تراویس بیکل

تراویس بیکل

تراویس بیکل
تراویس بیکل

تراویس بیکل

تراویس بیکل

مهندسی یا پرستاری؟مسئله ای است.

من آدمی هستم که از هر کار یا آدمی زود دلزده و خسته میشم.اما از وقتی که یادم میاد من از کامپیوتر متنفر بودم.من کامپیوتر رو در حد چت کردن و وبلاگ نوشتن و ترانه دانلود کردن دوست دارم.دیگه شبکه و پروتکل و برنامه نویسی و جاوا و اوراکل و این جور چیزا حوصله من رو سر میبره و احساس تهوع بهم دست میده وقتی بخوام تو یه زمینه از کامپیوتر به طور تخصصی وارد بشم.اما متاسفانه از بدشانسی یا خوش شانسیم همیشه مثل یه آهنربا یا بهتر بگم تار عنکبوت اسیر و گرفتار کارهای تخصصی کامپیوتری شدم و کارهایی رو انجام میدم که بهشون کوچکترین علاقه ای ندارم.الان هم مجبورم برم کلاس جاوا اونم تو غرب تهران تو این هوای سرد.واقعا دارم خسته میشم.

من همیشه دلم میخواسته که پرستار بشم.تو رشته پرستاری درس بخونم.کارهایی در این زمینه انجام بدم.اما خوب تا حالا نشده.نمیدونم بعد از این قراره چه اتفاقی بیفته و زندگیم قراره به چه سمتی پیش بره اما باید زندگیم رو خودم جلو ببرم و گرنه زندگیم رو دیگران پیش میبرن.

نظرات 1 + ارسال نظر
Friends یکشنبه 1 دی‌ماه سال 1392 ساعت 06:47 ب.ظ http://friends.blogsky.com

من برادرم برنامه نویس بود و خدایی هم کارش خوب بود، خوب هم در می آورد.
یه روز گفت دیگه حالم از برنامه نویسی بهم میخوره، گذاشتش کنار و شروع کرد مدیریت خواندن، از اون کار تمام وقت پر درامد به یه کار نیمه وقت خیلی خیلی کم حقوق رسید، تا 5 سال بعدش، هیچ وقت هم وسوسه نشد برگرده، با اینکه پیشنهاد های خوبی میشد ولی گفت نه!
الان هم کلی راضی هست که این کار را کرد.

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد