تراویس بیکل

تراویس بیکل

تراویس بیکل

تراویس بیکل

رفتی و نهادی ، چه آسان دل مرا به زیر پا رفتی و ، خیالت زمانی نمیکند مرا رها

آرابا اول:ماشین هر کس یه جورایی مثل خودش هست،داخلش،بیرونش،بوی ماشینش،رنگش.

آرابا دوم:از بعضی از ماشین ها باید ترسید،اصلا لازم به گفتن نیست که از نیسان آبی باید ترسید.ولی از یه ماشین دیگه هم باید ترسید،پرایدهای هاچ بک در هر رنگی،اصلا پراید هاچ بک ها انگار کس خلن همشون.

آرابا سوم:بعضی ها ماشین ها از دور فریاد میزنن ما تازه به دوران رسیده هستیم،ماشین های چینی از مدل های تخمیشون بگیر تا این تیگو ۸ که از همه گرون تره.واقعا فاز ملت چیه که چند میلیارد میدن ماشین چینی میخرن؟جز تازه به دوران رسیدگی.

آرابا چهارم:پراید سفید معمولی ها آدم بدبخت ها هستن.

آرابا پنجم:شاسی بلند دار ها اکثرا کیرکوچیک دارن و یه عقده مردانه دارن که با ماشین اسی بلند جبرانش میکنن.

آرابا ششم:نمیخوام جنسیت زده و سکسیت به نظر بیاد ولی رانندگی زنها هم مثل بقیه چیزهاشون لحظه ای و براساس احساسات هست.همون طور که یهو عاشق میشن،یهو کات میکنن،رانندگی شون هم همین جوریه،یهو وسط اتوبان میزنن رو ترمز،یهو مییچن،یهو تصمیم میگیرن بزنن بغل.یهو پارک میکنن.دقیقا از راننده های زن هم باید ترسید چون خیلی غیر منتظره رانندگی میکنن.

آرابا هفتم:رانندگی هر کسی هم درست مثل شخصیتش هست.اگه مردی یا زنی خیلی تند میره،سبقت های ناجور میگیره،لایی میکشه،با راننده های دیگه دعوا میکنه،وقتی ازش سبقت بگیرن تا نگیره ماشین و ول کنش نیست،با این آدم کات کنید،بعدا به گه خوردن میفتین.

آرابا هشتم:جز نیسان آبی و پراید هاچ بکی ها،یه گروه دیگه هم هستن باید ازشون فرار کرد،پژوپارس سفیدهای لامپ زنون دار که میفتن تو جاده در کونت و با لامپ های زنون کورت میکنن.اینا هم یه مشت کَدی هستن.

آرابا نهم:درست رانندگی بکنید.

استالکر های بدبخت.

مسلم،آرتادخت،رامین،آنه،حنانه،ایکسه،سامان،سپهر،وینتر،آلیسون آرجنت،M و ... .

 یه مشت کس خل منحرف استاکر،دنبال چی هستین؟چی رو دوست دارین بدونید؟شماره تلفنم رو میخواهین؟عکس کیرم رو میخواهین؟هر چی بخواهین بدونید توی وبلاگ نوشتم بقیه چیزا رو هم بیایید میدم دستتون و بهتون نشون میدم.

تصورم از شما اینه که یه مشت منحرف به دردنخور هستین که هیچ کار و کاسبی ندارین و مسواک نمیزنید و با کله چرب حموم نرفته با شرت های ننه تون جق میزنید.

خاک بر سرتون کریپی استاکرهای عقده ای منحرف بدبخت مریض روانی.

بهار بود و تو بودی و عشق بود و امید بهار رفت و تو رفتی و هرچه بود گذشت

یه سبکی توی ترانه ها هست که کمتر و یا حتی میشه گفت دیگه اصلا اجرا نمیشه.ترانه هایی که اولش یه غزل خواننده میخونه و بعد میزنه زیر آواز.

مثل ترانه های جواد یساری.خیلی خوشم میاد.یا مثل ترانه شکست عهد منو و گذشت مرحوم هایده.برم گوش بدم و بغضی بشم.

هیچ ثروتی چون عقل و هیچ فقری چون جهل و هیچ میراثی چون ادب و هیچ پشتیبانی چون مشورت نخواهد بود.

من هیچ وقت آدم سیاسی نبودم و حرف سیاسی نزدم و اصلا از سیاست هم بدم میاد،توی اینستا و این شبکه های مجازی هم نمیرم چون همش سیاسی شده،هر جا هم حرف سیاسی میزنن من فرار میکنم.عاشق وطن و رهبر هم هستم.
من چون خیلی تلویزیون میبینم این قضیه مسمومیت دخترهای بیچاره رو دنبال میکنم.دیشب هم یه یارویی اومده بود گفتگوی خبری ساعت ۲۱،این قدر لاطائلات بافت که سرم درد گرفت،هی میگفت امریکا،اسرائیل،انگلیس،بی بی سی،رسانه های معاند،دخترها شوکه شدن،دخترها دارن بزرگ نمایی میکنن.همه مسئولین همین جوری میگن.بابا مرد حسابی،زن حسابی،مسئول حسابی،این دخترها همشون یا تک فرزند هستن،یا تک نوه هستن،یا باهزار جور ivf و بدبختی و نذر و نیاز به دنیا اومدن،حالا اومدن مدرسه زرتی مسموم شدن.به جای بهانه و توجیه الکی ببینید داستان چیه،سریع میگن نه هیچی نبوده،والا من که هیچی از پزشکی حالیم نمیشه،میدونم باید اینا بستری بشن،ادرارش رو بگیرن،مدفوعشون رو بگیرن،خون بگیرن ازشون،ببرن آزمایشگاه،ببینن داستان چی بوده.مسمومیت ساده که نیست،شاید الان مرخص بشن و برن،از کجا معلوم اثرات بد نداشته باشه.کرونا نبود،تازه داره اثرات جانبی اش رو نشون میده.این بچه ها هم شاید بعدا ام اس گرفتن،نازا شدن،سرطان گرفتن و هزار جور مریضی گرفتن.بابا یه خرده مسئول باشین.هی کتمان،هی انداختن گردن این و اون و خارجی ها،هی از زیرش در برن.حتما باید چند نفر به رحمت خدا برن یا مملکت بریزه به هم.

سر جریان خدا بیامرز مهسا هم جای این که بیان بگن ببخشید،اشتباه شده،اصلاحاتی در سیستم انجام میدیم و برخورد میکنیم با عواملش و کار رو آبرومندانه جمع بکنن،برگشتن به بار گفتن این مانتو که تنش بوده همون مانتو نبوده،یه بار گفتن بیماری زمینه ای داشته،یه بار دکتر نمیدونم چی چی اومد روی خط ۲۰:۳۰ گفت من در کودکی عملش کردم،یه فیلم کات شده دادن بیرون که خودش حالش بد شده،هی زدن زیرش و انداختن گردن رسانه های معاند.این قدر به این حرکات ادامه دادن تا چهار ماه مملکت رفت رو هوا و چقدر آدم بدبخت کتک خوردن و چقدر آدم از هر دو طرف کشته شد.

چرا؟چون یه دو نفر آدم حسابی و عاقل پیدا نمیشه که قشنگ حرف بزنه و مدیریت بحران بلد باشه و پیگیر موضوع باشه.

بهم می گن پشت سرت از مرد و زن تو رو با رقیب من دیده ان تو جاجرود که با او گرم سخن نشسته بودی لب رود

از خیلی سال پیش که شروع کردم به وبلاگ نویسی متوجه یه موضوعی شدم ولی بیانش نکردم تا مطمئن بشم.الان دیگه ازش مطمئن شدم.هر وقت من با یه وبلاگ نویس دیگه ای خصوصا اگر خانم باشه صمیمی میشم،یا هر وقت احساس بشه من با یه وبلاگ نویس صمیمی شدم،یا ازش خوشم میاد،یه سری آدمها میرن توی وبلاگش یا بهش فحش میدن تو پیام خصوصی یا نصیحتش میکنن یا تهدیدش میکنن.

چرا آخه؟چتونه؟چرا این کار رو میکنید؟چی توی مغزتون میگذره؟واقعا بعضی رفتارهاتون رو درک نمیکنم.چرا این قدر سمی هستین؟


چشمت به غمزه ما را خون خوردی و میپسندی.

گلایه اول: گوشه چشمم درد میکنه.

گلایه دوم:کاش وبلاگ دکمه بلاک داشت.

گلایه سوم:بی اشتها هستم.

گلایه چهارم:فکر کنم دارم دوباره مریض میشم.

گلایه پنجم:اینترنت شما هم مزخرفه یا فقط مال منه که مزخرفه.هی قطع میشه

گلایه ششم:فیلترشکن هام هیچ کدوم کار نمیکنه.

گلایه هفتم:واسه عید جایی نمیرم مسافرت.شیراز خودش به اندازه کافی قشنگ هست.

گلایه هشتم:دلم سوسیس و تخم مرغ میخواد.

گلایه نهم:از بی محلی بدم میاد،از دروغ بدم میاد.

گلایه دهم:چقدر ملت گنده گوز و پرمدعا شدن.همه ادعاشون کون خر رو پاره میکنه.کوتاه بیایین بابا.

گلایه یازدهم:سه تا فیلم Hangover  رو دیدم.خیلی قشنگ بودن.تا الان ندیده بودمشون.خیلی خنده دار و بامزه بودن.

گلایه دوازدهم:فیلم  Swingers رو هم دیدم.مال سال ۹۶ بود.بد بنبود،باحال بود.

گلایه سیزدهم:دکتر غمگین چرا وبلاگت رو بستی؟من دوستت دارم.برگرد.

گلایه چهاردهم:دوست دارم وبلاگ همیشه پرخواننده و جنجالی باشه،همه بیاییم بزنیم تو سر و کله همدیگه،بعدش هم بوس کنیم و آشتی کنیم.

