تراویس بیکل

تراویس بیکل

تراویس بیکل
تراویس بیکل

تراویس بیکل

تراویس بیکل

گناهی که تو را پشیمان کند بهتر از کار نیکی است که تو را به خود پسندی وا دارد.

از شمال برگشتم.

به محض این که به زادگاه همسرم رسیدم مثل این بود که طوفان کاترینا به اونجا رسیده.همه چیز داغون شده بود.باورم نمیشد.زمین اون روستا پوشیده از انار و نارنگی و پرتقال بود.تمام سقف ها سوراخ شده بود و همه پنجره ها و شیشه ها شکسته شده بود.همه باغ ها و مزارع نابود شده بود.

ولی در مجموع سفر خوبی بود و خواهر همسر رو دادیم به یه پسره دماغ گنده شمالی خسیس و برگشتیم.

نظرات 5 + ارسال نظر
آویشن دوشنبه 20 مهر‌ماه سال 1394 ساعت 07:49 ب.ظ

چه خبر بوده اونجا.سمت ما فقط بارون و رعد برق شدید بود.
خدارو شکر خودت و سین چشم سبز سالم رفتین و برگشتین.
تابلو معلومه با باجناقت حال نکردیا،دماغ گنده،خسیس

Sara دوشنبه 20 مهر‌ماه سال 1394 ساعت 10:20 ب.ظ http://Www.motevalede-december.com

آخ آخ چه بد!!!بخاطر سیل این اتفاقات افتاده؟ حالا درسته دماغ گنده و خسیس بوده ولی ایشالا شوور خوبی برای خواهر همسرتون باشه

م ر ی م ی سه‌شنبه 21 مهر‌ماه سال 1394 ساعت 08:02 ق.ظ

چه جالب یعنی وسط اون طوفان کاترینا...شما عروسی و مجلس و بزن برقص داشتید ؟؟؟؟!!!
میگن...زندگی ادامه داره...پس راست میگن.................
حالا چرا خسیسس؟

هولدن کالفیلد سه‌شنبه 21 مهر‌ماه سال 1394 ساعت 10:55 ق.ظ http://insidemonster.blog.ir

مشکلت با پسره دماغ گندگی و خسیسیش بود؟ :دی
البته خسیسی مشکل بزرگیه، امیدوارم آدم چیپی نباشه حداقل!

جکی هستم دوشنبه 9 آذر‌ماه سال 1394 ساعت 06:29 ب.ظ http://jakvlobia.blog.ir/

آخرش به همون یارو که نوشته بودی رفت یا نه!؟

نه.یکی دیگه

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد