگ تموم میزارن.صادقانه بگم.تو تمام این 29 سال نه به دختری دروغ گفتم،نه دل کسی رو شکستم،نه با احساسات کسی بازی کردم و نه هیچ کاری بدی انجام داده باشم در حق یه دختر.هیچ وقت هم آدم خسیسی نبودم و اگر با یه دختر دوست بودم هر کار و هر هزینه ای انجام دادم تا خوشحال باشه از با من بودن.اما دریغ از ذره ای محبت.
فکر میکنم در زمینه روابط با خانمها شانس هم نقش زیادی بازی میکنه و صد البته تا حدود زیادی هم باید آدم لاشی باشه تا بتونه دخترها رو گول بزنه که من هیچ کدوم اینها رو ندارم.
واسه خط آخر پستت ، خوشحالم برات :)
امیدوارم از تنهایی دربیای. تنهایی گاهی عذابه...
خوشحال برام؟
شاید هم خوشحال داره و خودم نمیدونم
خط به خطش حرف من هست
تله پاتی داریم
آره خوشحال. واسه خط آخرش. واسه اینکه لاشی نیستی. خوشحالی داره و نمیدونی. از این پس بدان :دی
باشه
آخرش ما که هیچ خودتم نفهمیدی که مذهبی هستی یا نه
ایرانی هستی یا نه
فقط اینو میدونم که خیلی کس خلی حاجی
وا
بنظر من تو خیلی جذابی
چرا دخترا باهات اینجوری بودن
یا شایدم اشتباه میکنی ،شاید بوده کسی که دوست داشته تو متوجه نشدی
نمیدونم