خیلی روزهای بد و سردی رو میگذرونم.نمیدونم چرا هیچ چیزی منو خوشحال نمیکنه.کم حرف و خسته شدم.بداخلاق نیستم ولی هیچ حرفی هم با هیچ کس واسه گفتن ندارم.دیشب سین چشم سبز گریه میکرد و میگفت چه بلایی سرت اومده.من خودم هم نمیدونم چه بلایی سرم اومده.نمیدونم چی شده.فقط دلم میخواد بمیرم.از آدمها،از کار،همکارها،مترو،اتوبوس ها،هوا،خونه ها،زنها،از همه چیز خسته شدم.سین چشم سبز میگه بریم مسافرت خوب میشی،ولی من هیچ علاقه ای به مسافرت ندارم،هیچ دوست ندارم جای جدیدی رو ببینم.میگه واست ماشین بخرم.ولی هیچ حس و شوقی به هیچ چیز جدیدی ندارم.واقعا کس خل شدم.میگه بچه دار بشیم،ولی این احمقانه ترین کاری هست که میشه انجام داد.میگه با من حرف بزن.ولی من هیچ حرفی ندارم که باهاش بزنم.اون قدر حرف زد با من که خسته شد و آخرش گریه کرد.منم همون جوری خسته و گیج و دلزده از زندگی رفتم توی یه اتاق دیگه و خوابیدم و صبح ساعت هفت اومدم سرکار.
شاید به خاطر اینکه به قول خودت عنه همه چیز رو در اوردی دیگه چیزی واست تازه گی نداره
طفلی سین چقد به فکرته ودوست داره کمکت کنه.
معنویاتت رو قوی کن .تو که همه چیز رو امتحان کردی اینو هم امتحان کن .کمی به معنویت و خداجویی بپرداز
اونم تا تهش رفتم
ببین چطور با چند خط نوشته ٬همه ی ما رو نگران خودت می کنی..لااقل غصه ی عنوان رو بزار ما بخوریم .نه تو..
تو مگه قرار نبود ما رو ببری امریکا؟؟؟؟
خیلی ممنون از وب سایت خوبتون که فوق العاده عالیه....واقعا متشکرم....
8965
برات ماشین بخره!!!!!!!
برو ورزش
یکم با رفیقای مردت بچرخ
اصن با اون بزن برو سفر
شاید توی جمع اونا قرار بگیری چیزای جدید اتفاق بیافته.
سین چشم سبزم خب معلومه اونقدر ب تفاوتاتون و اختلافات باهاش
فکر کردی ،که بخوای با اون صحبت کنی ام نمیشه ناخودآگاه.
بعدشم چون خانمت مشاوره و باز اوضاع احوال اینه که نشد جواب.
برو سراغ ی دکتر روانشناس مرد از اون باحالاش
ن ب این هدف ک ب راه راست هدایتت کنه ،اصلا
همینکه با ی نفر غیر سین چشم سبز صحبت کنی حالتو خوب میکنه.
برای خودتم خرج کن
ماشین ک نیستی همش کار کار کار..
بنظرم اختیار اوضاع رو خیلی سپردی دست سین
اون بیشتر کنترلت میکنه
اینجوری حتی اگه سین واقعا کارشم درست باشه
اما کم کم تو خودتو فراموش میکنی.
هردوتون باید ب ی اندازه سهیم باشید.
بعدشم یکم حس میکنم بیشتر همه چیزو تو خودت میریزی
انقدر خودخوری نکن
تا کاسه صبرت یدفعه لبریز نشه.
چطور اون صحبت میکنه واکنش نشون میده
توام همین باش
تو انقدر خودی نشون داده بودی ک سین ازت خوشش اومده
چی شده ک تو انقدر سعی کردی فقط گذشت کنی
و بگی بیخیالش و الکی از کنارش بگذری.
همون طور ک تو انعطاف داری اونم توی خودش داره
اونم ی زنه کافی بخواد و چیزی رو تو خطر حس کنه
میتونه زمین و زمانو عوض کنه.
خواهشا یجور جلوش رفتار نکن ک انگار خودت بخودی خود یهویی دلزده شدی و افسرده
فکر نکنه مشکل صرفا ب تو برمیگیرده....
