تراویس بیکل

تراویس بیکل

تراویس بیکل
تراویس بیکل

تراویس بیکل

تراویس بیکل

به گونه ای زندگی کنید که وقتی فرزندانتان به یاد عدالت، صداقت و مهربانی می افتند، شما در نظرشان تداعی شوید.

داشتن یک دین،قومیت،زبان،خانواده،کشور و یا یک شهر خاص به هیچ وجه افتخاری محسوب نمیشه.و نباید نسبت بهش تعصب داشت.

خیلی ساده عرض میکنم.من تو یه شهر جنوبی و یه خانواده مسلمان به دنیا اومدم.پس طبیعیه که فکر میکنم چیزایی که باهاشون به دنیا اومدم بهترینِ.اما در واقع اگر من تو براتیسلاو و یه خانواده یهودی به دنیا می اومدم.اونا رو بهتر میدونستم،اگر تو  ونیز به دنیا می اومدم،الان داشتم پاستا میخوردم و منتظر مسیح موعود بودم،اگر تو نیویورک به دنیا اومده بودم الان تو بروکلین داشتم با سگم قدم میزدم و به این فکر میکردم که الان که دولت شات داون شده چه خاکی به سرم بریزم.اگر تو لندن و تو محله سوهو به دنیا می اومدم الان داشتم به توپچی های لندن فحش میدادم،اگر تو نوار غزه به دنیا می اومدم یه مبارز فلسطینی خسته بودم،اگر تو پاکستان به دنیا می اومدم یه جهادی انتحاری بودم،اگر تو جزایر قناری به دنیا می اومدم یه بومی سیاه سوخته بودم که به زن های توریست سن بالای چاق سفید کشورهای حوزه بالکان ماساژ میدادم،اگر تو مکزیک به دنیا می اومدم تو کار کشت و برداشت ماری جوانا بودم،اگر تو قطب به دنیا می اومدم،یه اسکیموی  زرنگ بودم که واسه روزی چند تا فک بی گناه رو به خاطر چربیهاشون میکشتم،اگر تو برزیل به دنیا می اومدم یه فوتبالیست درجه 3 بودم که تو یه باشگاه دسته دومی به عنوان بازیکن ذخیره بودم،اگر تو واتیکان به دنیا می اومدم یه کشیش کاتولیک مومن بودم که دستورات کاردینال ها رو بدون چون و چرا اجرا میکردم،اگر تو روندا به دنیا می اومدم تا حالا به خاطر نسل کشی کشته شده بودم،اگر تو صربستان به دنیا می اومدم یه صرب متعصب بودم،اگر تو مونیخ به دنیا می اومدم،یه آبجو فروش باحال و خوش مشرب بودم،اگر تو مسکو به دنیا می اومدم جزو اپوزیسیون بدم،اگر تو ترکیه به دنیا می اومدم یه رقاصِ چاق تو یه کافه تو پایین شهر استامبول میشدم،اگر تو پاریس به دنیا می اومدم یه روشنفکر بودم که واسه احقاق حق ازدواج همجنسگرایان تلاش میکردم و.........

این همه مثال زدم تا خواننده محترم و عزیزتر ازجانم بدونه که داشتن بعضی چیزها افتخار به حساب نمیاد و یا دلیل بر این نمیشه که اون چیز بهترین و کاملترین باشه.

چیزی که یه آدم میتونه بهش افتخار بکنه به نظر بنده حقیر فدوی صداقت و درستکاری است.

و من الله التوفیق.

نظرات 4 + ارسال نظر

احسان خواجه امیری هم کامنت نگذاشته بود که گذاشت.

ناهید شنبه 13 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 08:25 ق.ظ

همیشه نظرم این بوده که سرنوشت آدم رو اول:مکان تولد دوم:زمان تولد و سوم جنسیت تعیین میکنه.مکان اگه جای ناجوری مثل خاورمیانه و ایران باشه درصد بالایی از حق انتخابت برای چیزی که میخوای بشی کم میشه.اگه تو دهه پنجاه و شصت متولد شده باشی تا هشتاد درصد دستت بسته میشه و اگه زن باشی دیگه فقط ۵ تا ۸ درصد قدرت مانور رو سرنوشتت داری.مثل من!

یعنی تو الان اون چیزی که میخوای نیستی؟

hypetia شنبه 13 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 09:59 ب.ظ http://zoghali.blogsky.com

مسلما باعث افتخار نیست ، ولی این ناسیونالیست بودن توی مغزمون فرو رفته ، مثل هون مذهب ، برای من کنار گذاشتن مذهب هرچند خیلی راحتتر بود ! ولی این یکی و نمیتونم ...
مثال ها هم جالب بود ، ولی حالا به خودمون نگاه کن ، آدمای عادی ، با علایق خیلی عادی ، هرجای دنیا هم بودیم همین میشد

نه،مسلما یه جورای دیگه میشدیم.اگه جاهای دیگه بودیم.

هانیه جمعه 2 بهمن‌ماه سال 1394 ساعت 09:08 ب.ظ

خیلی این پستتو دوس داشتم.یه حس هیجان بهم دست داد.
باعث شد فکرکنم که اگه هر کدوم از این جاهایی که گفتی بودم چه جور آدمی میشدم؟ با چه تفکرات و عقایدی؟ با چه اهدافی؟ با چه علایقی؟ و اینکه حالا چطوری ام و چه آینده ای دارم؟
نهایتا هرجای دنیا که باشیم انسان بودن مهمه.

مرسی تراویس :))

فدای هانیه مهربونم.منم نظرات تو رو خیلی دوست دارم.

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد