تراویس بیکل

تراویس بیکل

تراویس بیکل
تراویس بیکل

تراویس بیکل

تراویس بیکل

هرگز زندگانی برای کسی که از دیار خود مهاجرت کرده مانند دیگران نیست

درد دل اول:دیگه خسته شدم.دلم میخواد خودم و عزیز دل از این کشور بریم.

درد دل دوم:یه بار باید کیرمو راست بکنم و با ترانه Dont Stop me now حسابی برقصم اونم لخت مادرزاد.

درد دل سوم: من هم متاهل بودم و هم مجرد و هم بین این دو دوره زندگی کردم.هر وقت متاهل باشی خیلی بیشتر فرصت دختر بازی واست پیش میاد.خیلی عجیبه.

درد دل چهارم:مادر مهریه و مهریه بگیر رو سگ گایید،سکه شده نزدیک ۷ میلیون تومان

«همیشه سخت‌ترین جای کار اینه که تظاهر کنی هیچی نشده…

هیچ وقت نفهمیدم چرا وقتی یکی رو میکنم بعدش میخوام فقط ازش فرار بکنم و ازش بدم میاد.فقط با عزیز دل اینجوری نیستم

از کاروان چه ماند جز آتشی به منزل

از هنرهای جدیدم اینه که با دلستر یاد گرفتم آبجو درست کنم که بین ۸ تا ده درصد الکل داره و خیلی هم خوب میشه.الان هم دو سه لیوان خوردم و دارم کاروان از بنان رو گوش میدم.امیدوارم کرونا تموم نشه و روز به روز بیشتر بشه چون واقعا تا الان هیچی نداشته جز خوبی.مردم خیلی چیزها رو یاد گرفتن.چون کمی مستم و گیجم نمیتونم بنویسم.دیگه انگار مثل قبل وبلاگم خواننده نداره.یه چیز دیگه بگم اگه قرار بشه نسل بشر منقرض بشه و ده تا ترانه ازش به یادگار بمونه باید این ترانه کاروان بنان رو بزارن توی لیست تا موجودات بعدی که به وجود میان هم ازش لذت ببرن.دومی هم حماسه کولی فردی مرکوری.بعضی وقتها با خودم میگم اگه فردی مرکوری زنده بود من واقعا باهاش گی بازی میکردم.از ته دل دوسش دارم.چون مستم یه ذره زیاد چرت و پرت میگم.

نوکرم والا

مهربانی یک وظیفه است

چهار پنج روزی توییتر داشتم و پاکش کردم.یه مشت دیوانه عصبی فوق العاده حشری جمع شدن اونجا.خوشم نیومد از محیطش.یه جوری بود.حال نکردم.یه نفر هم پیدا کردم اونجا که از وبلاگم نقل به مضمون کرده بود میخواستم مخش رو بزنم ولی نشد،پا نداد.

خلاصه توییتر دوست ندارم.