تراویس بیکل

تراویس بیکل

تراویس بیکل
تراویس بیکل

تراویس بیکل

تراویس بیکل

عشق و سختی بهترین وسیله آزمایش زندگی زناشویی است.

به عنوان کسی که 10 ماهی هست که ازدواج کرده و هیچ مشکلی تا به الان نداشته و  به عنوان کسی که زیادی زر مفت میزنه و به عنوان کسی که صاحب این وبلاگ هست و هرچی بخوام میگم میخوام نکاتی چند در مورد تداوم یک ازدواج بگم.


نکته اول: چه در زمینه جنسی و زناشوئی و چه در زمینه اقتصادی و مالی قناعت داشته بشید.شما اگر خیلی بلدید بیل بزنید چند بیل به باغچه خودتون بزنید.اگر یه مرد فکر میکنه که کمر افراشته و آلت محکمی داره در راه همسرشون اون رو به کار ببره نه زنای هرزه تو خیابون.و اگر زنی هم از شوهرش به هر دلیلی نامهربونی دید.سریع نپره رو موبایل و به دوست پسر سابقش مسیج بده.


نکته دوم:عروسی و مراسمات عقد و بله برون و این جور چیزا فقط و فقط باعث اختلاف و حرف و حدیث و بحثهای خاله زنکی و خالی شدن جیب خودتون و پدرومادرتون و فشار عصبی و له شدن زیر بار قسط رو در پی داره.واقعا احمقانه و مسخره هست که واسه مراسمات عقد و عروسی و این جور کس کلک بازی ها بالای 50 میلیون خرج بکنه یه آدم بعدش هم مستاجر بشه و چند ماه بعد هم طلاق بگیره.


نکته سوم:این ذهنیت احمقانه رو باید کنار گذاشت که مهریه رو اگر سکه های بیشتری در نظر بگیرید احترام بیشتری به خودتون گذاشتین.این واقعا یه مسئله هست که باعث خیلی از کدورت ها میشه.سکه های زیاد باعث تداوم یه ازدواج نمیشه.زمانی که یه رابطه از هم پاشید هزاران سکه هم نمیتونن این رابطه رو ترمیم بکنن.


نکته چهارم:پدر و مادر و خواهر و برادر همسرتون رو دوست داشته باشین.مسلما اگر دخالتی هم وجود داره به خاطر کمک به شما و زندگی شما هست.هیچ مادری دلش نمیخواد زندگی عروس و پسرش رو خراب بکنه.چون در نهایت منجر به طلاق پسرش میشه و دوباره برمیگرده ور دل مادرش و اونم باید دوباره شرت و جورابش رو بشوره و واسش غذا درست بکنه.پس این ذهنیت رو خانم ها از ذهنشون پاک بکنن که مادر شوهرم میخواد زندگی من رو خراب بکنه.


نکته پنجم:همه آدمها،دقیقا همه آدمها،آدم هستن.یعنی همه ما میرینیم،میخوریم،میشاشیم،مریض میشیم و هزار کوفت و گه دیگه تو اخلاقا و وجودمون داریم.اون تصور کمال مطلوب رو از همسرتون بزارین کنار.اکثر مردها آلت کوچیک و کمر شلی دارن.و اکثر زنها هم سینه هاشون آویزون هست و شکم دارن.تصور آرمانی رو که رسانه ها دارن به مردم القا میکنن رو بزارین کنار.همدیگه رو اونجوری که هستین دوست داشته باشین.زنتون رو با بوی گند دهنش تو اول صبح و ترک های روی پوستش بعد از حاملگی و جوش های روی باسنش دوست داشته باشین و مردتون رو با دندونای خرابش و شوره های سرش و احیانا کله کچل و شکم گنده اش دوست داشته باشین.


نکته ششم:نزدیکی جنسی بخش مهمی از زندگی هست.صادقانه به مردها میگم اگر واقعا نمیتونید خیلی بزنید توش و سریع آبتون میاد و هیچ اسپری هم کارساز نیست.پس بخوریدش تا راضی بشه یا یه کاری بکنید که همسرتون راضی بشه.و این که توقعات ماوراطبیعی تو سکس رو از خانمتون نداشته باشین.هیچ وقت عادی بودن رو کنار نزارین و دنبال تنوع بخشیدن نباشید.به نظر بنده حقیر اونایی که همش دنبال تنوع بخشیدن به رابطه هستن به یه جایی میرسن که باید شریک جنسی خودشون رو عوض بکنن.و این که خیلی هم زمان نزدیکی رو به تعویق نندازین.خستگی،کسالت،دلایل مذهبی،پریود،مهمون داشتن و خیلی از چیزای دیگه هست که باعث به تعویق افتادن میشه.همه رو منم تجربه کردم.اما هنر شما باید این باشه که از موقعیت استفاده بکنید و چراغ رو روشن بکنید.وقتی زمان زیادی بگذره و رابطه ای در کار نباشه از همه طرف سردی و افکار شیطانی به آدمها هجوم میارن.


