تراویس بیکل

تراویس بیکل

تراویس بیکل
تراویس بیکل

تراویس بیکل

تراویس بیکل

قانون تخطی ناپذیر همیشه همین بوده، وقتی به آرزویت می‌رسی که دیگر خیلی دیر شده.

یه روزه اومدم تهران یه سری کارای اداری انجام بدم و الان هم شیرازم..یعنی دارم با خودم میگم چطور ۱۰ سال من توی این شهر زندگی کردم.سرم درد گرفته،دماغم میسوزه،گلوم درد گرفته،کونم درد میکنه،دنبالچه کونم درد گرفته،شقیقه هام درد میکنه،بیحال شدم.عجب داغون شدم.

پانوشت:اینم یه عنوان کاملا بی ربط به متن برای درآوردن لج بعضی ها

زکات دادن، روزی را زیاد می‌کند.

اگه کرونا گرفتین و توی خونه موندین و هیچ کاری نداشتین میتونید وبلاگ منو باز بکنید و از روز اول شروع بکنید به خوندنش.هم مطالبش آموزنده هست،هم کمی زیر نافی هست،هم سرگرم کننده هست و هم فحش خور صاحب وبلاگ ملسه،میتونید هر چی از دهنتون در اومد بارش کنید و اونم مثل یابو علفی همه نظرات رو تایید میکنه،وقتتون رو هم پر میکنه و سرگرمی بی ضرری هست.

آهان یه چیزی یادم اومد،قبلا این قدر وبلاگ ها خواننده داشت و مردم نظر میزاشتن که پیش میومد میگفتیم وای بازم فلانی نظر گذاشت.الان یه جوری سوت و کور شده که باید خایه مالی و کس لیسی بکنیم تا مردم بیان بخونن و نظر بزارن،البته من که واسه تخم خودم مینویسم و اگر کسی هم نظر میزاره از خوبی خودش هست.تازگی ها نمیدونم چرا دلم میخواد همه رو بکنم.تقصیر اینستاگرام هست که توی اکسپلوررش همش واسم عکس دخترای کلمبیایی میزاره که ممه های شل و اویزون و بزرگی دارن و منم ناخوداگاه دهنم افتاد میفته و کیرم راست میشه.لامصب آدم یه جوریه که زنش هر جوری باشه بعد یه مدت دوست داره تیپ مخالف زن خودش رو انتخاب بکنه،مثلا عزیز دل من قد بلند و ممه کوچیکه،من دوست دارم دخترهای ممه بزرگ و قدکوتاه رو بخورم و بکنم.نمیدونم در مورد زن ها هم همین صدق میکنه یا خیر.

تازگی ها کس شعر زیاد میگم بهتره خفه بشم هر چند خفه شده اش آویزوونه.احتمالا اثرات کرونا و قرنطینه باشه.

یا حق،قربون همتون،همتون رو دوست دارم.هر چند دیگه همه ای نمونده و فکر نکنم اینجا خواننده داشته باشه

روزگار بی‌کتاب را به یک انسان تشنه تشبیه می‌کنم که در صحرا حرکت می‌کند و آب نمی‌نوشد

فرق زید و دوست دختر و رل و دلبر و گرل فرند و داف و جاست فرند و  همیشگیم و زیرخواب توی چیه

زندگی درباره عشقه

جوری فراموش شدم که خودم هم باورم نمیشهکه البته خوشحال هم هستم.ولی متعجب هم هستم.

مادرم و برادرم اصلا نمیدونن من شیراز زندگی میکنم و اینجا کار می کنم.فکر میکنن تهران هستم.ماه هاست دیگه واسشون مهم نیستم.از وقتی که وضع مالیم رو به افول گذاشت و کمتر از لحاظ مالی بهشون توجه کردم دیگه فراموش شدم.بعدها متوجه شدم ریز به ریز مسائل زندگیم رو با جزئیات زن برادرم به زن سابقم گزارش میده،این که کی من پول دستم میاد تا بره جلب بگیره و سریع مجبور بشم سکه بدم،این که کجا زندگی میکنم تا راحت با مامور بیاد دم خونه ام.راستی کدوم کره خری گفته بود جلب نمیدن به خاطر مهریه یا زندان نمیندازن به خاطر مهریه.گفتم مهریه داغ دلم تازه شد.مردم دلشون میسوزه و بعضی ها هم خوشحال میشن مردهای گرفتار مهریه رو میبینن ولی اوضاع به قدری داره بد میشه که همه یه روزی از مهریه ضربه میخورن چه اونی که با همسرش مشکل داره و چه اونی که نداره.یه بنده خدایی چند روز پیش میاد سوار ماشینش بشه که میبینه ای دل غافل ماشین رو اومدم از توی پارکینگ بردن.نگو این ماشین رو سالها پیش از برادر مرحومش خریده و زن برادره بعد از سالها پیداش میشه و مهریه اش رو میزاره اجرا و اموال اون مرحوم همه تصاحب شدن.اینجوریه که کم کم همه گرفتار مهریه میشن.حالا ببین من کی گفتم.

هنوزم از اون دختری که مجازی باهاش آشنا شدم و رفتم سر قرار و منو کیر کرد ناراحتم.حتما توی دلش کلی بهم خندیده ،من چه احمق اسکول ساده دلی بودم.مشکل من اینه که فکر میکنم همه مثل خودم صاف و صادق هستن.نگو ملت هزار رنگ دارن.

چند روز پیش توی اینستا دختری رو پیدا کردم که هزاران هزاران فالوئر داشت و دیدم که ای بابا من با این رابطه داشتم.نمیخوام بگم کس کن قهاری هستم و خیلی زرنگ هستم.رابطه با اون زن خیلی شانسی و عجیب پیش رفت.از اون پلنگهای خوشگل بود و الان رفته ترکیه و خیلی معروف شده.جالبش هم این بود که واقعا سکس کثیف و خشن و با تحقیر دوست داشت و اون زمان که ما رابطه داشتیم متاهل بود.خلاصه با چند بار سکس بیشرمانه و خشن و پر از تحقیر کردنش رابطه ما به خوبی و خوشی تموم شد.حالا میبینم رفته ترکیه و هزاران فالوئر داره و گاها هم مسائل اخلاقی مطرح میکنه توی پیجش و میگه قضاوت نکنیم همدیگه رو ملت هم چه زیرپستاش کامنت میزارن که تو خوبی و آفرین و بنده خوب خدایی و از این صحبتها ولی هیچ کس نمیدونه که من تف مینداختم توی صورتش و موقع کردنش اسم شوهرش  رو جیغ میزد که فلانی کجایی که ببینی زیر غریبه ها دارم جر میخورم.بقیه جزئیاتاخلاقی و کارهایی که باهاش کردم و خودش پیشنهاد میداد که انجام بدم دیگه بماند.اینجور آدمها میشن معلم اخلاق و مرجع تقلید خیلی از مردم.دنیای عجیبی شده.

دوباره کرونا گرفتم،حالم خیلی بده

کیرم تو این داوری

اعمال ظلم در گوشه‌ای از جهان، عدالت را در گوشه‌ای دیگر مورد تهدید قرار می‌دهد.

سه شنبه پنجم بهمن ۱۴۰۰ از ساعت ۸ صبح جلوی مجلس تجمع اعتراضی هست نسبت به قانون غیرانسانی و ظالمانه مهریه.

بنده حقیر هم اونجا هستم.امیدوارم هر کس میتونه بیاد و حمایت بکنه.