یادمه هفته پیش که "پ چشم آبی" رو دیدم و با هم آشنا شدیم ساپورت پوشیده بود و من بهش گفتم که اصلا به من مربوط نیست و من نمیخوام تغییرت بدم و این حرفا،اما تو که ساپورت میپوشی میدونی ما مردها در موردت چی فکر میکنیم؟گفت چی؟منم خیلی رُک و پوست کنده و مودبانه بهش گفتم هر مردی که تو رو ببینه پیش خودش میگه که تو جنده هستی که ساپورت پوشیدی.اونم گفت یعنی هر کس ساپورت بپوشه شما مردها به چشم خراب بهش نگاه میکنید منم بهش گفتم بله.عصرش بهم زنگ زد و گفت داریم با مادرم میریم هفت حوض،مرسی که اون مطلب رو در مورد ساپورت بهم گفتی.فرداش هم که اومد سازمان دیگه ساپورت نپوشیده بود.و بعدش هم یه جروبحث مختصر سر یه موضوع بی ارزش انجام دادیم و رابطه مون قطع شد.اما من خوشحالم که تو 48 ساعت دوستیمون تونستم تاثیر گذار باشم.
خدایا ما را با آبرو بمیران.
آقا خواندن وبلاگ رو سخت کردی، هی باید بزنیم قبلی
بزار یه 5 تا پست تو صفحه اصلی، وقتی هم که با موبایل میام پوستم کنده میشه
منم ساپورت میپوشم و برام مهم نیست کسی منو جن ده بدونه.چون خودم میدونم که نیستم و رفتارم هم منو جن ده نشون نمیده.