احمقانه و باز هم احمقانه و ابلهانه و مثل یه آدم خرفت دارم به گلی اصرار میکنم که ببینمش،نمیدونم یه آدم چقدر میتونه احمق باشه؟من یه احمق واقعی هستم که این قدر دارم موس موس این دختر رو میکنم.
چرا با اون پرستار دوست نشدم؟چرا با اون دختر قد بلند دوست نشدم؟چرا با مرجان دوست نشدم؟چرا با مدیر داخلی خوشگل کار قبلی دوست نشدم؟خودم نمیدونم،چون احمق هستم و چسبیدم به کسی که واسه من ارزش قائل نیست و منو آدم احمق و وقیحی میدونه که لابد هستم.
خوب دوستت نداره حتما گلی
حالا فهمیدی احمق هستی
الاغ
احمق هستم اما الاغ نیستم.