-
اندیشه شاعرانه تنها خواب و خیال نیست، بلکه نتیجه مطالعه، تجربه، حافظه و شناخت جهان است.
سهشنبه 5 اردیبهشتماه سال 1402 23:48
برادر مرگ اول:بعضی ها خوابیدنشون مثل یه مراسم مذهبی میمونه،پر از جزئیات و ریزه کاری.لباس راحتی،مسواک،کرم،لوسیون،چشم بند،موسیقی ملایم،نور متعادل،هوای خنک و ... آخرش هم تا صبح بیدارن. برادر مرگ دوم:بعضی ها توی خواب این قدر میگوزن و میچُسَن که نمیفهمی عمدی در کاره یا ناخودآگاهه؟توپ خونه شون شب تو خواب فعال میشه. برادر...
-
همه آن لحظهها در زمان گم خواهند شد، مانند اشکهایی در باران… زمان مردن است.
سهشنبه 5 اردیبهشتماه سال 1402 17:46
من همیشه زیاد از فیلم ها و سریال ها حرف میزنم و تقریبا همه فیلمها رو دوست دارم.و یه نظریه در مورد فیلم و ترانه دارم و اونم اینه که هر ترانه ای که روایت گو باشه ترانه خوبی هست و هر فیلمی که سرگرم ات بکنه فیلم خوبی هست. اما در یک مورد هیچ وقت حرف نزدم،اونم در مورد فیلمی که از سالها پیش دوست داشتم.فیلمی که همیشه روی...
-
هیچچیز به قدر دیدن یک مادر با بچهاش روحپرور نیست
سهشنبه 5 اردیبهشتماه سال 1402 16:58
حرف از کارتون ها و برنامه های تخمی در پست قبل شد،یه مطلب دیگه هم بگم.حرف هایی که میزنم پشتش هیچ دلیل علمی و بررسی میدانی و کارشناسی و جامعه آماری وجود نداره.فقط بررسی ها و کشف و شهود خودم هست. ما دهه شصتی ها و تقریبا هفتادی ها خیلی ضربه خوردیم.شما ببین بیشتر قتل و جنایت و دزدی و خودکشی و طلاق و افسردگی و اجرا گذاشتن...
-
اینها چشمانشان مانند چشمان بچههاست که مرتب سرگرمی میخواهند، مرتب میخواهند یک چیز شیرین در دهانشان باشد.
سهشنبه 5 اردیبهشتماه سال 1402 13:01
بچه که بودیم نمیدونم من زیادی پوسی و نازنازی و حساس بودم یا واقعا برنامه های تلویزیونی و کارتون ها مزخرف بود.اینجا چند تا از چیزایی که از برنامه های تلویزیونی که باعث استرسم میشد تو کودکی و یادم میاد میگم.جالب اینجاست که ما خیلی از وقتها متوجه نمیشیم چه چیزای عادی و پیش پا افتاده ای باعث ترس و استرس در بچه ها میشن....
-
بانوی کویر سفارشی فالو بشه.
دوشنبه 4 اردیبهشتماه سال 1402 17:46
خواهر گلم "بانوی کویر"مدت زیادی نیست اومده بلاگ اسکای،قشنگمینویسه و مهربونه. / https://banooyekavir.blogsky.com/ وبلاگ های خوب باید خونده بشن و دیده بشن.شما هم اگر وبلاگ خوبی سراغ دارین معرفی بکنید. دیگه چی؟هیچ،همین.بوس،دوستتون دارم.
-
بوسیدنت را فرصت نداد قحطی ام
دوشنبه 4 اردیبهشتماه سال 1402 02:17
این پست مخصوص کسایی هست که از من بدشون میاد. هر کس از من،وبلاگم،شخصیتم،نوشته هام و وجودم بدش میاد پای این پست کامنت بزاره و هر چی که دوست داره بهم بگه.هر فحشی دلتون خواست بدین و هر چیزی که گفتم و ناراحتتون کرده بهم بگین.همه کامنت ها هم تایید میشه. اونایی که دوستم دارن کامنت نزارن،فقط دشمن ها و کسایی که از من بدشون...
-
چشمی بفرست برای انگشتانم که مشت این سیب را باز کنم.
دوشنبه 4 اردیبهشتماه سال 1402 02:12
عشق بهار اول:چرا وبلاگ من جالبه؟منو دوست دارین؟ عشق بهاردوم:صدای مهرداد یراحی رو خیلی دوست دارم،یعنی خیلی خیلی دوست دارم.کاش پول داشتم یه پیانو بخرم و آهنگهاش رو یاد میگرفتم و میزدم و میخوندم.خوشا به حال کسایی که یه ساز بلد هستن بزنن.آفرین بهشون. عشق بهارسوم:وقتی در طول روز حتی یه ربع بخوابم دیگه شب نمیتونم...
-
در آرزوی خوشبختی بودن چیز غمانگیزی است.
یکشنبه 3 اردیبهشتماه سال 1402 02:17
تعجب اول:چرا نمیتونم بخوابم؟ تعجب دوم:بازدیدها بالاست ولی کامنت ها کمه.عجیبه برام.احتمالا به خاطر فیلترشکن ها باشه که بازدیدکننده ها بالا میره.در واقع نهایتا هفت هشت ده نفر بازکننده داشته باشه وبلاگ. تعجب سوم:من فکر میکردم این کرونا تموم شده دیگه،نگو هنوزم داره قربانی میگیره و خیلی ها مبتلا شدن بهش. تعجب چهارم:واقعا...
-
دنیا در دیدهٔ صاحبخِردان، چون سایهٔ پس از زوال است، که گسترده ناشده در هم رود، و افزون نشده کاهش یابد
شنبه 2 اردیبهشتماه سال 1402 20:16
آفرودیت اول:چرا ترمه و رها و ملیحه و هدی و مهناز برام کامنت نمیزارن. آفرودیت دوم:امروز خیلی خلوت بود فضای وبلاگستان،همتون رفته بودین نماز عید فطر. آفرودیت سوم:چرا وقتی به یکی میگیم میخواهیم با عکست جق بزنیم این قدر ناراحت میشه؟والا به خدا من خوشحال میشم کسی با عکسم جق بزنه،چرا پس بقیه ناراحت میشن؟من واقعا دلیلش رو درک...
-
دوست مانند طلایی است که تو باید آن را همچون گنجینه ای نگه داری و تا ابد و برای همیشه مراقبش باشی
شنبه 2 اردیبهشتماه سال 1402 11:50
ما وبلاگ نویس ها باید هوای همدیگه رو داشته باشیم. مهدیه دوست خوب من هست.خیلی براش احترام قائل هستم.از هزار سال پیش تا الان وبلاگ مینویسه.کارش درسته،دوسش دارم. https://acupofsilence.blogsky.com/ یه خوبی دیگه که وبلاگش داره اینه که میتونی بری و کامنت های ده سال پیشش رو بخونی و ببینی وبلاگ ها ده سال پیش چطوری بوده و مردم...
-
جان و تن من از قفس نفس رها شد ماه رمضان رفت و دلم تنگ خدا شد
شنبه 2 اردیبهشتماه سال 1402 10:26
امروز روزی هست که یه مُشت مادر حامله کس مشنگ احمق دوزاری چیپ تازه به دوران رسیده بی خانواده ، به زور اون بچه بدبخت رو که یا نارس هست یا زیادی و به زور نگهش داشته ، سزارین میکنن.فقط به این دلیل که تاریخش رُنده.۱۴۰۲.۲.۲ .واقعا که اگه در آینده همچین آدمی دیدین که تاریخ تولدش اینجوری رُند باشه ازش فرار کنید.این زیر دست...
-
هیچ دلبستگی ای نیست که روزی به نفرت مبدل نشود؛ حتی مهر مادری.
جمعه 1 اردیبهشتماه سال 1402 23:47
"بلومحیااستاکر"،خاک بر سرت که این قدر بی ارزش و حقیر و ترسویی.اگر خایه داری خودت رو معرفی بکن. خاک بر سرت جقی بی ارزش،فقط بلدی بری توی این وبلاگ و اون وبلاگ حرفهایی بزنی که لایق مادرت و خانواده ات هست.حالا وبلاگش رو بست،خوبت شد بدبخت؟حالا میخوای چطوری مزاحمش بشی؟حالا دیگه میخوای استاکر کی بشی؟بیا استاکر کیر...
-
برای بلومحیا و هر کس که از زبان و اعمال و گفتار من رنجیده است.
جمعه 1 اردیبهشتماه سال 1402 23:12
دوستان خوب و مهربونم ، خواننده های عزیز تر از جانم ،دشمنان دلسوزم و بلومحیای نازنین میخواستم یه پست بنویسم و توش عذرخواهی بکنم از همه و هر کس که رنجوندن ولی دیدم گفتنی ها رو توی یه پست به تاریخ ۱۷ فروردین ۱۴۰۲ گفتم. "لبت کجاست؟ که خاک چشم به راه است… دوستان قشنگم ازم گلایه کردین که جواب سوال رو ندادم. باید اعتراف...
-
من گمانم زندگی باید همین باشد.. هر حکایت دارد آغازی و انجامی
جمعه 1 اردیبهشتماه سال 1402 16:20
یه بارون فوق سکسی داره میاد تو شیراز،منم ترانه November Rain رو تا فیهاخالدون بلند کردم،جوری که شیشه ها میلرزن،داداشم اسلش داره گیتار میزنه.آبجو تگری رو آوردم بیرون و میخوام شب عیدی بزنم به سلامتی تک تک شما گلای توی خونه. همین دیگه،لازم هست بگم دوستتون دارم یا نه؟ دست نوشت:کمی دارم گیج میشم. دست نوشت۲:ترانه...
-
یه پیشی شیطون وسط خیابون راهشو گم کرده / مامانشو می خواد، مامانش نمیاد، خیلی دیر کرده
جمعه 1 اردیبهشتماه سال 1402 14:28
از لحاظ ظاهری که چند باری گفتم . کاوه خداشناس،شوهر دومی بهاره رهنما،دی جی فسنقری،پاتریک سویزی،آذری جهرمی وزیرارتباطات سابق و شمر تو سریال مختار رو بریزین تو مخلوط کن یه کم بهش نمک و ملوسی و موش موشی اضافه بکنید،بریزش بیرون من بیرون میام. از لحاظ اخلاقی حالا بگم. گواگمایر تو سریال family guy ، بارنی تو سریال...
-
تولدت مبارک ناز نازی یک کیکو شمع خوشگل بادکنکای رنگی وای که چه کیفی داره جشن به این قشنگی
جمعه 1 اردیبهشتماه سال 1402 00:04
وارد ماه اردیبهشت شدیم.نمیدونم از شما خوشگل های من،داداش های گلم،خواهرهای قشنگم که این وبلاگ رو میخونید کدومتون اردیبهشتی هست.هر کس اردیبهشتی هست بیاد خودش بگه تا همه بهش تبریک بگیم. سلطنت اردیبهشت ماهی ها مبارک اردیبهشت ماهی های مغرور تولدتون مبارک.
-
رمضان رفت ولی فکر محرم هستم می خورد باز به این روضه ی رضوان گذرم
پنجشنبه 31 فروردینماه سال 1402 23:27
منبر اول:یه صنم بود قرار بود شرط و شروطها بهم بگه رفت دیگه خبری ازش نشد،صنم بیا. منبر دوم: یه فیلمی داره شبکه ifilm میزاره به اسم "داماد خوش قدم" ، خیلی با نمکه. منبر سوم:ماه رمضون رفت،دعای وداع ماه رمضون رو خوندم و گریه کردم و با خودم فکر کردم که آیا سال دیگه هم زنده هستم برای ماه رمضون؟ منبر چهارم:امروز...
-
هیچ آدابی و ترتیبی مجو // هرچه میخواهد دل تنگت بگو
پنجشنبه 31 فروردینماه سال 1402 11:44
امروز پنج شنبه هست،این پست رو میزارم اینجا هر کس هر چیزی میخواد بگه بدون تعارف،همه نظرات رو تایید میکنم.هر سوالی دارین بپرسین،هر حرفی میخواهید بگید،هر چیزی توی دلتون هست بگین،هر فحشی دوست دارین بدین.هر کس با هر اسم مستعاری هر چیزی که دوست داره بگه.امروز و زیر این پست روز حرف زدن بدون حاشیه هست. منتظرم.
-
دمت گرم و سرت خوش باد سلامم را تو پاسخ گوی در بگشای!
