بعد از مدتها باز هم میخوام یه پست بزارم
خبر خاصی نبود این چند وقت اخیر جز این که "ف صدا قشنگ" بهم گفت که دارم ازدواج میکنم و من خوشحال شدم که قدمم سبک بوده و بعد از 37 سال تا یک ماه با من دوست شد بختش باز شد و داره ازدواج میکنه.با دختری به اسم"م هدیه" یه قرار گذاشتم و با هم رفتیم بیرون و بهش یه روسری دادم و بهم یه لیوان خوشگلی داد و بعد از این که به خونه برگشتم متوجه شدم که به درد من نمیخوره و اونم احتمالا به همین نتیجه رسیده.چون نه دیگه از اون خبری شد و نه من زنگ یا مسیج دادم.