نکته اول:در بجبوبه ماجرای "شارلی عبدو" چیزی که لابلای خبرها گم شد و هیچ کس هم متوجهش نشد جنایت بوکوحرام بود.اونا به یه شهر حمله میکنن و تمام مردم اون شهر رو که نزدیک 2000 هزار نفر بودن به قتل رسوندن و تمام شهر رو ویران کردن به طوری که نقشه های هوایی هم که از این شهر گرفتن قبل و بعد از حمله به وضوح نشون میده که شهر تغییر کرده.و این وسط هم هیچ کس هیچ حرفی نزد.
نکته دوم:تو داستان "شارلی عبدو" یه روزنامه ایرانی به اسم نمیدونم چی چی چوب اسکی ها رو برداشته بود و رو عن جرج کلونی اسکی رفته بود که من شارلی هستم و خدا رو شکر زدن روزنامه رو درش رو بستن.یکی نیست بهشون بگه آخه خارکس** ها هزار و یک بدبختی تو همین مملکت هست و رسالت شما به عنوان روزنامه نگار اصلاح جامعه و زندگی کردن تو همین کشور و پرداختن به مشکلات آدمای بدبخت هست و گرنه که اسکی رفتن رو عن استیو بلوجابز و رابین ویلیامز و شارلی عبدو و پل واکر رو که هر روشنفکرنمای ولگرد خیابون ولیعصر و پارک دانشجو و پارک هنرمندان رو تو فیسبوک بلده.
نکته سوم: جاذبه ای که سریال های ترکی شبکه جم برای مردم و خیلی از وقتها هم واسه بنده حقیر دارن تو هیچ فیلم و سریالی وجود نداره.
البته جمعیت غالب پارک دانشجو گی هستن نه روشنفکرنما.
عجب
لطفا تند تند وبلاگتون رو آپ کنید از تجارب زندگی مشترک هم بگید
چشم
حاجی توی تگ هات جای این فحشهایی که به روزنامه هه دادی خالیه :))
ولی پست قاطعی بود لذتمند شدم!
شمال خوش گذشت؟ :دی
خیلی خوش گذشت.مرسی
تازه داره ازت خوشم میاد
خیره ایشالا