پنجشنبه 31 فروردینماه سال 1402 02:05
صله رحم اول:نیکو،خواننده عزیز وبلاگم،نیمه شبی از فروردین کامنت گذاشتی که یه نفر که مریض بوده بیدارت کرده و نگرانش هستی و خوابت نمیگیره دیگه.میخواستم بپرسم اون مریض ات حالش بهتر شد؟الان خوبه؟خودت بهتری؟ صله رحم دوم:مولین عزیزم رابطه ات با شوهرت بهتر شد؟آشتی کردی باهاش؟مراسم های ختم شوهر عمه شوهرت رفتی؟بقیه حقوقت واریز...
-
بیا ای روشن، ای روشنتر از لبخند شبم را روز کن در زیر سرپوش سیاهیها دلم تنگ است
چهارشنبه 30 فروردینماه سال 1402 23:50
روز اول مهرماه ۱۴۰۱ من یه پست نوشتم و الهام بخش من ارتباطی بود که با یک زن زیبا و دوست داشتنی و متاهل توی اون مقطع زمانی داشتم.از هر کار که کردم راضی هستم و به خاطرش پشیمون نیستم. دوست نادیده وبلاگی ام "ژوان" دنبال این پست می گشت که برایش پیداش کردم و اینجا دوباره میزارمش،پست هم مربوط هست به اول مهر ۱۴۰۱ هست...
-
یه سیر و پیاز دعواشون میشه. سیره به پیازه میگه: حیف که سیرم و الا میخوردمت.
چهارشنبه 30 فروردینماه سال 1402 22:01
دیگه برچسب نمیزنم،به نظرم اصلا جالب نیست.همون حالت کلاسیک قبل رو داشته باشم بهتره. حال نکردم با برچسب
-
میدونی کدوم لبنیات بیشتر از همه خدمت میکنه؟ ماست، چون همیشه میگن «خدمت از ماست.»
چهارشنبه 30 فروردینماه سال 1402 21:55
به یه سطح جدید و هوشمندانه از کصنمک بازی رسیدم اونم هوشمندی در هشتگ ها یا همون بزچسب ها. به نظرتون جالب نیست.لِول آپ شدم.
-
من راه تو را بسته، تو راه مرا بسته امید رهایی نیست وقتی همه دیواریم
چهارشنبه 30 فروردینماه سال 1402 21:07
به نظرتون اگر پُست هام برچسب داشته باشه بازدید وبلاگ بیشتر میشه یا خیر؟؟؟
-
مث برفایی تو تازه آبم که بشن برفا و عریون بشه کوه مث اون قله مغرور بلندی که به ابرای سیاهی و به بادای بدی می خندی
چهارشنبه 30 فروردینماه سال 1402 21:00
از این مدل پستها زیاد دارم،چه کنم دلتنگی گاهی هجوم میاره. وقتی سالها وبلاگ بنویسی،توی یه دوره هایی یه کسایی پیدا میشن که میان و یهو غیبشون میزنه و تو میمونی و یک دنیا دلتنگی دلتنگی اول:یه داداشی داشتم به اسم ژوبین و اسم وبلاگش وجدان بیدار بود،حقیقتا سوراخمون کرده بود.خیلی هم کف کُس بود.فکر کنم بیمارستان روانی،جایی...
-
بمن بگو، بگو، چگونه بشنوم صدای ریزش هزار برگ را ز شاخه ها؟ بمن بگو، بگو، چگونه بشنوم صدای بارش ستاره را ز ابرها؟
چهارشنبه 30 فروردینماه سال 1402 20:17
این هوش مصنوعی Chatgpt حقیقتا چیز عجیب و باهوشی هست،خیلی زیبا و بدون حاشیه و جانبداری به همه سوالات جواب کامل میده و از زیر سوالات خاک بر سری یه جورای ظریفی در میره. میدونم ناراحت میشن خانم ها ولی باور بفرمایید این هوش مصنوعی رو کمی رنگ و لعاب احساسی بهش بدن و ذخیره اش بکنن روی یه هارد و بزارنش تو ی یکی از این سکس دول...
-
حوله رو بر می دارم روی دوشم می زارم صابون از اون گوشه عشوه به من می فروشه منو می کنه صدا زودتر به نزدم بیا
چهارشنبه 30 فروردینماه سال 1402 19:47
فقط منم که دلم میخواد "آریانا گرانده" رو حتی عنش رو هم بخورم و گرمای شاشش رو روی بدنم حس کنم یا شما هم اینجوری هستین؟
-
پس عدم گردم، عدم چون ارغنون گویدم: إنّا إلیهِ رَاجعُون
چهارشنبه 30 فروردینماه سال 1402 19:04
این برنامه زندگی پس از زندگی رو میبینم. با خودم میگم مگه ممکنه؟چنین چیزی و این حرفهاشون مگه واقعیت داره؟ نمیدونم والا،شاید هم اون دنیایی باشه،جایی که درد و رنج نباشه و روح هامون اونجا آزاد بچرخن.فقط نمیدونم روح هامون میتونن اونجا کون همدیگه رو بلیسن یا نه؟
-
من در نمیزنم میام با لگد جایی نمیرم اینجام تا ابد
چهارشنبه 30 فروردینماه سال 1402 11:45
فکر کردین من میرم که این مادرجنده هایی که پست های رمز دار رو میخونن بشن وبلاگ نویس؟اینایی که پیام خصوصی میدن و گدایی پول میکنن بشن وبلاگ نویس؟این کس نمک هایی که تمام روتین روزانه شون رو از لحظه بیدار شدن تا خوابیدن با تمام جزئیات میان میگن بشن وبلاگ نویس؟این بیمارهای روانی که یک کلمه از حرفهاشون رو نمیفهمی بشن وبلاگ...
-
غرض من از نبشتن این اخبار آن است تا خوانندگان را فایده ای به حاصل آید و مگر کسی را از این به کار آید.
سهشنبه 29 فروردینماه سال 1402 09:44
هر موقع دکتر غمگین دوباره برگشت به وبلاگ نویسی،منم برمیگردم و می نویسم. بلاگ اسکای رو که باز میکنم،فقط وبلاگ های تبلیغاتی میبینم و وبلاگ هایی که حتی یک کلمه اش رو نمیتونم درک کنم. نظرات هم که همه سرزنش آمیز و توهین آمیز و پر از تحقیر و گوشه و کنایه. قدرتی برای ادامه دادن ندارم. به هیچ کس هم سر نمیزنم جز خانوم ف که نور...
-
اکنون مدتی گذشته بود و من هیچ چیز مقدسی ندیده بودم و چیزهای پرافتخار افتخاری نداشتند
دوشنبه 28 فروردینماه سال 1402 00:02
فیلم موقعیت مهدی رو برای بار دوم دیدم به چند دلیل. اول:این فیلم رو حضرت آقا هم دوست داره و تعریفش رو داده و پسندیده.منم چون حضرت آقام رو دوست دارم این فیلم رو هم دوست دارم. دوم:توش ترکی حرف میزنن،من لای ترکها و شمالی ها و جنوبی ها بزرگ شدم.شمالی ها مزخرفن،ترک ها زود رنج هستن و جنوبی ها هم با صدای بلند حرف میزنن.ترک ها...
-
پیانو می شپند یک شوپن به پشت یک پیانو و ما نمی شنویم
یکشنبه 27 فروردینماه سال 1402 20:13
دشمن اول:خیلی ها دوست دارن من وبلاگ رو درش رو ببندم و دیگه هیچ اثری ازش نمونه توی جهان اینترنت و وبلاگ نویسی. دشمن دوم:یه سری ها هستن که دنبال این هستن ببینن من کدوم وبلاگ نویسی رو دوست دارم و میرن هی بهش فحش میدن و بهش توهین میکنن. دشمن سوم:یه سری ها بای دیفالت،فارغ از نوشته پست و پیامی که داره،فقط فحش میدن،فحش و...
-
این حقیقتی شگفت انگیز است که هر انسانی راز و معمایی عمیق برای دیگران است.
شنبه 26 فروردینماه سال 1402 01:54
خونه باید ماوایی برای آرامش و راحتی باشه.اما به واسطه بساز و بفروش های نامرد و همسایه های بد و عوامل شهر نشینی گاهی به جهنمی تبدیل میشه که گویی خدا در این دنیا برامون مهیا کرده تا نه تنها همه گناهانمون پاک بشه بلکه تا هفت پشت پیش و پسمون هم به جبران عذابی که در این دنیا کشیدیم از گناه پاک بشن.توی این پست به عذاب بعضی...
-
درد و رنج زمانی پایان مییابد که به معنا برسید.
جمعه 25 فروردینماه سال 1402 22:20
اسکورسیزی اول:بعضی ها وقتی باهاشون فیلم نگاه میکنی مغزت رو میگان این قدر سوال میپرسن،این کی بود؟اون کی بود؟چی گفت؟دختره کی بود؟چرا بوسش کرد؟ اسکورسیزی دوم: بعضی ها اینجورین:یه فیلم شش ساعته میبینی یا یه سریال هزار قسمتی،دریغ از یه بوس معمولی،تا میان میشینن یهو زنه لخت میشه و یه صحنه زننده نشون میده و فکر میکنن کل مدت...
-
تبعید به قطب جنوب یا قلهی مون بلان، آنقدر آدمی را از دیگران دور نمیکند که طرز فکرت با طرز فکر دیگران متفاوت باشد ...
جمعه 25 فروردینماه سال 1402 18:07
حقیقتا از بس که پست گذاشتم و راجع به همه چیز حرف زدم دیگه فکر میکنم چیزی توی دنیا نمونده باشه که در موردش حرف نزده باشم.در این مورد هم فکر کنم قبلا جایی توی یه پستی یه چیزایی نوشتم. اگر من الان بنا به هر دلیلی سینگل بشم،بدون شک و بلاتردید تا آخر عمرم نه تنها ازدواج نخواهم کرد بلکه با هیچ زنی هم وارد رابطه نمیشم و...
-
عادت بدترین بیماریه، کاری می کنه که آدم به هر بدبختی و دردی سر خم کنه و بتونه کنار آدم های نفرت انگیز دووم بیاره.
جمعه 25 فروردینماه سال 1402 17:33
بوتیمار اول:همکار خانمی داشتم که میگفت من از بغل هر مردی رد بشم میتونم بوی بدنش رو بفهمم و از روی بوی بدنش میتونم بفهمم چقدر حشری هست و به من میگفت تو از چند متری هم بوی شهوت و سکس میدی.ولی خودش همیشه بوی عرق میداد،چون رو پوشش رو هیچ وقت عوض نمیکرد و اسپری فیک شی میزد و حتی یک بار من واسش یه عطر خریدم و بهش هدیه دادم...
-
بارون اومدو یادم داد تو زورت بیشتره…
جمعه 25 فروردینماه سال 1402 13:39
میدونید چی دوست دارم؟یه گروه تلگرامی از وبلاگ نویس ها و خواننده ها،ولی من گروه رو نزنم.یکی که خودش خواننده زیاد داره گروه رو بزنه،لینکش رو بزاره تو وبلاگش منم برم توی گروهش.این جوری دوست دارم.در واقع خیلی دوست دارم.گروه هم بین ۱۵ تا ۲۰ نفر عضو داشته باشن،حالا بیشتر هم بشه ایرادی نداره،نصفشون پسر باشن،نصفشون هم...
-
کسی که پارسایی خوی او، بخشندگی طبیعت او و بردباری منش او باشد، دوستانش زیاد شوند.
جمعه 25 فروردینماه سال 1402 13:25
دوست عزیز وبلاگ نویسم از بلاگفا قطع امید کرده و اومده به بلاگ اسکای،این وبلاگ نویس عزیز دوست مشترک من و خانم ف هست که جفتمون دوستش داریم.قشنگ و زیبا مینویسه و دوسش دارم. وبلاگ سرگذشت من https://ndflhm.blogsky.com/
-
هیچی با ارزش تر از این نیست که بدونی کی وقت رفتنه.
جمعه 25 فروردینماه سال 1402 13:10
سلام ظهر جمعه تون بخیر طبق تحقیقات و چیزایی که گفتین مشخص شد جن ها شبیه میمون هستن و بد جوری خورد توی ذوقم و مشخص شد نمیشه تریپ سکس باهاشون برداشت.به همین خاطر دیگه پرونده جن ها رو میبندم.برام دیگه جذابیتی ندارن. تقریبا تمام فیلم های داداش گلم رایان گاسلینگ رو دیدم و دیگه خیالم راحت شد و پرونده رایان گاسلینگ رو هم...
