تراویس بیکل

تراویس بیکل

تراویس بیکل
تراویس بیکل

تراویس بیکل

تراویس بیکل

نظر بده

از این که تو وبلاگم نظر میزارن،خیلی خوشحال میشم تو این روزهای غمگین،ولی یه نفر کامنت گذاشته که ماده سگ میخوام،اینم شماره ام،نمیدونم والا چی بگم.دنیا و آدمهاش عجیب شدن،من مال این دوره نیستم.کاش یا پنجاه سال قبل تر بودم یا جلوتر.

وقتی یه مرد درد داره،یه کوه غم داره

چقدر به آدم های مرده حسودیم میشه

تنهاترین مرد خدا

چقدر دلم واسه خودم میسوزه.یه روزگاری جذاب ترین،باحال ترین،خوش سر وزبون ترین،روشنفکرترین و بامعلومات ترین آدم توهرکلاس و جمع بودم.اما الان شدم یه آدم بیکار و بی عار و بی پول و بی هدف و افسرده که جز تلویزیون دیدن کاری بلد نیست.

برای دیدنت سقفی ندارم

کاش جیبم پر پول بود،یه ماشین زیرپام بود،یه کار خوب داشتم و روزهام همیشه مثل آخر اسفند بود.

عمری که به بیهودگی گذشت

یک عمر درس خوندیم که حالا بیکار و بی عار بشینم خونه،وزنه برداری بانوان تو المپیک رو ببینم

ناشناخته دوست

چه خوبه که بعضی آدمهایی که نمیشناسم همیشه به وبلاگم سر میزنن،یکیشون اسمش دریاست و نمیدونم کیه،کجاییه،چند سالشه و چی کارمیکنه،امادوستش دارم.

زندگی کارتونی زیباست

کاش دنیا و آدمهاش مثل کارتونpinguهمون پنگوئنه بود.

آدم با امید زنده است

یه نفر بهم یه وعده داده گفته ٢ هفته دیگه شاید ببرمت سر یه کاری.

شک و یقین

احتمالا دوباره باید سیگاری بشم

دیوارنوشت کودکی

اون موقع که مدرسه میرفتم،تو راه برگشت به خونه یه دیواری بود که روش نوشته بودن:روزگارم برخلاف آرزوهایم گذشت.الان متوجه این حرف شدم