اعتراف میکنم در مقطعی از زمان و در گذشته از اوناش بودم که بعد از اتمام صحبت تلفنی با دوست دخترم خیلی لوس و یخ میگفتم تو اول قطع کن،من قطع نمیکنم.
اعتراف میکنم با موی پر از ژل و سبیل فابریک که شبیه مخمل خونه مادربزرگه بودم فکر میکردم خیلی جذابم و دختربازی میکردم.
اعتراف میکنم تو شبای سرد زمستون و زیر برف و بارون ساعتها پای تلفن عمومی بودم و زر مفت میزدم.
هر کاری هر چقدر هم خز و غیرمعقول تو دوره خودش باید انجام بشه و گرنه همیشه رو ک*ن آدم میمونه.
مخمل خونه مادربزرگه
والا با اون قیافه ام.باید میدیدی
الان تو مثلا باادب شدی؟؟؟(فقط یکی در میون حروفش رو میذاری)
ببخش شما به بزرگی خودت
باور کن هنوزم هست از این کارهایی که تو کردی
هر سنی یه کارایی داره واسه خودش
چه خوب یادت مونده ....
شوهر من وبلاگم رو خوند ( پیدا کرد ) و خواست که دیگه ننویسم و پیش خودم گفتم به خاطر ادامه زندگی دیگه نمینویسم. البته چیز خاصی بهم نگفت.
یکی دو هفته آینده تکلیف منم معلوم میشه.
میگذرد روزگار تلختر از زهر :)
آره.خوب یادم مونده.خیلی خوب مینوشتی.
ای بابا.چه بد.البته چیز بدی هم ننوشته بودی
امیدوارم که هر چی خیره واست پیش بیاد
چه اعترافایی
چه تصوری ازتون ایجاد شد در ذهنمون
خوب دیگه.نوجوون بودم
اول تو قطع کن!!!!
بدممیاد از این جمله!
رابطه باید یجوری باشه تهش با دعوا بی خداحافظی بگی تق!تمام!
نه دیگه.اونجوری هم خوب نیست
منم یه دوست پسر شهرستانی داشتم، همش من بهش زنگ میزدم در حدی که ماهی 200 هزارتومن - سال 84 دویست تومن خیلی پول بود
- پول تلفن می دادم و گاهی هم نمیدادم ماه ها تلفن قطع می موند ...
تازه ... با اینترنت دایال آپ چت کردن هم یکی از اون چیزاییه که چند سال دیگه یادمون میره :)
دقیقا،عین الان من که در استانه بیست وشش سالگی از سبک زندگی اجباری که داشتم ،حالم بهم میخوره ودلم میخواد تموم زندگی مو یه جا بالا بیارم،حس میکنم هیچ دوره سنی م اونجوری که باید نبوده (البته خیلیم دست خودم نبود)والان حس میکنم کلا اشتباهی زندگی کردم جای خالی خیلی چیزارو حس میکنم که الان دیگه وقتش نیست،جدا هر کا چرتی باید تو دوره خودش انجام بشه
آفرین.
مثلا الان دیگه واسه من لطفی نداره جلوی دخترا با دوچرخه تک چرخ بزنم.یا مثلا تلفن بزنم خونه همسایمون تا دخترش گوشی رو برداشت و الو گفت قطع کنم.
هر کاری رو باید تو همون سن انجام داد.
چ اعترافات جالبی،منتظر بقیه شم هستیم

والا بقیه خیلی داره.ولی لوس و یخ هست گفتنش.
وا
اول تو قطع کن برا نوجونایه که کلشون بادداره
بیخیال بابا
عشق یه چیزی مثه کشکو دوغه
خوب منم مال اون وقتا رو گفتم
واقعا هرچیزی زمان خودشو داره
زمانش ک بگذره دیگه بی لطف میشه
و این بعضی وقتا چقدر میتونه غم انگیز باشه
خیلی
ب ی چیزایی اشاره میکنی و اغلب مینویسی
ک توی ذهن هممون هست
اما تو درست و خوب بیانش میکنی
این خیلی خوبه
.
قربونت مهشید
تراویس یه کم درست تر باش لطفا باز هم اګه نتونی بنویسی من ناراحت میشم ها
یعنی چی درست تر باشم؟؟؟متوجه نشدم.
اخر همه ی اینکارها چی شد؟
الان که تو ک نموند حال بهتری داری ؟
آره.حالم خوبه.
این اول تو قطع کن اصلا خودش یه سبک عشقی بود:))
آره.یادش بخیر.
یعنی میخام همیشه بنویسی و ما بخونیم
منم میخوام همیشه خوب و شاد باشی
ولی خب مثل شما رو اون موقعا زیاد میشد دید. مخصوصا اینایی که پای تلفن عمومی بودن.