نکته هفتم:بدترین چیز واسه یه مرد این که بی عرضه خطابش بکنید.خطاب به خانمهامیگم اگر شوهر شما نمیتونه خونه بخره و نمیتونه ماشین خوبی بخره و اگر نمیتونه شما رو ببره آنتالیا و اگر نمیتونه واسه شما طلا و جواهر بخره.اینا رو تو سرش نکوبید.فقط شوهر شما نیست که این امکانات رو نداره بلکه تمام مردهای ایران هستن که این وضعیت رو دارن.اوضاع مالی خراب هست و بیکاری و فقر همه جا رو گرفته و مردم نسبت به همدیگه بیرحم شدن.خدا رو شکر کنید که اقلا شوهر دارین و کسی هست که دوستتون داره و مثل بقیه دخترها مجبور نیستید مجرد بمونید تا آخر عمر.


نکته هشتم:بدترین چیز واسه یک زن اینِ که اعتماد به نفسش رو ازش بگیرید و اون رو جلوی خانوادش کوچیک بکنید.و این که اگر همسر شما آشپزیش خوب نیست لزومی نداره بعد از این کوفت کردین غذا رو هی بگین بی نمک بود،شور بود،اینجوری بود اونجوری بود.کارد بخوره تو شکم مردی که از غذای همسرش ایراد میگیره.قبل از این که اون دهن کثیفتون رو باز کنید و از غذا ایراد بگیرین به این فکر بکنید که همسر شما با چه عشق و علاقه و زحمتی این غذا رو درست کرده.و دیگه این که قبل از این که توی ذهنتون از اندام زنتون ایراد بگیرین یه نگاه به هیکل تخمی خودتون بندازید بعد حرف بزنید.


نکته نهم:لزومی نداره برای اثبات خودتون که من یه مرد واقعی هستم و من یه زن بارور هستم و مثل یه مزرعه سرسبز هستم همون روز اولی تخم بچه رو بکارید.یه چند ماهی بدون بچه بمونید یه چند تا مسافرت شمال و شیراز و یزد برید.یه کم سروسامون بدین اوضاع مالی رو بعد اقدام به بچه دار شدن بکنید.


نکته دهم:صد در صد دعوا و بگومگو به وجود میاد.زمانی که جرو بحث شد هنرمند واقعی کسی هست که سکوت میکنه نه کسی که دادوبیداد راه میندازه و ظرف میشکونه و حتما باید گریه طرف مقابل رو در بیاره.اگه توی دعوا همسرتون دهنش رو باز کرد و هرچی که فحش بلد بود نثار ارواح رفتگان شما کرد باز هم سکوت بکنید و هیچی نگید.مطمئن باشید جواب دادن و بلبل زبونی آتش خشم طرفین رو بیشتر میکنه.شما یک بار سکوت بکن بعدش میبینی که چه جوری بعد دعوا طرف مقابل میاد معذرت خواهی میکنه.ارزش شما با سکوت نه تنها کم نمیشه بلکه بیشتر هم میشه.


نکته یازدهم:همیشه اختلافات مذهبی وجود داره.مذهب جزءلاینفک زندگی همه ما آدمها هست چه خوشمون بیاد و چه خوشمون نیاد.من خودم رو میگم.سین چشم سبز بسیار مذهبی هست و من نقطه مخالفش.اما کاملا واسه نماز و روزه و احیا و خمس و زکات و فرائض مذهبیش احترام قائل هستم.و هر وقت هم ازم میخواد که نماز بخونم بهش میگم چشم و انشاالله و یه جوری از سر خودم بازش میکنم.نمیام جلوش گارد بگیرم و در باب مذهب سخنرانی بکنم.احترام به ملیت و دین و نژاد و قبیله و اینا خیلی واجب هست.این اخلاق خیلی بد مسخره کردن لر و کرد و ترک و اینا رو اقلا تو خونه بزارین کنار.


خیلی نکات ریز و درشت وجود داره که رعایت کردن اونها واسه داشتن یه زندگی شاد و آروم لازمه.من چند تاییش رو گفتم.در نهایت هم بگم این رو که سعی نکنیم آدمها رو عوض بکنیم چون دیگه خودشون نیستن اگه عوض بشن.و این اصلا خوب نیست.



