این فیلم ها رو دیدم:
Friday رو دیدم،سال ۹۵ میلادی ساخته شده بود و یه کمدی مربوط به سیاه پوست ها بود،ice cube نقش اولش بود،دنباله اش رو دیدم به اسم Next friday، اونم قشنگ بود.سه تا فیلم bad boys رو دیدم.بد نبود.
فیلم in bruges رو دیدم.خیلی تلخ و ناراحت کننده بود.بعضی ها طنزش رو دوست داشتن ولی برای من واقعا تلخ و ناراحت کننده بود،دنباله معنوی اش رو دیدم به اسم the banshees of inisherin .البته دنباله فیلم قبلی نیست و یه فیلم مجزاست،منتهای مراتب من دوست دارم اینو دنباله معنوی in bruges بدونم.چون هنرپیشه ها و کارگردانش یکی هست.فیلم the banshees of inisherin تلخ بود،اینم تلخ بود.کلا کارگردانش که مارتین مک دونا اسمش هست فیلمهای تلخی میسازه که من دوست ندارم.یه فیلم دیگه هم قبلا ساخته بود به اسم three billboards outside ebbing missouri اونم فیلم تلخ و ناراحت کننده ای بود.
دیگه چی دیدم؟ the fablemans رو دیدم.دوست نداشتم.suoerhero رو دیدم،یه فیلم پارودی که قدیمی بود و فیلمهای قهرمانی رو مسخره میکرد.به خاطر لسلی نیلسون فیلم رو دیدم.خیلی پیرمرد خنده دار و مستهجنی هست
خوشم میاد ازش.
فیلمهای رجب رو هم دوست دارم.
همین.بوس.
من یه اینستاگرام باز قدیمی هستم.خیلی قدیمی.ولی همیشه هی پاک میکنم،بعد چند سال یا چند ماه برمیگردم.و چیزای عجیبی می بینم.الانم دوباره نصب کردم و یه چیزایی دیدم که شاخ در اوردم.
اولا :هر کی از ته ده کوره و دهاتش بلند شده و بلاگر شده،زندگی توی روستا و دهات بد نیست،خیلی هم خوبه،ولی آخه بلاگر؟اکثرا هم شمالی هستن.خیلی این شمالی ها عقده ای هستن.آخه یه زن خانه دار ته ده کوره های فلان استان رو چه به بلاگری،اصلا بلاگر بودن یعنی چی؟جنده های توجه دو زاری.
دوما:یه سری دیگه میگن اگه دوست داری داستان زندگیم رو بدونی یه سر به استوری ها بزن،من ریدم توی زندگیت،آخه چرا همه چیز زندگی ات رو استوری میکنی تا همه بخونن،درسته خودم هم تا حدودی اینجوری هستم،ولی دیگه عکس و اینا نمیزارم.خیلی هم وارد جزئیات نمیشم.اینا تا ته زندگیشون رو با جزئیات مینویسن
سوما:این چالش مسخره سن که یه عکس قدیمی از خودشون و نامزدشون یا شوهرشون میزارن و بعد یه عکس جدید نشون میده نشون داد به من که ماشالا شوهرای همشون هم پدوفیل تشریف دارن.و چه خانواده های درب و داغونی هستن.
چهارم:این دانشجوهای پزشکی،پرستاری،مامایی هم که عن قضیه رو در آوردن،بابا این کارایی که میکنید روتین کاری شماست،نگایین ملت رو.یا این دخترایی که نوجوون هستن و کمی ورزش کردن و لنگشون میاد بالا و میتونن ۱۸۰ درجه بزنن،اینا خواهر و مادر همه رو با عکساشون سرویس کردین.
پنجم:پنجمی ملت کس خل کس مشنگی هستن که اینا رو فالو میکنن،یه زن ۲۰۰ کیلویی بچه سال با شوهر ۴۰ کیلویی اش،یه زن روستایی درب و داغون با زندگی تخمیش،یه جوجه دانشجوی کاردانی فوریتهای پزشکی،یه نازنین زهرای مذهبی،یه امیر علی که هر شب لای جک و جنده هاست،اینا چی دارن که شما فالوش میکنید،نکنید،جان جدتون نکنید این کارا رو.اینا رو شاخ نکنید.
