داستان من و گلی هم تمام شد،هر چند شروعی هم نداشت.چقدر بد شد.هر دو یه عیبهایی داشتیم و از اونجایی که آدم عیب های خودش رو نمیبینه باید بگم که گلی خوب تا نکرد با من.مرتب توهین مستقیم و غیر مستقیم و تحقیر و ناز و ادای بیخودی.
مستقیم نگفت اما مطمئن هستم از این که من ماشین نداشتم،زیاد تمایلی به من نداشت،آشغال هایی که قبلا باهاشون بوده حتما ماشین داشتن،اونم نه خودشون بلکه باباهاشون. هیچ وقت تو مغز کوچیکش نتونستم بکنم که من به درد تومیخورم،منم که مستقلم،منم که واست خرج میکنم،منم که دستم تو جیب خودمه،منم که کار دارم،منم که تو موقعیت ازدواج هستم،نه این آشغالهای دانشجویی که دستشون تو جیب باباشونه و تو رو فقط واسه بدنت میخوان.نمیدونم والا شاید یه روزی بفهمه که اشتباه کرده.منم یه اشتباه هایی داشتم که اونقدر مهم نبودن.اما چیزی که هست اگر من دختر بودم و کسی مثل خودم تو زندگیم به پستم میخورد هیچ وقت ول کنش نبودم.
والسلام.
باورم شه یه دختر رو برای تنش نخوان؟
حتی 1 بار بهش پیشنهاد ندن
شاید داری اشتب میکنی مهندس..شاید واقعا دلایلش این نبوده..