خیلی ها کامنت و پیام خصوصی میدن که ما دوستت داریم و میخوایم بیشتر بشناسیمت و دلمون میخواد ببینیمت و از این حرفها.خوب منم همین طور.
خوب اگه واقعا دلتون این رو میخواد یه شماره ای،ایمیلی،آیدی تلگرامی چیزی از خودتون بزارین.حرف میزنید،پاش وایسین.
پسرها هم همین طور.
والسلام.
چند بار از بدی اسنپ گفتم ولی خوب خیلی خرم.چون واقعا شرکت خوبیه بنا به دلایلی که خودم استفاده میکنم و تجربه اش کردم.
توی دوره ای که کرونا گرفته بودم بهم غذا می رسوند.من از سر صف نونوایی وایسادن متنفرم،یعنی حاضرم کونم بزارن ولی تو صف نونوایی نمونم،اسنپ نون رو بسته بندی شده و مرتب و خوشگل میاره در خونه بهم میده.ازش بارها آبمیوه و گوشت و میوه خریدم و یه چیز دیگه هم که داره اینه که هر ماه بهم ۵۰۰ تومن اعتبار میده،منم شوینده و دستمال کاغذی و گازپاک کن و خریدهای عزیز دل رو انجام میدم و ماه بعد و گاهی وقتها دو ماه بعد پولشون رو میدم.خوب واسه من ۵۰۰ تومن کم ولی نیست توی شرایط فعلی،خیلی خوبه که مجانی ۵۰۰ تومن خرید کنم و ماه بعد پولش رو بدم.یه خوبی دیگه اش هم اینه که الان واسم کار درست کرده.هر وقت بخوام میرم بیرون و چند ساعت کار میکنم و یه پولی دستم میاد،تازه همیشه هم بهم جایزه میده.تابستون دو بار بهم جایزه داد چون کولر میزدم.یه چیز خوب دیگه هم که داره اینه که تا سقف دو میلیون برو لباس و لوازم آرایشی و خوردنی و لوازم جانبی موبایل و لوازم ورزشی و هر چی میخوای بخر.یک چهارم پولش رو بده و بقیه اش رو قسطی و توی چهار قسط بده.خوب واسه شماها مرفهین بی درد که دغدغه تون اینه که کی ویزاتون بیاد اینا پولی نیست.ولی واسه من و خیلی از ماها دو تومن کلی پوله.مثلا من واسه عزیز دل واسه تولدش از همین اسنپ به انتخاب خودش نزدیک ۱ تومن دو قلم جنس خریدم.یه چیزی مربوط به ناخن بود و یه چیزی هم مربوط به پوست بود.این دو تا شد یه تومن.۲۵۰ تومنش رو دادم و بقیه اش رو توی سه قسط میدم.خوب خیلی خوبه دیگه.من واقعا نداشتم نزدیک یک تومن برم خرید بکنم ولی اینجوری راحت خرید کردم.
خلاصه که هزاران چیز خوب دیگه هم اسنپ داره که به درد راحت تر شدن زندگی میخوره.
اسنپ دوستت دارم.
سلام
تولدم مبارک
۳۷ سالم تموم شد و وارد ۳۸ سالگی ام شدم.
وضعیت جسمی ام چطوره؟موهام هنوز همشون سیاهه ولی کمی پیشونیم بلند شده،کیرم هنوزم هر وقت بخوام راست میشه.کمی شکمم داره بزرگ میشه،کار که زیاد بکنم نفس نفس میزنم.بعضی وقتها کمر درد دارم.گاهی اوقات یهو بیخ رونم یا انگشت پام یا ساق پام بدون هیچ دلیلی میگیره و از درد میخوام بمیرم،شب ها آب زیاد میخورم.
وضعیت روحیم چطوره؟دلم میخواد همه رو بکنم،ولی خوب فقط دلم میخواد و توی ذهنم میگذره این چیزها،بعضی وقتها میل شدیدی به خودکشی دارم،گاهی اوقات افسرده میشم.
آرزوم چیه؟هیچی،قسط هام رو بدم و دیگه قسط نداشته باشم.مشکل مهریه برای من و همه مردها حل بشه،دوست داشته بشم.به کسی بدی نکنم،دل کسی رو نشکونم.یادم نره که اگه شده حتی خیلی کم به دیگران کمک کنم.کرونا دیگه تموم بشه.و از همه مهم تر خدا یه اولاد خلف و سالم نصیب همسرم و بنده سرتا پا گناه بکنه.
در نهایت تولدم مبارک
دوستتون دارم
بوس به صورت ماهتون.
در راستای معرفی ترانه های بغضی،این ترانه ماه پیشونی محسن چاووشی شدیدا بغضی و ناراحت کننده هست.
کمی سرم درد میکنه،ایشالا فردا روز خوبی باشه.
ایشالا هیچ کس از طرفین درگیری های این روزها آسیب نبینه و دولت هم اصلاحاتی انجام بده،مهریه رو حذف بکنن،حجاب اجباری رو لغو بکنن،سربازی اجباری رو لغو بکنن،حقوق برابر در زندگی و طلاق به خانمها بدن،ارث برابر به زن ها بدن.همه چی برابر و مساوی بشه.این مهریه هم حذف بشه.مردم هم برسن به کسب و کارشون.
ایشالا که خیره،ایشالا کسی آسیب نبینه،ایشالا همه سالم بمونن.کسی آسیب نبینه.این روزها فقط واسه همه مردم دعا میکنم،واسه مخالفین دولت،واسه موافقین،واسه رهبر،واسه دخترا و پسرهای توی خیابون،واسه زندونی های مهریه،واسه بچه های کار،واسه افغانستا نی ها،خیلی دعا میکنم.ولی خوب دعای آدم بوالهوس سکس ادکت جقی مثل من که مستجاب نمیشه.ولی دعا میکنم.
تولد بنده با روز تولد حضرت محمد توی یک روز افتاده.آیا این نشانه ای نیست برای شما؟آیا کافی نیست براتون تا بفهمید من چقدر آدم خوب و پیغمبرگونه ای هستم.
واسه تولدم هم پیشاپیش بگم راضی به زحمت کسی نیستم.اگه کسی خواست هدیه ای چیزی بده شماره کارت میدم.
این پست رو هم الکی الکی طولش دادم و کلی نوشتم تا بیاد توی صفحه اصلی بلاگ اسکای و هر کی که نمیدونه هم بدونه تولد من ۲۲ مهر است.
شماها که همتون رادیکال هستین و از صداوسیما و برنامه های تلویزیون متنفر هستین و نگاه نمیکنیدولی من عاشق تلویزیون ایران و شبکه های آی فیلم و افق و کانالای خودمون هستم.یه برنامه ای داره شبکه ۳ که همیشه ۴ تا زن رو میاره در مورد بچه داری و همسرداری و مسائل خانواده حرف میزنن.اینم تو کت شما نمیره چون همتون ادعای روشن فکریتون کون خر رو پاره کرده و اگه یه لیوان چایی بدین دست شوهرتون انگار که تن سیمون دوبوار تو گور لرزیده و پایه های فمینسیت رو متزلزل کردین.برگردیم به این برنامه،یکی از خانمها پزشک بود و در مورد حاملگی توی دوره تخصص و رزیدنتی حرف میزد.میگفت که همکاری نمیکنن باهامون،میگن مشکل خودت هست حامله شدی و از این حرفها.بقیه که رشته های غیر پزشکی خونده بودن میگفتن که خیلی بچه ها و اساتید باهامون همکاری میکردن وقتی میفهمیدن ما حامله هستیم.دلم واسه اون خانم دکتره سوخت و دوباره برگشتم به همون نظریه خودم که اگر روزی من اولادی داشتم برحذرش میدارم از کار توی بیمارستان و اصلا درس خوندن.میزارم بره ناخن کاری،آرایشگری،مکانیکی،شیشه بری،گیتار بزنه،چینی یاد بگیره،کیک پزی،آشپزی،میزارمش از بچگی یه هنری یاد بگیره و تا دیپلم هم بیشتر میگم درس نخونه،بعد بره واسه خودش کار بکنه و اگه دختره زیر پسرا بخوابه و اگه پسره روی دخترا.درس خوندن اشتباهه حالا هر چی بیشتر اشتباه تر،خصوصا پزشکی که کونشون پاره ست بدبخت ها.