هفته پیش رفتم چهارشنبه بازار،یه لیوان بزرگ آبجوخوری و یه سرویس جام شراب خوری خریدم.ایرانی هستن،مال بلور کاوه اصفهان.ارزون،مفت،شراب خوری ها سرویسش شد ۶۰ تومن،لیوان بزرگم شد ۳۰ تومن.حالا هم واسه این که امتحان کنم ببینم خوبه یا نه باید کمی توش بخوریم.الان هم عجالتا یه لیوان بزرگ آبجو خوردم و حسم اینجوریه که دوست دارم از قره بالا و خانوم ف و رها بگیر تا رضوان و نخودچی و جزرومد همتون رو بوس کنم.
داداشم سپهر بهم چند تا فیلترشکن نابی داد،وصل شدم و رفتم تو یوتیوب و اعتیادم آروم شد و متوجه شدم که ایراد اینترنت من که هیچی وصل نمیشه مستقیما برمیگرده به این خونه.این خونه نمیدونم چرا اینجوریه و اینترنتش این قدر کنده.
از عصری یه بارون شروع کرده به باریدن توی شیراز.
بعضی روزها حال و هوام جوریه که خیلی حشری هستم و دلم میخواد زیاد سکس داشته باشم،ولی خوب مرا همت بلند و دست کوتاه.الان هم اینجوری هستم،حشری هستم مضاف بر این که تخمم هم درد میکنه.
اینجوری خوبه،هر صفحه یک پست،یا نه؟؟؟
یه سریال شبکه ifilm داره میزاره به اسم لیسانسه ها،هومن شکیبا و سیاوش چراغی پور توش بازی میکنن.تا حالا ندیده بودم این سریال رو.خیلی هومن شکیبا بامزه بازی میکنه و خنده داره.
یه بار چندین سال پیش من یه جایی بودم این هومن شکیبا هم بود،با هم سلام و علیکم هم کردیم،بعد من نمیشناختمش،ولی چهره اش برام آشنا بود،بعد عزیز دل گفت این هنرپیشه لیسانسه ها هست،بازم من نشناختمش.فکر میکردم احتمالا تو دانشگاهمون بوده و کلاسهای مشترکی با هم داشتیم.
خلاصه که این سریال لیسانسه ها خیلی بامزه هست.
خانوم ف برگشته و دوباره داره مینویسه.میدونم که شما هم مثل من نگرانش هستین و دوستش دارید.
"خانوم ف" عزیز و مهربون،امیدوارم هر مشکلی داری توی زندگیت زودتر حل بشه.
میدونید از چی خوشم میاد؟
این که میرم تو بعضی وبلاگ ها و میبینم که دوستای وبلاگیم هم رفتن توی اون وبلاگ و واسه اون طرف کامنت گذاشتن و با هم دوست شدن و به هم کامنت های قشنگ میدن.
از این که وبلاگ من پلی شده واسه این که وبلاگ نویس ها همدیگه رو پیدا کنن خوشحال میشم.
اونایی هم که توی وبلاگ هاشون به من فحش میدم،مثل بچه هام هستم.خودم بزرگشون کردم حالا به خودم فحش میدن.ایرادی نداره،دل من دریاست.
من اینجوریم،دوست دارم همه رو با هم دوست کنم.من میبخشم.
میدونم الان میایید فحش میدین،ولی خوب کی بهتر از من واسه فحش دادن.