نظرات 13 + ارسال نظر
دندون چهارشنبه 17 تیر‌ماه سال 1394 ساعت 11:39 ق.ظ

خدارو شکر که مشکلی نداری....
همیشه از نکته هات خوشم اومده...
کاش میشد که به همسرم هم این نکته هارو نشون بدم... اما خوب خودم استفاده میکنم خیلی هم خوووب....

فدایی داری
نشونش بده.اسمی که از تو نیست.

سمیرا چهارشنبه 17 تیر‌ماه سال 1394 ساعت 12:20 ب.ظ

کاش تمام زوج ها این نکته ها رو یاد بگیرن و رعایت کنند توی زندگیشون..
مطمئنا خیلی از مشکلات بینشون حل می شه

زخم خورده چهارشنبه 17 تیر‌ماه سال 1394 ساعت 12:31 ب.ظ

سلام
برای ازدواج هیچ سکه ای مهرم نکردم ، مراسم عقد و عروسی نگرفتم : به دو دلیل : اولیش و مهم ترینش اینکه بسیار عاشق همسرم بودم و این مسائل برام مهم نبود و دومیش اینکه همسرم با وجود داشتن یه خونواده ی پولدار حمایتی از طرف اونا نداشت و مجبور بود رو پای خودش بایسته پس بهش سخت نگرفتم
زندگیمون خیلی شیرین و رویایی بود ؛مادر شوهری داشتم که در دوران مجردی هم برای پسرش شورت و جوراب نمیشست ؛ اولش خیلی دوستم داشت آخه عروس این مدلی از کجا گیرش میومد؟! ولی از یه جایی به بعد شروع کرد موش دووندن تو زندگیمون ؛ واسطه گرفت : منو جلوه کل فامیل و خونوادشون خراب کرد دید پسرش بازم طرفه منه ، پسره خودشو جلو خونوادم خراب کرد
هر حیله ای داشت زد ؛ زندگیم شده بود یه کلاف سردرگم که نمیدونستم از کجا این شکلی شده
هر کاری از دستش براومد انجام داد و بالاخره موفق شد تا زندگیمو از هم پاشوند
مربوط به دو اسل پیش میشه
الان فهمیدم قصد داشته دختر یکی از فامیلاشون که بعد از طلاق رجعت کرده بود خونه ی پدرش رو برای پسرش بگیره چرا که فوق العاده پولدار بودن و خب یه رقم نجومی و رویایی به پسرش میرسید با این ازدواج
اون ازدواج صورت نگرفت ؛ چند روز بعد از جداییمون تو حموم خورد زمین و قطع نخاع شد و حالا ما نمیتونیم زندگی از سر بگیریم هم من و هم همسرم سکته کردیم و الان با اینکه سنی ندارم خیلی پیر شدم ؛ خیلی از حرمتا ی حریمای بینمون شکسته شد و افسرده شدم
نمیدونم باید چیکار کنم فقط خاستم بگم درسته همه ی مادرا فرشته اند ولی بعضیاشون فرشته ی رحمت و بعضیاشون فرشته ی عذاب
بعضیاشون از طلاق گرفتن پسراشون ناراحت میشن ولی بعضیاشون واقعا حسودن و خوشحال میشن از اینکار
همین

نمیدونم چی بگم.ولی باور پذیر نبودن حرفات.

زخم خورده چهارشنبه 17 تیر‌ماه سال 1394 ساعت 01:49 ب.ظ

خودمم هنوز نتونستم باور کنم بلاهایی که سرم اومد
زندگیه شیرینم مث یه خواب بود برام که تهش تبدیل به کابوس شد
شما میتونی باور نکنی

دندون چهارشنبه 17 تیر‌ماه سال 1394 ساعت 01:51 ب.ظ

شاید کپی کردم و براش مثل یه پیام که عمومیه فرستادم... البته با اجازت....
ایشالا همیشه زندگیت خوش و خوب باشه...

اینم خوبه.

خانم توت فرنگی چهارشنبه 17 تیر‌ماه سال 1394 ساعت 06:20 ب.ظ

سلام
با در نظر گرفتن اینکه در وصف این مقوله ی "ازدواج" هرچقدر بخوانیم و بشنویم باز هم کمه اما نکات تجربی خوبی بود و ممنون که تجربه هات رو گذاشتی که بخونیم
در کنار سین چشم سبز زندگی سرشار از عشق و تفاهمی واستون آرزومندم

قربونت.

هولدن کالفیلد چهارشنبه 17 تیر‌ماه سال 1394 ساعت 10:50 ب.ظ http://insidemonster.blog.ir/

وای این پست عالی بود! عالی ها!