-
هر دو عالم چو شد مسخر تو جمع شد جن و انس بر در تو
پنجشنبه 24 فروردینماه سال 1402 23:43
اگر بهم نمیگین چطوری میتونم یه جن داشته باشم واسه خودم حداقل مطالب و کتاب هایی معرفی بکنید من بخونم،من جن میخوام.میخوام یه جن داشته باشم هر وقت تنها بودم صداش کنم بیاد با هم حرف بزنیم بعد لباساش رو بپوشه و دوباره غیب بشه.بعد اگه بتونم یکی از این جن ها رو تسخیر کنم میره مثلا واسم پول بیاره یا هر کاری بگم میکنه واسم؟...
-
چقدر زشت و ناروا است که انسان، گنهکاری که از او پوزش میطلبد، عقوبت نماید.
پنجشنبه 24 فروردینماه سال 1402 11:02
باد برد خاطراتم اول:اونایی که از من بدشونمیاد نفرینشوننمیکنم فقط میگم ایشالا فیستول مقعدی بگیرن. باد برد خاطراتم دوم: این همه میایین اینوبلاگ رو میخونید و گاها فحش میدین و بعضی هاتون استفاده ابزاری میکنید از من و باهام سکس چت میکنید و این حرفها،حالا نوش جونتون،حلالتون باشه،من ذاتا جنده هستم.ولی یه چیزی ازتون...
-
وقتی بچهٔ کوچکی سرطان میگیرد، آدم با خودش میگوید داریم سر کی کلاه میگذاریم؟ بیایید همگی سیگاری روشن کنیم.
پنجشنبه 24 فروردینماه سال 1402 10:37
هیت اسپیچ اول:وبلاگ های زیادی جدیدا درست شده،بعضی هاشون خوب مینویسن و بعضی تخمی،دیگه کم کم قدیمی هایی مثل من باید برن،ولی شاید هم نرم.میمونم و خار چشم اون مادرجنده هایی میشم که از من بدشون میاد. هیت اسپیچ دوم: چند روزی هست هی کلیپ هلیا میاد توی سرم،یهو معلوم نبود از کجا قمه رو درآورد و با لهجه تخمی اصفهانی...
-
آوازِ تو گَر خسته شود، خسته شَویم آوازِ تو چون نایِ شِکَرخا بادا
چهارشنبه 23 فروردینماه سال 1402 00:31
این chatgram که یکی دو نفر از شما عزیزان گفت،اصلا کسی توش نیست،یه کسایی رو نشون میده ولی جواب نمیدن.البته من عکسم عکس سه راهی برق هست ولی فکر نکنم تاثیری داشته باشه.به نظرم پروفایل هاش فیک باسه و ربات باشن.کسی تا حالا تونسته قشنگ لاس بزنه اونجا؟من بعید میدونم. پانوشت:imo هم که چت روم نداشت
-
ستم، پست ترین رذیلت است .
سهشنبه 22 فروردینماه سال 1402 16:21
هر قانون مزخرف و احمقانه و بی معنی ای که در این قانون جمهوری اسلامی ایران وجود داره گریبان من بدبخت رو میگیره. نمونه اش قانون مزخرف و کیری مهریه که زندگی و پول و ماشین و شغل و همه چیزم رو ازم گرفت و هنوزم دست از سرم برنمیداره.گُه تو مهریه و مهریه بگیر و موافقین مهریه و اون حروم زاده هایی که مهریه و زندانش رو آوردن توی...
-
اما چون دکانی نیست که دوست معامله کند آدمها مانده اند بی دوست… تو اگر دوست میخواهی خب منو اهلی کن!
سهشنبه 22 فروردینماه سال 1402 14:57
میگم دوستان اهل فن،همه چی که فیلتر شده ماشالا. ولی محیطی هست تو مجازی آدم بره با بقیه چت بکنه،دوست پیدا بکنه،لاس خشکه بزنه،به یه ناشناس وصل بشه و نود بده و نود بگیره و از این جور صحبت ها.؟؟؟؟ بالاخره یه چیزی مثل تبندر،بادو و اینا،ولی چیزی میخوام که ازش جواب گرفته باشین.مثلا بازی آنلاینی که چت روم داشته باشه،یه چیزی که...
-
بو بو بو حالم خرابه وی درمون ای حال خراب جام شرابه!!
دوشنبه 21 فروردینماه سال 1402 18:08
یه چیزی بگم نگین نگفتم،اگه قصد سفر به شیراز دارین الان وقتش هست،عید فایده نداشت.الان تا آخر اردیبهشت همه جای شیراز بوی بهشت میده.خلوت هم هست،جهنم هم نیست از گرما.الان بیرونم،نزدیک باغ ارم هستم.باور بکنید دارم مست میشم از این بوی خوش هوا دلم میخواست عطر این هوا و بهارنارنج ها رو بفرستم واسه همه کسایی که وبلاگم رو...
-
کلنگ از آسمان افتاد و نشکست وگرنه من کجا و بیوفایی؟!
دوشنبه 21 فروردینماه سال 1402 17:52
تعداد پست هام از مرز ۲۰۰۰ تا گذشت.امیدوارم تعداد بازدید وبلاگ از مرز ۱ میلیون بگذره. اگه بازدیدها از ۱ میلیون گذشت به نظرتون چی کار کنم؟ چی؟یکیتون یه چیزی گفت انگار،چی گفتی؟عکس کونم رو بزارم؟واقعا که بی ادبین. دو سه روزی میام چس ناله میکنم و خدا و پیغمبر رو به شفاعت میگیرم،الان که دیگه عزیز دل مرخص شده و حالش خوبه...
-
آدم که یاد گذشته هاش میافته چشمانش از گریه اشک آلود میشه تصویری از روزهای رفته میبینه که در اون هر چهره ای نابود میشه
دوشنبه 21 فروردینماه سال 1402 17:10
نقبی بر گذشته اول:چند روز پیش پستی گذاشتم و نوشتم که اختیار کیرم دست خودم نیست انگار که واسه خودش یه سرزمین جداگانه ای هست و کاری اصلا به کار من نداره و کیرم حقیقتا منو کیر خودش هم حساب نمیکنه،هر وقت بخواد راست میشه،هر وقت بخواد میخوابه،بد موقع تو خواب راست میشه و خلاصه اون انگار رئیسه و مت کیرش هستم.حالا که داشتم تو...
-
هر کس شب قدر را احیا بدارد ، تا سال آینده عذاب از او بر داشته میشود.
یکشنبه 20 فروردینماه سال 1402 22:41
شب قدر هست و خیلی ها امشب تا صبح بیدار هستن،منم بیدار هستم احتمالا تا صبح.نه که بخوام دعا بکنم،نه. عزیز دل رو صبح زود آوردم بیمارستان،پذیرش شدیم و ظهر رفت اتاق عمل و عصری در اومد و الان هم دِرن و سوند و سرم بهش وصله و ازش خون میاد و ترشحات و این چیزا. دلم براش میسوزه،زن خوبیه،خیلی کار کرده و زحمت کشیده توی زندگی...
-
سپاهیان سلیمان از جن و آدمی و پرنده، گرد آمده و به صف می رفتند
یکشنبه 20 فروردینماه سال 1402 12:13
با وبلاگ نویس عزیزی به تازگی آشنا شدم و هنوز فرصت نشده وبلاگش رو شخم بزنم.اینم آدرسش https://radepayeman.blogsky.com پست آخر ایشون و کامنت های پستشون در مورد جن هست.برین بخونید.خیلی قشنگ نوشته. ولی سوال من از عزیزان اهل فن و جن گیر و آشنا به علوم غریبه یه چیز خیلی خاص هست.نمیخوام فکر بد به سرتون بزنه. امکانش هست که یه...
-
برندگان هرگز کنار نمیکشند و کسانی که کنار میکشند، هرگز برنده نخواهند شد.
یکشنبه 20 فروردینماه سال 1402 02:24
یه چیزی میگم و دیگه میرم میخوابم.فردا خیلی کار دارم. تعداد این وبلاگ ها در بلاگ اسکای به شکل خیلی عجیبی زیاد شده.خیلی عجیب.البته که هر کس حق داره هر چی میخواد بنویسه،ولی خوب منم حق دارم نفرتم رو اعلام کنم از این وبلاگ ها. الف.وبلاگهای تبلیغاتی:تبلیغ زنبور عسل و ایزوگام و کنکور فیزیک و دزدگیر و پنجره دوجداره.من نمیدونم...