دست خودم نیست واقعا،جز قانون مزخرف و احمقانه و مردستیزانه و زن ستیزانه مهریه،دیگه هیچ بدی توی کشور نمیبینم.همه چیز کشور رو دوست دارم،خیابون ها،آدمها،برنامه های تلویزیون،آب و هوا،شرایط جامعه،هر چیزی که توی کشور هست رو دوست دارم.دست خودم نیست،دوست دارم،بیشتر چیزهای کشور تخمیه،ولی من دوستش دارم،دوست داشتن دلیل نمیخواد.کشور رو دوست دارم،رهبر رو خیلی دوست دارم.هیچ وقت یادم نمیره،من ۳ ماه اضافه خدمت داشتم،۳ ماه توی سربازی کم نیست،یه عمره،ولی توی بهمن ماه رهبر همه اضافه خدمتم رو بخشید.ماه پیش هم که کلی از زندانی های اغتشاشات رو بخشید و همشون واسه شب عیدی رفتن خونه هاشون.واقعا رهبر خوبی داریم.من که دوستش دارم.آدم خوبیه،قشنگ حرف میزنه،قشنگ راه میره،چهره اش آرومه،صداش زیباست،ساده زیست هست و خداییش هر چیزی که مثلا ده سال پیش،بیست سال پیش گفته تازه مردم و مسئولین بهش میرسن.صد تا مثال میتونم بزنم.
جز این قانون ضد خانواده و خانمان برانداز مهریه بقیه چیزهایی که توی کشور هست رو دوست دارم.
همین.بوس
بدون هیچ حرف پیش و پس و توضیح اضافه ای.
واین اول:هیچ وقت با آدمهای نااهل،جاهایی که آشنا نیستن مشروب نخورین،بعضی وقتها میخوان مستتون بکنن،کونتون بزارن یا ازتون فیلم بگیرن یا بخندن بهتون.هیچ کاری هم که نکنن،اگه یک درصد حالتون خراب شد جای غریبه نباشید بهتره.تو خونه خودتون یا آشناهای صمیمی و با آدمهای قابل اعتماد مست بکنید.
واین دوم:اگه فرداش میخواهید برین سرکار،شب قبلش مست نکنید چون فردا صبح سردرد و خماری و بی حوصله گی دارین.
واین سوم:مشروب خودتون رو بشناسید،عرق بدمزه و مردونه هست،آبجو برای دورهمی هاست،شراب هم بیشتر زنونه هست.
واین چهارم:یا ساقی حلال خور پیدا بکنید یا خودتون دست به کار بشین و هنر هزارسالگان رو به کار ببرید و تولید بکنید.این ودکاها و ویسکی هایی که طرف میگه کف پرشیا از کردستان آوردم و اصل روسیه هست،همه رو یه دوستانی توی ملارد و شهریار درست میکنن.نخورید که اگه مُردین تقصیر خودتونه.
واین پنجم:مستی رو اگه از صفر تا صد بخواهیم در نظر بگیریم،بهترین حالتش ۴۰ تا ۵۰ هست،و آدمهای عادی وقتی عرق میخورن،چهار یا پنج پیک یا شات واسشون کافیه،شراب هم یه لیوان،آبجو هم دو لیوان.دیگه بیشتر از اون خرخوری و سیاه مستی و ولنگاری میشه.حد خودتون رو بدونید.به یه درجه ای از سرخوشی رسیدین دیگه نخورین.عجله هم نکنید،ممکنه تا بگیردتون طول بکشه.
واین پنجم:برنامه هول هولی،حالا یه چند پیک بخوریم و سریع بریم فایده نداره،مشروب خوردن باید سر حوصله و صبر و بدون عجله باشه.
واین ششم:شکمتون خالی باشه واسه خوردن،برنج نخورید با مشروب،پرخوری نکنید.ملایم و کم بخورین.
واین ششم:کمی که سرخوش شدین،آهنگ بزارین و با زنتون،زیدتون،دوست پسرتون،هر کس که هست برقصین،اجازه بدین انرژی خودش رو نشون بده.
واین هفتم:آدمهای بی جنبه جمع رو شناسایی بکنید و به ساقی تذکرات لازم را بدین که واسه اونا کمتر پیک بریزه.بی جنبه ها گه میزنن به دورهمی ها،استفراغ میکنن،دعوا میکنن،داد میزنن،کس خل میشن.
واین هشتم:نیازی به هزینه خیلی زیاد واسه مزه نیست،شما میتونی میز مزه بچینی و چندین میلیون گوشت و چنجه و ژامبون و سوجوک و ... بخری.ولی واقعا نیازی نیست.اگه عرق میخواهید بخورید،بهترین مزه ماست موسیر یا ماست خیاره،آبجو میخوای بخوری سوسیس خوبه باهاش،شراب هم شکلات و کنار همشون یه پاکت سیگار.خرج الکی نکنید.
