به یاد داشته باشید که خوشبختی انسان به مقام یا دارایی او بستگی ندارد، خوشبختی، تنها به اندیشه ی او بستگی دارد.

کامنت دوستی به اسم سحردر پست پایین منو عمیقا به این فکر فرو برد که مگه چی مینویسم که اینجوری باید در موردم گفته بشه؟؟حالا که اینجوریه منم میگم به کیفم،از این بعد میخوام وقیحانه و بی پروا و پیچیده و پر از اشارات سربسته جنسی بنویسم.

نظرات 8 + ارسال نظر

خواننده خاموش چهارشنبه 30 تیر‌ماه سال 1395 ساعت 10:25 ب.ظ

بنویسی که عین آب خوردن
فیل تر میشین:)

ترانه پنج‌شنبه 31 تیر‌ماه سال 1395 ساعت 12:01 ق.ظ

جالبه برام خوندن مطالب اینده

پگاه اصفهانی پنج‌شنبه 31 تیر‌ماه سال 1395 ساعت 01:19 ق.ظ

چرا اینجا یه پگاه جز من هست؟!!!!!!!!!!!!!!''!!

چه میدونم والا

میس تیچر پنج‌شنبه 31 تیر‌ماه سال 1395 ساعت 12:30 ب.ظ http://miss-teacher.blog.ir/

من اینجارو همیشه میخونم. یادمه سال قبل خیلی از پستهارو از اول خوندم و تو وب خودمم راجه وبلاگت چیزی نوشتم و راجه یادگرفتن زبان چیزایی گفتم...

اون موقع نوشتم الانم میگم این همه درد و مشکل و بدبختی تو جامعه نمیدونم چرا مردم دوس دارن بجای حلش قضاوت کنن آخه!؟ عاشق حرص دادن به همدیگه ایم انگار ...
اه مرسی :))

پریسان پنج‌شنبه 31 تیر‌ماه سال 1395 ساعت 01:58 ب.ظ

اون نظرمو وقتی تایید نکردی
خیلی خوشحال شدم چون فهمیدم کلمه کلمه ش راست بوده

من پنج‌شنبه 31 تیر‌ماه سال 1395 ساعت 02:52 ب.ظ

درسته که بعضی اوقات با کارایی که می کنی و نظراتی که داری واقعا غیر قابل تحمل به نظر میای بعضی اوقات بد دهن هم هستی
اما اینکه با شجاعت خودت هستی و خودسانسوری نمی کنی خیلی ارزش داره / به قول یه جمله معروف پشت این ستاره حلبی قلبی از طلاست

کدوم کار؟کدوم نظر؟بد دهن؟من؟
اتفاقا من آدمی هستم که بسیار خوب و مودبم

سحر پنج‌شنبه 31 تیر‌ماه سال 1395 ساعت 07:59 ب.ظ

سلام. ببخش من تند رفتم و الان اومدم بگم که از کامنتی که گذاشتم پشیمونم که دیدم تو یه پست در موردش گذاشتی. من منظورم نوشته هات نبود واقعن. هر نوشته از یه تفکر میاد، منظور من هم تفکرت بود که هر روز با یکی هستی و خیانت برات مثل آب خوردنه، حتی خیانت به خودت. داستانی خوندم به اسم "مثل قلب یک ج ن ده، مثل یک قلب ج ن د ه"، فکر کردم قلب اولی شاید خیلی پاک باشه اما قلب خیلی از ماها از جنس دومیه، دلیل حرفای قبلی من هم قضاوت در مورد تو بود که فکر کردم قلب توام از جنس دومیه. اما بعد از فرستادن نظرم پشیمون شدم از اینکه قضاوتت کردم. من اصلن در جایگاهی نیستم که کسی رو قضاوت کنم. اینجا فضای مجازیه و شاید تنها جاییه که آدمها خود واقعیشون هستن. همه ی اونهایی که ادعای خوب بودن دارن شاید بدتر از همه باشن. ببخش، از ته قلبت. گفتم که، من از تو بدترم و شاید این حرفا رو نه به تو، بلکه به خودم زدم. تو حداقل شهامتش رو داری خودت باشی، و بدون نقاب خودت رو پذیرفتی، کاری که از عهده کمتر کسی برمیاد

ممنونم ازت.موفق باشید

سحر پنج‌شنبه 31 تیر‌ماه سال 1395 ساعت 08:01 ب.ظ

کتاب از کتابهای ممنوع الچاپ هستش. اینم لینک دانلودش، برو توی صفحه و دانلودش کن البته
http://ketabnak.com/book/36957/%D8%A8%D8%B2%D9%85%D8%B1%DA%AF%DB%8C

توی گوگل هم بزنی بزمرگی میاد لینک دانلودش. من دوس دارم قلم نویسنده ش رو

مرسی از لطفت.سر فرصت دانلودش میکنم.
تو هم در مورد حرفایی که زدی تجدید نظر کن

نام

ایمیل

آدرس وبسایت

مشخصات مرا به خاطر بسپار

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد

تراویس بیکل

تراویس بیکل

درباره من