یه خواننده ای هست به اسم سعید پور سعید که ترانه های قدیمی اش برای من خیلی خاطره زنده میکنه.یه ضبط یک کاسته ژاپنی داشتیم که نوار این سعید رو داشتیم و خیلی آهنگ هاش اون موقع خفن به گوش میومدن خصوصا این که توی ایران هم زندگی میکرد طرف.
خاطرات بچگیم توی آهنگ های معین،سعید پورسعید،فیلمهای بروسلی،جن گیر،آهان گفتم جن گیر،واقعا پدر و مادر کس مشنگی داشتم من،یا شاید هم خیلی آزاد اندیش بودن یا شاید هم اصلا به این چیزا فکر نمیکردن،ولی من توی شش،هفت سالگی فیلم جن گیر رو مثلا دیدم،یا فیلم "کابوس در خیابان الم" رو.خیلی تخماتیک میترسیدم.دیگه چی از بچگی به یاد میارم؟آهان اندی،کلیپش که دختر ایرونی رو میخوند،فیلم چارلز برانسون.دیگه چی؟صدای کولرگازی ها،گرمای تابستون،کانون پرورش فکری،بازی های تخمی توی کوچه.دوچرخه bmx،شوشول بازی.بامیه،شیرینی های سنتی.قرمه سبزی جنوبی،قلیه ماهی،سمبوسه با سس تمر هندی تند،پنیر شهری،خوراکی ها اون موقع خوشمزه تر بودن.دیگه چی از بچگی یادم میاد؟کلاس تکواندو،کلاس ریاضی،آتاری بازی توی زیرزمین خونه،نقاشی کشیدن،خیار و نمک،صف های تخمی نونوایی.
بچگی خوب بود ولی تخمی بود.هزاران هزار بار شکر که هر چی کتک خوردیم از معلم های عقده ای و پدر و مادر ولی دایی و عمو و پسر بزرگتری توی بچگی نکردمون.
این پیرمرد حشری رو فراموش نکنید. خیلی جمله ات بامزه بود. تو چرا اینقدر نمکی مینویسی.
چون دوستت دارم مرجان
منم دوست دارم تراویس خوشگلم. کاوه خداشناسم. شیرین زبونم. بلبلم.
شمبول هم هستی؟
خداییش اسم واقعی ات چیه خدانشناس؟
تازگی ها زیاد میری وبلاگ خانوم ف و بهش کامنت میدی.حواسم بهت هست
دلم واسه بچگی هام تنگ شد
فرقی نداره 20 سال پیش باشه یا 40 سال
وقتی حتی یه ثانیه هم نمیتونی برگردی عقب
بچگی تموم شد دیگه
دکتر بازی داشتیم شوشول بازی چیه دیگه؟
یعنی شوشولامون رو در بیاریم بمالیم به هم.ببینیم مال کی بزرگتره،
کانون پیچ استادیوم (امانیه)بودی؟
امامان از اون صدای کولرگازی ها که آدم زیرشون بیهوش می شد. این اسپلیت ها سوسول بازی هستن.
خداییش هیچ خورشت سبزی، مزه خورشت سبزی جنوبی ها رو نمیده.
کانون پیچ امانیه کجاست؟تهران نبودم اون موقع.
فدای تو
خواب اجباری عصرهای تابستون :/
به به،خیلی خوب بود.شهر ما گرم بود.کولر گازی روشن میکردیم،درها رو میبستیم و بعد ناهار میخوابیدیم
سعید پور سعید و تو مثل گلی...
حجم دردآوری از خاطرات تلخ رو برام تداعی میکنه ...
خوردن یواشکی آجیل و شکلات تو روزای عید دور از چشم مامان !!!نوستالوژی های زیبایی بود همه ش !!!
قربونت برم مهربون دوست داشتنی