واین نهم:توی جمع هایی که فاز بد دارن،گنده گوز و پرمدعا هستن،لات و لوت ها،افسرده ها،عرق نخورین،زهرمارتون میکنن.
واین دهم:همه چی دنگی باشه که بعدا حرف و حدیثی پیش نیاد و با ادمهای ولخرج هم نشینید،قرار نیست واسه یه دورهمی یه چند تومن پیاده بشین.
واین یازدهم:اگر بد دل و شکاک هستین دورهمی که عرق و مشروب میخورن نرین،تو مستی زنتون یا شوهرتون یا پارتنرتون قراره برقصه با بقیه،زنها ممکنه لباسای تنگ و لختی و کوتاه بپوشن،حرفهای بی ادبی شاید رد و بدل بشه،اگه از این چیزا بدتون میاد اصلا وارد این جو نشین.
واین دوازدهم:اگه نمیخورید،خار مزه ها رو نگایید،مزه ها مال اوناست که مشروب میخورن.
واین سیزدهم:یه سلکشن قشنگ درست بکنید واسه پخش حین مراسم خوردن.از آهنگهای ملو و هایده و سیمین غانم و مرتضی پاشایی شروع بشه و همین جوری ریتم تندتره بشه تا برسه به سندی و بلک کتز.
واین چهاردهم:هر شب هر شب نخورید،اگر عرق میخورید،دو سه هفته ای یک بار،فکر کبدتون باشین.مشروب زیاد خوردن باعث مریضی و چاقی میشه.
واین پانزدهم:یه چیزی توی مستی خیلی حال میده،اونم رانندگی،ولی تو رو خدا جان من،جان خودتون،هیچ وقت،هیچ وقت،هیچ وقت توی مستی رانندگی نکنید.
واین شانزدهم:اگه دیدین حالتون داره خیلی بد میشه،سریع خودتون رو جمع و جور بکنید،نزارین کارتون به استفراغ و بیمارستان بکشه،یه جایی سریع برین تو توالت و مسواک بزنید ته حلقتون و استفراغ بکنید و همه چی رو بالا بیارین و سر و صورتتون و گردنتون رو با آب سرد بشورین.
در نهایت بازم میگم جای امن،با آدمهای امن مست بکنید.تو خیابون و کوه و تو ماشین و کنار جاده و تو جنگل و با کسی که تازه آشنا شدین نخورین و اگر دختر هستین توی جمع های خیلی پسرونه نخورین.
همین.بوس
درد اول:تخمام یه تیر خفیفی میکشه،نیاز به استراحت دارن.امروز سرکار نمیرم.حقیقتا درسته خیلی زحمت کشیدم و کار کردم و بدبختی کشیدم توی زندگی،ولی خوب الان خیلی خوبه.
درد دوم:ما پسرا تخممون درد میگیره،شما دخی ها هم تخمدانتون درد میگیره؟
درد سوم:دیروز توی اتوبوس عزیز دل یه زنی رو دیده که بچه دو سه ساله فلج مغزی داشته و بهش شیر میداده،برام تعریف کرد و گریه کرد.میگفت خدا بهم بچه نده هیچ وقت اگه قراره اینجوری بشه.منم گفتم نگران نباش و دلداری اش دادم.بعد چند دقیقه ازم تشکر کرد.
درد چهارم:چقدر نصفه شب ها کامنت میزارین،شما هم بیخواب هستین مثل من یا واسه نماز و عبادت بیدار میشین؟
درد پنجم:من نمیدونم چه جوری مردم میرن اینستا و واتس اپ.من حتی یه دونه فیلترشکنم هم وصل نمیشه.
درد ششم:میخوام تو سال جدید دیگه نفرت پراکنی و دعواهای وبلاگی و کامنت های بد رو بزارم کنار،ولی فعلا تا لحظه تحویل سال گُه تو دهن هر کسی که از من بدش میاد و ریدم تو سر محیا7min.
بوس