تراویس بیکل

تراویس بیکل

تراویس بیکل
تراویس بیکل

تراویس بیکل

تراویس بیکل

"اِل بورِ خیلی سفید"

دیروز که "اِل بورِ خیلی سفید" رو دیدم.از این که باهاش آشنا شدم به کل پشیمون شدم.والا قبلا که دورا دور میدیدمش بسیار مظلوم و خوشگل و مهربون و سر به زیر بود.دیروز اصلا انگار یه آدم دیگه بود.اینقدر فحش داد،اینقدر حرف بد زد که من شرمم میاد حرفاش رو بگم و یه پراید هم داشت که مثل دیوونه ها رانندگی میکرد و منو خیلی میترسوند این رانندگی تخمیش.

تمام بحث ما این بود که من بهش گفتم ساعت 2 میبینمش و اونم گفته بود من از ساعت 1 تو خیابون هستم و چرا از صبح به من یه زنگ نزدی.اینقدر با من دعوا کرد،اینقدر جلوی من فحشای مردونه داد.اینقدر کارای غیر نرمال کرد که هیچ وقت اینقدر از خودم شرمنده نشده بودم.

نمیدونم والا،من آدم خیلی خوش شانسی هستم.منتهای مراتب در زمینه آشنایی و دوستی با جنس مخالف کمی بد شانس هستم.البته من این رو خوش شانسی تعبیر میکنم که همون اول کاری این دخترها خودشون رو نشون میدن.

نظرات 2 + ارسال نظر
شماره 9 سه‌شنبه 9 اردیبهشت‌ماه سال 1393 ساعت 02:34 ب.ظ

میگ شما کلا قید آشنایی رو بزن بیخیالش،نظرت چیه؟

نظر خاصی ندارم.یه کم وقتش رو بیشتر کنن،ممنون میشم.

فاطمه چهارشنبه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1393 ساعت 12:49 ب.ظ http://www.sepidehman.blogsky.com

همون اول آشنایی فهمیدی بهتره

فهمیدم.اما اون قدر پوستم کلفته که دارم باهاش ادامه میدم

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد