تراویس بیکل

تراویس بیکل

تراویس بیکل
تراویس بیکل

تراویس بیکل

تراویس بیکل

به فرزندان خود شنا بیاموزید

بعد از 1645 سال رفتم استخر،هر چقدر به مغزم فشار میارم نمیدونم آخرین بار کی بود رفتم استخر؟فکر کنم سال 89 بود و محلات بود و آب گرم.بگذریم.

استخر بسیار بسیار به خونه نزدیک بود و من هنوز در عجبم که چرا نرفتم تا حالا وانگهی ماهی رو هر وقت از آب بگیری تازه هست.خلاصه زنگ زدم و یه مرد مودب بهم گفت همین الان پاشو بیا تا ساعت 11 شب شنا کن و 10تومن بده.دیدم خیلی خوبه.ساعت 8 اونجا بودم و یه شرت خریدم به قیمت 10 تومن و پریدم تو آب.استخر خلوت بود و یه سری بچه کوچولو و یه چند تا پیرمردِ نقرسی و رماتیسمی تو آب بودن.منم که آب ببینم دیوونه میشم.پریدم تو آب و دقیقا تمام طول استخر رو زیر آبی رفتم.بعدش هم تو اون قسمت عمیق که فکر کنم 4 متر بود،کف استخر یه چیز سیاه دیدم و پریدم و رفتم کف استخر و دیدم یه عینک شنای اصلِ حرفه ای هست.همون جا کف استخر زدمش به چشمم و اومدم بالا.خلاصه بعدش هم رفتم تو سونا و جکوزی که به گه خوردن افتادم و پشیمون شدم.چون داشت بهم ایست قلبی دست میداد.خلاصه خیلی خوب بود.به خصوص یه کاری تو استخر هست که خیلی حال میده.یه سوراخ هایی هستن تو دیواره استخر که آب رو با فشار میدن بیرون.فشار آب واقعا زیاده من همیشه میرم جلوی اونا و کونم رو یا اون قسمت مردانه رو میگیرم جلوشون و حال میکنم.لذتش جنسی نیست بلکه یه نوع خاصِ که قابل وصف نیست.

خلاصه به احتمال زیاد این برنامه استخر رو دیگه بزارم تو کارای همیشگی.10 تومن که پولی نیست.

آهان این رو هم اضافه کنم که دو تا پسر اونجا بودن که یا از من چند سال بزرگتر بودن یا کوچیکتر که شنا بلد نبودن و منم تمام هنرهایی رو که بلد بودم جلوشون انجام دادم بدون این که اونا بفهمن قصد خودنمایی دارم.

نظرات 1 + ارسال نظر
n یکشنبه 7 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 11:40 ب.ظ

در این مورد خیلی افراد به این نسخه اعتقاد دارند و برایشان شانس آورده. تینو یک نقاش معروف محلی هلندی می گوید: "من و شاگردانم آرزو می کنیم یکبار دیگر این نامه به دست ما بصورت اتفاقی برسد. چون یکبار که رسید این کار شانس بالایی برای ما داشت و توانستیم از این راه با خیلی از آدمها در مورد کارمان دوست بشویم". این اتفاق برای شماهم خواهد افتاد به شرط آنکه شما هم به نوبه خود آن رابرای دیگران، حداقل برای همه دوستانتان ارسال نمایید. حتماُ 20 کپی بفرستید و ببینید که ظرف مدت 4 روز چه اتفاقی می افتد. این زنجیره از ونزوئلا شروع شد و این نامه از مارایا پیگیری و به ژوهان مرد خیری در آمریکای شمالی نوشته است. اودانشجوی مهندسی مکانیک است و شاغل. ازآنجا که این کپی باید در سراسر جهان بگردد شما باید 20 کپی تهیه نموده و برای دوستان و همکارانتان بفرستید پس از چند روز شما یک سورپریز دریافت خواهید نمود. این یک حقیقت است حتی اگرشما یکشخص خرافاتی نباشید. حداقل به این باور داشته باشید که در آن نام ها و هویتهایی وجود دارد که قابل استناد و دسترسی بوده و می توان با آنها مکاتبه نمود که این موضوع را تصدیق کنند . پال سینگ کارمند اداری یک بانک در نپال این ایمیل رادریافت نموده ولی فراموش کرد که این نامه را باید ظرف مدت 96 ساعت ارسال کند. او شغلش را از دست داد کمی بعد نامه را پیدا کرد و 200 کپی ایمیل ارسال نمود وظرف مدت چند روز شغل بهتری بدست آورد. بخوانید فقط پاک نکنید. دوست عزیزشما نیز میتوانید به جای کپی، این نامه را به 21 نفر از دوستانتان از طریق پست الکترونیکی ارسال کنید و شانس خود راامتحان کنید (یا کپی کنید و به 30 نفر که احتیاج دارند بدهید.) یک پزشک فرانسوی که دوست نداشت نامش عنوان گردد می گوید: "من هر بار که این نامه به دستم می رسد برای دوستانم مجدداً ارسال می کنم چون اعتقاد دارم خداوند هر چیزی را که وسیله خوبی قرار می دهد و در آن بدی وجود ندارد ما بندگان خوب باید به آن عمل کنیم". به یاد داشته باشید حتی اگر اعتقادی نداشته باشید این نامه بنا به دلایلخاص وعجیبی عمل می کند و برای شما بهترین چیزی را که در قلبتان آرزو می کنید به ثمر می آورد پس همین الان برای بیست نفر از دوستانتان ارسال کنید

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد