تراویس بیکل

تراویس بیکل

تراویس بیکل
تراویس بیکل

تراویس بیکل

تراویس بیکل

از تو به یک اشاره،از من به سر دویدن

تو فقط یه اشاره بکن تا من بفهمم چی تو سرت میگذره،من فقط منتظر یه اشاره هستم.ای آسمانها و کائنات فقط ازتون میخوام تو اون مغزش فرو کنید این حرفم رو:"من پشیمون هستم،تو چی؟"

باز حرف بزن،بگو دستم رو میگیری

چه خبر شده؟همه دارن از هم جدا میشن،ولادیمیر پوتین هم از زنش جدا شد.

تن ناز تو رو به آواز،پر از ناز مرغان پرواز

کاش همه چیز مثل یه ترانه راک بود،پر از امید.

بارون تو رو یاد من میاره

داره همین الان بارون میاد،یادمه تمام مدتی که با گلی دوست بودم بارون میومد،تقریبا هر روزش.لعنت به من تمام پستهام شده گلی.چرا من اینجوری شدم؟فکر کنم،نه فکر نمیکنم،مطمئن هستم که دوستش دارم و ناراحت هستم الان.آخه یکی نیست بهم بگه تو که نمیتونی گه بخوری،گه میخوری،گه اضافی میخوری.

Hay Amores

چقدر دوست دارم زنگ بزنم به گلی یا مسیج بدم،فرقی نداره در هر صورت و بهش بگم لعنت به من و تو و کینه بین ما که داره عمیق میشه،بیا این قرتی بازی ها رو تموم کنیم و دوباره دوست بشیم.قهر که مال بچه هاست.اما بعد دوباره میترسم،میترسم از این که نکنه دوباره همه چی مثل سابق بشه.الان که دارم با نگاه یه ناظر بی طرف کل قضیه رو واکاوی میکنم متوجه میشم که منم خودم رو خیلی دست بالا گرفتم،یکی نست بهم بگه ریدی بابا عن آقا،چه گهی مگه هستی که جلو دختره پز میدی.

یک قدم تا پیروزی

خدا رو شکر که ارتش سوریه داره کم کم به اوضاع مسلط میشه.

دوست عزیزم،دوستت دارم

نمیدونم چرا و به چه علتی با یکی از دوستای خیلی خوبم تو فیسبوک بحثمون شده و مرتب به هم فحش میدیم.اما من از صمیم قلب دوست دارم ببینمش و ببوسمش با این که پسره

نکته عجیب

چقدر جالب،متوجه شدم که من و گلی تو یه لحظه هر دو وبلاگمون رو آپ کردیم،حتی تو این صفحه اصلی بلاگ اسکای کنار هم اومدن وبلاگمون.یعنی من هنوز دوستش دارم؟

خداحافظ

داستان من و گلی هم تمام شد،هر چند شروعی هم نداشت.چقدر بد شد.هر دو یه عیبهایی داشتیم و از اونجایی که آدم عیب های خودش رو نمیبینه باید بگم که گلی خوب تا نکرد با من.مرتب توهین مستقیم و غیر مستقیم و تحقیر و ناز و ادای بیخودی.

مستقیم نگفت اما مطمئن هستم از این که من ماشین نداشتم،زیاد تمایلی به من نداشت،آشغال هایی که قبلا باهاشون بوده حتما ماشین داشتن،اونم نه خودشون بلکه باباهاشون. هیچ وقت تو مغز کوچیکش نتونستم بکنم که من به درد تومیخورم،منم که مستقلم،منم که واست خرج میکنم،منم که دستم تو جیب خودمه،منم که کار دارم،منم که تو موقعیت ازدواج هستم،نه این آشغالهای دانشجویی که دستشون تو جیب باباشونه و تو رو فقط واسه بدنت میخوان.نمیدونم والا شاید یه روزی بفهمه که اشتباه کرده.منم یه اشتباه هایی داشتم که اونقدر مهم نبودن.اما چیزی که هست اگر من دختر بودم و کسی مثل خودم تو زندگیم به پستم میخورد هیچ وقت ول کنش نبودم.

والسلام.

اینجا چه خبره؟

من اصلا نمیدونم و نمیتونم با این حالت جدید بلاگ اسکای کار کنم.