اسنپ مادر جنده این قدر کرایه ها رو پایین آورده که عملا داری مفت و مجانی مسافر میبری و تازه ضرر هم میدی.چند بار هم تلفن زدم بهشون و به تخمشون گرفتن.اسنپ مادرجنده تو وقتی کرایه رو کم میزنی یه آدمی مثل منم قبول نمیکنه و مسافر بدبخت هم کنار خیابون میمونه و مجبوره پول خون باباش رو بده به این تاکسی زردهای لاشی یا ماشینای لاشی دیگه و دربست بگیره.
از اون ور هم یه مشت حروم زاده توی توئیتر دارن میگن اسنپ مال سپاهه و تحریم باید بشه و فلان و بیسار،حروم زاده چریک پشت مانیتور تو داری به کسب و کار قشر بزرگی از آدمها لطمه میزنی،از اون طرف هم یه مشت الاغ بدون قدر درک و تحلیل پشت اینا راه افتادن و هر چی میگن انجام میدن.این وسط هم دودش میره توی چشم یه بدبختی مثل من که از همه بدم میاد و کاری به هیچ کس ندارم و سرم تو لاک خودمه.
ببینید من به قول نیچه انسانی بسیار انسانی هستم.زندگی رو همون جوری میبینم که هست نه اونجوری که باید باشه.ما انسانها پر از درد و رنج و خستگی و سرکوب و شهوت و هورمون و خشم و کینه هستیم.مجموع همین احساس و عواطف هست که از ما انسان بودن رو میسازه.
خیانت به همسر،به مردی که توی زندگیمون هست و زحمت میکشه برای ما،به زنی که زحمت میکشه برای خوشبختی ما کاری زشت و غیراخلاقی هست،ولی هر انسان نرمالی وسوسه شده تا حالا که بره زیر مرد همسایه بخوابه،توی فکرش حاضر باشه قید همه چی رو بزنه فقط بخوابه توی بغل شوهر دخترخاله اش و دستش رو بکشه روی سینه های پر پشمش و یا عاشق این باشه که یک بار هم که شده صورت زمخت و مردونه پدرشوهرش رو لیس بزنه یا کیر کلفت پسردایی شوهرش تا ته بره توی کسش یا اگه مرد باشه عاشق این باشه که فقط یک بار تمام بدن خواهر زنش رو ببوسه یا پاهای دخترخاله اش رو لیس بزنه یا سرش رو بزاره روی سینه های مادر زنش.درسته تا اینجای متن که رسیدیم دارین به مادرم فحش میدین،ولی واقعیت همینه.توی زندگی متاهلی این وسوسه ها پیش میاد و این فکرها میاد توی سر آدم و بعضی هامون میریم دنبالش و اخرش هم به گایی میشه و آبروریزی و حاملگی و اجراگذاشتن مهریه و کتک کاری و این چیزا تهش میشه.میخوام بگم که همیشه و محتمل ترین گزینه ها واسه خیانت همین آدمهای دم دستی هستن،برادرشوهر،پدرشوهر،خواهرزن،دخترخاله خانم،زن دوستمون،شوهر دوستمون،همسایه بغلی که وقتی زنش رو میکنه صداش میاد تو واحد ما،همکارمون،ارباب رجوعمون.و جالب اینجاست که سریع هم همه چی با این ادمها جور میشه.ولی وای به وقتی که کیرمون بره توی کسش یا زیرش بخوابیم.دیگه بعدش نمیشه جمعش کرد چون آشناست،چون قراره تا اخر عمر کیریمون ببینیمش.یه بدی دیگه سکس با آشنا اینه که ما داریم خیانت میکنیم به همسرمون و از پشت داریم بهش خنجر میزنیم حالا صدها برابر بدتره اگه این کار رو با خواهرش،با مادرش،با برادرش،با پسرخاله اش یا آشناش بکنیم.یه جوری مثل این میمونه که دیگه ته خط رسیدیم و هیچی واسمون مهم نیست.سکس با آشنای همسر مثل اینه که بخواهیم همه چی رو خراب بکنیم و هیچ امیدی هم به بازگشت نباشه.من میگم یا کیر و کسمون رو تو شرت نگه داریم یا اگه در میاریم بدیم دست غریبه،اگه مرد متاهل هستیم،یه جنده پیدا کنیم و بزنیم توش یا یه متاهل غریبه مثل خودمون،اگه هم زن هستیم بریم با یه عاقله مرد غریبه و یه بار هم بدیم و بعدش هم بچسبیم به زندگی خودمون.فاز لاو برنداریم و تکرار نشه گهی که خوردیم.لذتش رو ببریم و بعدش هم بای و بلاک.
در نهایت هم میگم خیانت نکنید یا اگه میکنید HPV نگیرید،طرف بعدش آویزونتون نشه،یا شما آویزون طرف نشید،با آشنا هم سکس نکنید.
فحشم ندین وگرنه دیگه واستون نمیرم رو منبر
والسلام
روی سخنم در این پست با مردانی هست که بعد ازدواج با خودشون فکر میکنن چه گهی خوردم زن گرفتم،این همه دختر و زن دارن بهم پا میدن.چرا رفتم زن گرفتم،مجرد میموندم کیرم همش تو کس های جدید بود و عشق دنیا رو میکردم.
ببینید داداشی ها،این فکر ها رو بزارین کنار،اگر زنتون خوبه بهش بچسبید و ولش نکنید.میپرسین چرا؟الان بهتون میگن.
ما مردها وقتی خیلی جوون هستیم موجودات پر از هورمون و جوش و حشری بودنی هستیم که زن ها به دیده تحقیر بهمون نگاه میکنن.ولی وقتی سنمون بالا میره،ریش میزاریم،پشم های سینمون در میاد،یه کم شکم میاریم.ماشین میخریم،پولدار میشیم کم کم به جذابیتمون اضافه میشه.
شما وقتی مجردی گروه خاص و کمی از دختران و زنان باهاتون دوست میشه.و رابطه هاتون همیشگی نیست.ولی وقتی متاهل هستین یه طیف وسیعی از آدمها باهاتون دوست میشین که شامل این هاست:زن های متاهل خانه دار،دخترای دانشجوی لنگ پول،ددی ایشوها،زنهای متاهل کارمند،دخترهای مجرد بالای ۴۵ سال،وان نایت استندها،متاهل های طرفدار ضربدری،مردهایی که دلشون میخواد کون بدن،کاک اولدها،گی ها،زنهایی که فتیش متاهل دارن،جنده هایی که فقط با متاهل ها میپرن،بیبی گرل هایی که شوگر ددی میخوان،دخترهایی که فقط هم صحبت میخوان و هزاران کیس مختلف دیگه.
من که میگم هیچ مردی نباید خیانت بکنه،ولی اگه واقعا سندروم کیربی قرار دارین و دوست دارین همش بکنید و همسر خوبی هم دارین،طلاق نگیرین،متاهل بمونید.
چند وقتیه که کار رو کاسبی ام با شروع این شلوغی ها حسابی خوابیده.فکر میکردم پاییز بشه،مدرسه و دانشگاه ها باز بشن،هوا خنک بشه،کرایه ها بیشتر میشه.ولی هر چی میرم بیرون هیچ مسافری نیست و کرایه ها هم بدجوری پایینه.جوری پایینه که اصلا صرف نداره کار کردن.تلفن هم زدم به اسنپ و چیزی دستگیرم نشد،تا بالاخره اومدم و سرچ کردم توی اینترنت و به یه دوستی هم پیام دادم و فهمیدم که مردم فکر میکنن اسنپ مال سپاهه و راننده اسنپی ها هم همه اطلاعاتی و مزدور هستن و میخوان تخلیه اطلاعاتیشون بکنن،واسه همین از اسنپ استفاده نمیکنن.
من در این لحظه فقط نگاهم به افق خیره شد.