فدایی داری

مریم چهارشنبه 17 تیر‌ماه سال 1394 ساعت 11:35 ب.ظ

چندتا از پستای وبلاگتو خوندم. نوشته هات بیشتر دخترونه به نظر میاد..بعد از خوندن چند تا از پستات فهمیدم مردی! حالا واقعا مردی یا از زبون مرد داری مینویسی؟ قلم زنونست!!!
یه چی دیگه هم میخواستم بگم خیلی ببخشید ولی واقعا مخت تعطیله....
شما همون سین چشم سبزو بچسب واسه بقیه نسخه نپیچ. فک کنم تو رنگ چشم همسرت گیر کردی که اینا رو نوشتی :)

آویشن پنج‌شنبه 18 تیر‌ماه سال 1394 ساعت 03:23 ق.ظ

ممنون.خیلی آموزنده بود نکاتی که گفتین

mirshad پنج‌شنبه 18 تیر‌ماه سال 1394 ساعت 04:14 ب.ظ

اینو تو یه وبی خوندم که مطلبش خیلی رنگ بوی مطالب شما رو میده؛گفتم بفرستمش واستون.
----------------------------------------
تو زندگی قبلی ام پیاز بودم.بیشتر هم سن و سالای من تو زندگی قبلیشون پیاز بودن.یه شب پدرامون سر سفره با مشت کوبیدن رومون و با یه لقمه ی پر و پیمون آبگوشت بلعیدنمون,پشت بندش یه لیوان دوغ خوردن و دو تا آروغ مردافکن زدن بعد رو کردن به مادرامون و گفتن:کار نیکو کردن از پر کردن است و با انگشت اشاره به اتاق خواب هدایتشون کردن,آروغ سومی رو که میزدن یه کم دوغ بالا میاوردن و مفشون از دماغشون درمیومد با پشت دست دک و دهنشونو پاک میکردن و میرفتن تو اتاق خواب.
اون دوران شما یادتون نیس وضعی پیش اومده بود که اگه تو سر سگ میزدی میگفت نزن برادر دهه شصتی ام.ننه باباهامون رو در اتاق خواب اعلامیه زده بودن"ورود اطفال متفرقه از ساعت نه شب الی هشت صبح اکیدن ممنوع".خیلی زحمت میکشیدن بیخود نیس که میگن به پدر مادراتون مدیونید یه دلیلی داره دیگه الکی نمیگن که.بعد از یه مدت جا برامون تنگ شده بود تو کلاسی که بیست نفر ظرفیت داشت پنجاه نفر مینشستیم.از یه تاریخی به بعد پیاز رو تحریم کردن حتی اگه با بیش از سیصد گرم پیاز میگرفتنت مجازات میشدی.تلویزیون هم مدام تبلیغ میکرد"پیاز کمتر زندگی بهتر".گذشت و گذشت و گذشت.بزرگ شدیم با اینکه امکانات همه جوره برامون فراهم بود یه عده مون مهاجرت کردن بقیه هم فقط آمار افسردگی و بیکاری و بزهکاری رو بالا بردن.دیگه خیلی از مردا پیازخوری رو نشونه ی بی فرهنگی میدونن میگن بو میده ولی تلویزیون مدام تبلیغ میکنه"پیاز بیشتر زندگی بهتر"

mahee یکشنبه 28 تیر‌ماه سال 1394 ساعت 01:55 ب.ظ http://gahnegar.blogsky.com

چه پست خوب بود..صریح بود..
نکته 5 خیلی چندش بود والبته مخالفم که اکثر زنا سینهاویزون و شکم دارن..دخترای امروزی خیلی به خودشون میرسن و حواسشون هست..
نکته 11 رو خودت مراعات میکنی واقعن؟ اگه مرد سکوتی که خیلی عالیه..

دوست عزیزم منظور من از نکته 5 بیشتر این بود که از طرف مقابلمون بت نسازیم.ا ونم آدمه یه روز مریضه.یه روز خوبه.یه روز اسهال داره.اگه یه وقت بدخلقی کرد یهو ناامید نشیم
نکته 11 رو دقیقا رعایت میکنم.

خانومی یکشنبه 26 مهر‌ماه سال 1394 ساعت 10:56 ب.ظ http://maaan.blog.ir

نکات خیلی خوبی بود .لایک.
فقط یه سوال من نکته شماره 8 رو چجوری به همسرم بفهمونم؟

mah سه‌شنبه 12 مرداد‌ماه سال 1395 ساعت 04:15 ب.ظ

نکته 7 خیلی بامزه بود

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد