تراویس بیکل

تراویس بیکل

تراویس بیکل
تراویس بیکل

تراویس بیکل

تراویس بیکل

همیشه یه چیز کمه

حالا که کار دارم دوست دختر ندارم،زندگی چرا همیشه به میل ما نیست؟

قدم زدن در تنهایی

نمیدونم چراگاهی افکاراحمقانه ای به ذهنم راه پیدامیکنه،مثلا الان یه آگهی دیدم که نوشته بود آموزشگاه زبان ویژه دختران وبعد این به ذهنم اومد که هرخانمی واسه ثبت نام میره اول یه نامه از پزشکی قانونی میاره مبنی بر بکارتش.

بهار،تابستان،پاییز،زمستان وبازهم بهار.

تو خدمت دوستی داشتم اهل رشت بود که خیلی دوستش داشتم،بدن خیلی سفیدی داشت،مهربون بود وخیلی راجع به سینماحرف میزدیم،و ازش یاد گرفتم که همیشه راستگو باشم،روز آخر همدیگه روبغل کردیم،بهم گفت تو بهترین دوستم بودی،اشک توچشمام حلقه زد چون دوستش داشتم و میدونستم دیگه نمیبینمش،حالاهفته پیش فهمیدم که باماشین رفته ته دره و کشته شده،خیلی زندگی بی ارزش هست.

یه وقتایی یادم میره الان کجام

امروز٢٢مهر تولد من بود،٢٧سالم تموم شد رفتم تو٢٨ سال.

انسانها مانده اند بی دوست

حالا که کار پیدا کردم و مشغول شدم با این غم تنهایی چه کنم که هیچ دوستی ندارم؟

بازگشت به اوج

اول این که کار یافتم،دوم این که بیمه شدم،سوم این که ٥روز دیگه میشم ٢٨ ساله،چهارم این که تهران رو دوست دارم.

ما اینیم دیگه

با اجازه بزرگترها دوباره بیکار شدم

معجزه است که بدونی والها خودکشی میکنن

آلبوم گوزن های شمالی گروهMinus1 واقعا عالیه.