گلایه پانزدهم:آفتاب شیراز چشمهام رو اذیت میکنه.

گلایه شانزدهم:هیچ،بوس.

کی مسواکشو گذاشته تو سوراخ مو؟هر سوراخ مال یه مسواکه

نمیدونم بیماری جسمی دارم یا روحی یا تلفیقی از هر دو.شب ها خوابم نمیگیره و صبح ها بیحالم.حال کار کردن ندارم.فقط دلم میخواد دراز بکشم و هیچ کاری نکنم.

چند روز پیش زیادی تند رفتم.asal ببخشید ناراحتت کردم.ولی منم از تو ناراحتم.ولی خوب من به نوبه خودم عذر میخوام.مسلم تو هم ببخش فحشت دادم،ولی تو هم نباید پست رمزدار من رو میخوندی.آدم که سرش رو نمیندازه پایین و همه جا سرک بکشه،پس حجب و حیا کجا رفته؟

میگم ایشالا هوا گرم تر بشه و این آنفولانزا دیگه بره پی کارش،هممون رو سرویس کرد.

آریاناگرانده رو خیلی دوست دارم،دلم میخواد فقط نگاهش بکنم.خیلی ناز و خوش صداست.دوسش دارم خو

میگم چرا قبلا دخترها سوپراستارهای مردی  رو دوست داشتن که واقعا مرد بودن،ولی الان عاشق جی جی های نازنازی مثل BTS  شدن.کجا دارن میرن دخترها و زن هایی که عاشق مردهای واقعی و پشمالو بودن؟

حاضرم کون بدم ولی کارای خونه تکونی نکنم،کارایی مثل پرده باز کردن و زدن،تمیز کردن لوستر،کارایی که باید گردنت رو بالا بگیری و دستات به بالا آویزون میشه.به حد مرگ بهم فشار میاد.

عسل مثل گله گل بارون زده به شکل ناب عشق که از خواب اومده

دوست دارم بدونم شما خوشگلا و خوش تیپ هایی که وبلاگ رو میخونید ، ساکن چه شهری هستین،نمیدونم چرا هیچ خواننده ای مثلا از بندر عباس یا سیستان و بلوچستان یا کرمان نداره وبلاگ.کلا دوست دارم بدونم از چه شهرها یا کشورهایی وبلاگ خواننده داره.شاید واسه خودتون هم جالب باشه.

پس زحمتی بکشید و اسم شهرتون رو کامنت بکنید،اگر هم نخواستید با اسم مستعار کامنت بزارین.

بوس به صورت ماهتون


اون پسره ی دیگه کیه چند وقتیه دنبالته بری مو فیلم بازی نکن همه میگن رفیقته

اینایی هستن که لباس خرگوش یا باب اسفنجی یا پاتریک یا سنجاب یا کلاه قرمزی میپوشن و دم فروشگاه ها یا مراکز خرید وایمیسن و حرف نمیزنن و بعضی وقتها یه قری هم میدن.نمیدونم چرا احساس میکنم بیشترشون دختر باشن.از فکر این که توشون دختر باشه حالم خراب میشه. منحرف نیستم ولی اینم یه حور فتیش هست دیگه.خدا از سر گناهان همه بگذره.

سرگرم به خود زخم زدن در همه عمرم هر لحظه جز این دست ، مرا مشغله ای نیست

تا اطلاع ثانوی همه بوس و بغل هام فقط میشه مال "خانوم ف" قشنگ و نازم و داداش گلم سلطان برنتین.

بقیه تون یا فیک هستین،یا ناراحتم میکنید یا بهتون برمیخوره.همه وبلاگ نویس ها انگار از کون فیل افتادن،یا کامنتهاشون رو بستن یا واسه دل خودشون مینویسن،منم که شاد و شنگول و خوش اخلاق هستم و با محبت هستم راه به راه میرینید بهم.

اون از دکتر غمگین از سال ۹۵ وبلاگ داره تا گفتیم چه قشنگ مینویسی زرتی وبلاگش رو بست،اون از قره بالا که گفتیم عزیزم غصه نخور،زرتی وبلاگش رو بست،این از asal که بهش میگم تو هم خواهرمی من هر روز صبح زود بیرونم ملت رو جابه جا میکنم تو رو هم میبرم،باد و بارون و سرما اذیتت نکنه.بعد اصلا جوابم رو نمیده،اون از مسلم که هزار بار خایه مالی اش رو کردم و همیشه میگفتم داداشم مسلم،بعد نمیدونم چه ترفندی زده پست خصوصی و رمز دار منو باز کرده و خونده،حالا هیچی هم ننوشته بودم،خدا میدونه دیگه چه کارایی کرده،اون از اون خانم که اسمش ملیحه بود چون کامنتش که نسبتا توهین آمیز بود به یه نفر دیگه تایید نکردم هر چی از دهنش در اومد نثارم کرد.اون از اون حجم فحش ها و کامنت های بی ادبی و توهین ها به خودم و زنم.چتونه واقعا؟چرا این قدر بد و زشت رفتار میکنید؟