تراویس بیکل

تراویس بیکل

تراویس بیکل
تراویس بیکل

تراویس بیکل

تراویس بیکل

ما همچنان می‌سوزیم و می‌سازیم، قسمت مان بوده یا نبوده دیگر اهمیت ندارد. سگ بریند روی قسمت و همه چیز.

امروز روز دختر بود. تلویزیون رو روشن کردم صبح و زدم کانال پویا بلکه اون سرود هست که دخترها برای جشن تکلیف میخونن و آقا رو هم نشون میده،پخش بشه.ولی پخش نشد.خیلی اون رو دوست دارم.دخترا میخونن:اینجا ایرانه، بقیه اش یادم نیست.هر وقت اون رو میبینم خدای بالا سر شاهده،کور بشم اگه دروغ بگم،گریه ام میگیره.خلاصه پخش نشد،منم زدم بیرون،رفتم شیراز رو گز کردم.از معالی آباد تا فرگاز و همه جا رفتم و اومدم خونه.از نزدیک خونه با عزیز دل رفتیم بیرون خرید بکنیم.منم ویرم گرفت خیارشور درست کنم.هزار ساله اون خیارشوری که دلم میخواد رو نخوردم.این کارخونه ای ها به کفر یزید هم نمی ارزن.مرزه و خیار و سیر و سرکه خریدم.خیارها رو شستم.با خلال دندون سولاخشون کردم،نمک زدم و گذاشتم تا خشک بشن و درستشون بکنم،بلکه مزه خیارشورهای قدیمی رو دوباره احساس بکنم.هزار بار گفتم بازم میگم همه چیز الان بهتر از قدیم هست به جز دو چیز.آهنگ ها و خوراکی ها.میوه ها،ساندویچ ها،کباب ها،بستنی ها،سبزی ها،پنیرها،مرغ و گوشت و ماهی ها و همه چیز قدیم خوشمزه تر بود.

حالا که تا اینجا خوندی یه بوس به اسدالله یکتا نمیدی؟؟

خردادی ام،مغرور و تنها،لجباز و شیطون،کنجکاو و باهوش

خوب داریم کم کم به سلطنت خرداد ماهی ها نزدیک میشیم.از همین جا تولد همه خرداد ماهی های شیطون رو تبریک میگم.هر کس خرداد ماهی هست خودش بیاد بگه تا بقیه بهش تبریک بگیم.

مشخصه بارز خرداد ماهی ها چی هست؟خرداد ماهی های عزیز تولدتون مبارک.

تا اینجا اومدی و خوندی یه بوس به خرداد ماهی ها نمیدی؟

تاریکی و تنهایی و تب عشق مانند خورشید و ماه و زمین هنگام کسوف در یک خط قرار گرفته بودند…

تو این وبلاگ های بلاگ اسکای یکی هست به اسم "سلام" که کامنت میزاره.وبلاگی هم نداره.نمیدونم هم مرد یا زن هست،ولی دوسش دارم.قشنگ حرف میزنه،کاش واسه من هم کامنت میزاشت.

شانس کونی من کامنتای من همش "پیرمرد حشری" و "شترهوسباز" و "کاوه خدانشناس" و فحش و ناسزاست.آدم خوبا مثل "رضوان" و "سلام" و اینایی که دیدم واسم کامنت نمیزارن.

همین دیگه.تا اینجا اومدی و خوندی حالا پاشو برو دست مادرت رو ببوس.

برگرد برو نگاه به پشت سر نکن زندگی خیلی کوتاه است ارزش رنج ندارد

میدونم که وقتی چند روز پست نمیزارم بی حوصله میشین و دلتون برام تنگ میشه.لذا میام و چند خطی فقط واسه تو کوچولویی که الان نشستی پای تلویزیون و دست و صورتت رو شستی مینویسم و میرم.


خبر خاصی نیست.دو روز هست که ورزش میکنم.دو سه تا فیلم نیم ساعته دیگه هم از یوتیوب گرفتم.یوتیوبم وصل میشه،ولی کی؟ساعت سه نصفه شب.خلاصه یه کلیپ نیم ساعته رقص لاتین گرفتم،یه دونه workout نیم ساعته اینتنس گرفتم که کوچش یه فنچ خوشگله،بالاخره باید انگیزه داشته باشم.حالا هر روز یکیشون رو میزارم و نیم ساعت ورزش میکنم.امیدوارم دلزده نشم و ادامه اش بدم.رون ها و شکمم به شدت درد میکنه و متوجه شدم حین ورزش اکسیژن کم میارم.فکر کنم یه پولیپی چیزی داشته باشم که نمیزاره اکسیژن کامل به ریه هام برسه.بعد ورزش انگار یه چیزی ترشح میشه توی وجودم.خیلی حال خوبی دارم.


دیگه چی؟هیچ،روزها میان و میرن و خدا رو شکر خبر خاصی نیست.همین جوری دوست دارم زندگی ام بمونه،یکنواخت و کسالت بار.


حالا که تا اینجا حوصله کردی و خوندی یه بوس به دی جی فسنقری نمیدی؟

هر اتفاقی که در مکان خاص بیفتد می‌تواند احساسات شما را برای آن مکان رنگ آمیز کند.

یکی از بدترین کارهای دنیا که متاسفانه هم توی وبلاگ نویس ها و هم توی مجازی و هم توی دنیای واقعی من دیدم فخرفروشی و پُز دادن هست.بسیار کار بدی هست.حتی پُز چیزی که براش زحمت کشیدی رو هم نباید بدی.الان داشتم وبلاگ یه شخص شیرازی رو میخوندم.جدا حالم به هم خورد که این قدر تعریف از خودش داده بود و پُز داده بود.شیرازی ها خیلی فخرفروش و تازه به دوران رسیده هستن.زشته به خدا پز ماشین و طلا و خونه و موبایل و این چیزا رو بدین.اگه هم بهشون بگی میگن نه ما داریم زندگی عادیمون رو میکنیم،تو اینجوری برداشت کردی.ولی خوب دهن باز بکنه یکی بخواد چُسی بیاد من میفهمم.خودم هم دیدم که بعضی جاها پز یه چیزایی رو دادم که باید بگم کیرخر تو دهن خودم.

عشق چون در سینه‌ام بیدار شد؛ از طلب، پا تا سرم ایثار شد

یک عشقی هست که در سینه داریم و نمیتونیم بیانش کنیم و مدتی در آتش اون عشق میسوزیم و تموم میشه و نمیدونیم چی بود و چی شد.دهه هشتادی هایی که همیشه مورد خشم و غضب بقیه هستن و یه پست میزارم و میگم چرا ازشون ناراحت هستیم کلمه کراش رو براش انتخاب کردن که انتخاب زیبا و هوشمندانه ای هست.

کراش اول:خانم کوچولو کارتون پسرشجاع

کراش دوم:سرندیپیتی

کراش سوم:dido

کراش چهارم:لانا دل ری

کراش پنجم:رویا میرعلمی

کراش ششم:اسکارلت جوهانسون

کراش هفتم:همین.دوباره میگم اگه یادم اومد.

تا اینجا اومدی یه بوس به صفرکشکولی نمیدی؟


وقتی به کسی دلبستگی دارید، هیچ چیزی بهتر از دلشاد ساختن او نیست.

چند تا منبر کوتاه این شب جمعه ای برم که خوشحال بشین.

وعظ اول:دوست دارم یه بدن خُشک مثل مرحوم بروسعلی بسازم،یه بدن خوب.این کس و شعرهای"لاو مای بادی" و این چیزا رو آدمهای تخمی بدهیکل ساختن که خودشون بتونن دختر یا پسر بزنن زمین.واقعیت اینه که هیچ کس از یه بدن ورزیده  با یه شکم شش تیکه نمیگذره.من که مرد هستم اگه یه بدن خوب ببینم زیرش میخوابم.دنیای مادلینگ هم داره به سمت تخمی بودن پیش میره،الان هر کت واکی میبینی یه دونه عن هیکل و یه دونه ویتیلیگویی و سندرم دانی میزارن.کجا داره میره اون سوپر مدل های قدیمی.اصلا اسمش روشه،مُدل،قرار نیست یه عن آقا مثل من بیاد رو کت واک یا عکسش بره روی بیلبورد،یکی مثل کریستین بیل با شرت باید عکسش همه جا باشه.فلسفه مُد همین هست که داره توسط چپی ها از بین میره.

وعظ دوم:اینی که میگم همیشگی نیست و قانون ثابت شده ای نیست،ولی ما یه پدر و یه مادر داریم که در اکثر اوقات یکیشون مهربون تر و دوست داشتنی تر و باحال تره و از عجایب روزگار که اون والد خوبه زودتر میمیره.یه روزی میگه آخ سرم،آخ دستم،یا آخ یه جاییم و بعدش میوفته و میمیره و اون یکی والدی که دوستش نداریم هیچ وقت نمیمیره،سالها میان و میرن و پیرتر و بداخلاق تر و خسیس تر و سنگدل تر و نامهربون تر میشه ولی نمیمیره و هیچ وقت هم قرار نیست بمیره که لااقل یه نفس راحتی بکشیم و یه ارثی گیرمون بیاد.

وعظ سوم:تازگی ها دارم به یه هنرپیشه دیگه علاقه مند میشم به اسم پسرخاله گلم"رابرت پتینسون".فیلمهای قشنگی بازی کرده و هنرپیشه توانایی هست.

وعظ چهارم:کاش اونایی که میگفتن من آدم مبتذلی هستم.یه سری به اینستاگرام میزدن.

وعظ پنجم:احساس میکنم میانگین سنی خواننده های وبلاگ و وبلاگ نویس ها به شدت داره میره بالا.چه خبره،همه بازنشسته ها ریختن تو وبلاگ ها.این فضای مجازی رو باید مرز بندی بکنن.مثلا تیک تاک و اینستاگرام واسه زیر بیست و پنج ساله ها،تلگرام و فیسبوک هم بشه مال ۲۵ تا ۳۵،وبلاگ ها و سایتهای دوست یابی بشه مال ۳۵ تا ۵۰ ، از ۵۰ سال به بالا هم برن توی روبیکا و ایتا و بله و این چیزای دولتی.اینجوری بهتر نیست؟

وعظ ششم:هیچ.همین.بوس.

تا اینجا اومدی و خطابه ها رو خوندی یه بوس به یحیی گل محمدی نمیدی؟


صبح که از خواب پا می شم راست می شم دولا می شم بعد از ورزش شادم من مثل گلها در چمن

دست دوستانی که در پست پایین پیشنهادات خودشون رو ارائه کردن به گرمی میفشارم.

چقدر حرفها و کارای قشنگی با هزینه کم و یا حتی بدون هزینه میشه انجام داد.خیلی خوشم اومد،چقدر ذهن باز و پویایی دارین.از پرورش کبوتر گوشتی که من اصلا نمیدونستم همچین چیزی وجود داره تا ورزش در منزل.

همه رو خوندم و کلی بهشون فکر کردم.وتصمیم این شد که ورزش و بافندگی رو شروع کنم.

برای ورزش رفتم توی سایت آپارات و یه کلیپ ۴۰ دقیقه ای دانلود کردم که ورزش در منزل و بدون تجهیزات هست،خیلی گشتم که حتما مربی اش شلوارک و لباس کم داشته باشه و خوشگل باشه.ولی خوب توی آپارات و سایتهای ایرانی پیدا نشد.متاسفانه دل من خوشگل پسنده و نمیتونم با کلیپ های زن های پوشیده ایرانی و مربی های گرمکن پوشیده ریش پرفسوری ورزش بکنم.و یوتیوب هم از برکت حضرات فیلتر هست.اما با کلی گشتن بالاخره یه مربی خوشگل مرد پیدا کردم.حالا کفشام رو آوردم توی خونه و کفشون رو شستم و میخوام برم با عزیز دل پلی کنم این رو و شروع کنم به ورزش.حالا بعد ورزش میام تعریف میکنم که چطور بود.میخوام یه یک ماهی اینو ادامه بدم ببینم بدنم چطور میشه.البته فعلا نباید چیزی بگم.امیدوارم بتونم ادامه بدم.

در رابطه با کار بعدی هم میدونم خیلی گی طوری به نظر میاد،ولی خیلی به بافتنی علاقه پیدا کردم.اون رو هم یه خانمی توی این فامیل های شیراز داریم همه وسایلش رو داره میخوام ازش یاد بگیرم و انجام بدم.

اگه کلیپش خوب بود،لینکش رو میزارم.

بازم هم ممنونم ازتون دوستای خوبم که این قدر کمک کردین به من.بدون شما نمیتونستم به این نتیجه ها برسم.خیلی شما خوبین.چقدر چیزای خوب بلدین همتون شیطونا.

مرسی ازتون.دوستتون دارم.



پانوشت:مادرم گاییده شد.نفس از کون میکشم.ولی عزیز دل گفت خوب میرفتی.خیلی حالم خوبه الان.احساس میکنم یه آدم دیگه هستم.سرحال و حشریم ولی از یه مدل دیگه.

من در میان این کوچه‌ها و در این شب‌هایی که انگار صبح ندارند، دارم از بین می‌روم.

دوستای قشنگم یه سوال.

من دلم میخواد در واقع الان دلم میخواد،قبلش عزیز دل تقریبا مجبورم کرد ولی خوب حالا دلم میخواد،عرض میکردم.دلم میخواد یه فعالیتی خارج از روتین روزمره زندگیم انجام بدم.خودم استخر و پیانو و اسپینینگ دوست دارم.ولی دیدم چقدر پیانو و دوچرخه اسپینینگ گرونه.حقیقتا از این پولها ندارم.استخر هم گرونه چقدر تو شیراز.

حالا شما میگین من چی کار کنم؟یه چیزی بهم پیشنهاد بدین که زندگیم از این روتین خارج بشه و این قدر تو نخ جق زدن و کیر و کس بازی و پورن دیدن نباشم.یه کاری بکنم که روحیه ایم عوض بشه.

نشسته ام دست به سینه و منتظرم کامنت بزارین.

بعضی چیزها توی زندگی آن قدر پیچیده‌اند که به هیچ زبانی نمی‌شود توضیح شان داد.

من هیچ کس رو برای اعتیاد،خیانت،اقدام به خودکشی،افسردگی و عصبی بودن سرزنش نمیکنم.دنیا تحملش سخته،کشیدن این بار تحمل ناپذیر هستی به تنهایی سخت هست.وقتی آدم تنها باشه یا شریک خوبی هم نداشته باشه،زندگی خیلی سخت تر هم میشه.