این ک مشاوره و درسشو خونده دلیل نمیشه تو کارش موفق باشه
دلیل نمیشه ک اون بتونه از پس همه چیز بربیاد
اصلا ، برو سراغ مشاوره های دیگه .
اگه خواستی آدرسم بدم.
آدرس نمیخوام.ولی نظرت رو چندین و چند بار خوندم.تو خیلی از موارد درست میگی.تو خیلی ها هم جای حرف دارم
عنوانت خیلی جالب بود!
تراویس به خودکشی هم فکر میکنی؟؟!
خیلی زیاد
یا برو پیش روانپزشک
یا مهاجرت کن
یا خودکشی کن!
که امیدوارم اولی رو انتخاب کنی
ولی بیشتر از همه به آخری فکر میکنم
چشم می برمت گلم.اما قبلش برو جنوب..دلت تنگ نشده واسه اونجا؟
نه.هیچ وقت دلتنگ اونجا نمیشم
میخوام قوی باشی
میخوام مث تراویس بیکل اراده بخرح بدی
شهامتتو نشون بده
لیاقتشو داری
اونقدر قوی بودی ک تونستی تواین شهر
کار کنی اونم با تموم اون سختیا
هرکسی بود بریده بود
خودتو اصلا فراموش نکن
تواناییاتو دوباره مرور کن.
همه آدما این حسوحالتو دارن
همه ته تهش احساس تنهایی میکنن
ی وقتایی نیازه ب این چیزا فکر نکنیم.
دوست دارم بیای و حالت خوب باشه
حالت هردوتون.
مرسی مهشید مهربون
آخی
میدونی من شنیدم که مردها هم در ماه گاهی دچار احساسات پریودی میشن
جدی میگم!
برو سرچ کن
احساسات پریودی همینجوریه ... حس مبهم و تلخ...
به نظرم سفر خیلی خوبه
اصن برو کوه جوج بزن :) من عاشقشم... البته فردا هوا بارونیه
وایسا اخر هفته ببینیم چی میشه
چشم
نظر من کو؟؟؟
کدوم نظرت؟؟؟من چیزی پاک نکردم.الکی منو متهم نکنی.
باشه بابا :)))
بعدا نظرم رو میگم:)))
نظر بدی نباشه فقط
خانواده از اینجا رد میشه
سلام... یه سوال برام پیش اومده... قبل از ازدواجت چقدر با روحیات خانومت اشنایی داشتی؟ شاید زمانی همدیگه رو شناختید که خیلی دیر شده بوده و الان تو داری به خاطر خوردن افسوس گذشته افسرده میشی ؟؟؟
چه وحشتناک
جالبه ک نظرم برای این پست نمیاد
مثه من
متاسفم واسه جفتمون
من هیچ وقت نفهمیدم تو کی هستی.هیچ وقت ایمیل ندادی.شماره ندادی.آدرس وبلاگ ندادی.
تو کی هستی؟؟؟؟؟
تراویس واقعا این کامنت توعه?
http://gahnegar.blogsky.com/1394/03/31/post-32/%D9%85%D8%AA%D8%A7%D9%87%D9%84%D8%A7-%D8%AC%D9%88%D8%A7%D8%A8-%D8%A8%D8%AF%D9%86-%D9%84%D8%B7%D9%81%D9%86#comments
روحت تسخیر شده? جنی شدی پسر?
یه اینبارو جواب بده ناامید منو از درگاهت نرون
آره.خود خودم نوشتم گلشن عزیز
بعد تو این فاصله کم چی شده ک میری دنبال زنای غریبه؟؟؟
جواب منم بده
نمیرم.گه خوردم.ببخشید
عججججب!
چی شدی یهو? کاش درمون بشی!(شکلکارو برای چی برداشتی یه بارم میخوایم حسن نیتمونو نشونت بدیم نمیشه)
باز دمت گرم که جواب دادی اما این دلیل نمیشه در آینده از دست زبونم قسر در بری! گفته باشم
تو هر چی بگی حق داری.من که مشکلی ندارم که درمون بشم.تو هر وقت هر چیزی که دوست داشتی به من بگو
همین حال زارتو میگم
ببخشید دیگه