تراویس بیکل

تراویس بیکل

تراویس بیکل
تراویس بیکل

تراویس بیکل

تراویس بیکل

خاطرات چه شیرین و چه تلخ، همیشه منبعِ عذاب هستند. امّا حتّی این عذاب هم شیرین است.

چند شب پیش توی جروبحث همسرم به من گفت که کاش با تو ازدواج نمیکردم و با یه پسر شمالی ازدواج میکردم.بعدش ازم عذرخواهی کرد اما خیلی ناراحت شدم.و از اون شب ناخودآگاه همش دارم به خاطراتی فکر میکنم که درون مایه جنسی دارن و مربوط به دوره مجردی من بوده. نمیدونم چه ارتباطی بین اون حرف و هجوم این خاطرات وجود داره.

نظرات 5 + ارسال نظر
پگاه دوشنبه 30 شهریور‌ماه سال 1394 ساعت 02:29 ب.ظ

داری انتقام میگیری از زنت

سحرالف سه‌شنبه 31 شهریور‌ماه سال 1394 ساعت 11:42 ق.ظ http://sin-alef.blogsky.com

سلام
تراویس بیکل...
این طبیعیه بابا زیاد نگران نباش

آویشن چهارشنبه 1 مهر‌ماه سال 1394 ساعت 12:11 ق.ظ

به نظرم این حرفش زیادم عجیب نیس،بیشتر زوج هایی که دیدم از استانای متفاوتن حداقل یه بار این حرف و به هم میزنن.تازه ما یه همسایه داشتیم مشهدی بود دختره،پسره رشتی،تا تقی به توقی میخورد میگفت من اشتباه کردم با یه پسر شمالی ازدواج کردم.
یه جورایی انگار که واسه خیلیا ازدواج با هم استانیه خودشون راحتتره.نمیدونم
والا

کیمی آ چهارشنبه 1 مهر‌ماه سال 1394 ساعت 12:31 ق.ظ http://yeghatre-harf.blogsky.com/

اگه سین چشم سبز بدونه که با همچین حرفایی انقدر بهم میریزی
مطمعن باش دیگه بهت نمیگه .

+کاش اخلاق آدما انقدر گل و بلبل بود که بشه اثرات جانبی حرفاشونو بهشون گفت .
میدونی چی میگم ؟

جکی هستم دوشنبه 9 آذر‌ماه سال 1394 ساعت 06:18 ب.ظ http://jakvlobia.blog.ir/

موضوع اینه به زن جماعت رو بدی دیگه نمیتونی جمعشون کنی!
من خودمم یه زنم اینو میگم و شما هم شک نکن درسته!

چی بگم والا

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد