تراویس بیکل
تراویس بیکل
تراویس بیکل
تراویس بیکلدرباره من
پیوندها
- خانوم ف عزیزم دوسش دالَم.
- قره بالا
- بانوی کویر
- داداشم فیل
جدیدترین یادداشتها
همه- بر عجز دشمن رحمت مکن که اگر قادر شود بر تو نبخشاید.
- کلاب هاوس آری یا خیر؟
- بگیرید، بخورید؛ این است بدن من.
- سوال مبهم
- بوس بوس هزار تا
- شیرازی ها دلتنگی نکنید،دارم برمیگردم.
- شهامت داشته باش که خودت باشی.
- بازگشت به سرزمین محبوبم...
- هرکس از خدا بترسد هیچکس به او زیانی نخواهد رسانید، هرکس از غیر از خدا بترسد هیچکس به او سودی نخواهد رسانید
- ساعتها در روزها چه به شتاب میگذرند و روزها در ماهها و ماهها در سالها. و سالهای عمر چه تند و پرتوان میروند.
- بهترین اشخاص کسانی هستند که اگر از آنها تعریف کردید خجل شوند و اگر بد گفتید سکوت کنند.
- دانستن بدون خواستن هرگز توانستن به بار نمیآورد.
- به نظر میرسد که من با تیری در قلب زاده شدهام، تیری که تحمل فشار آن در قلب، دردناک است و خارج کردنش کشنده…
- در آن زمان که این کالبد خاکی را به دور انداخته باشیم، در آن خوابِ مرگ، شاید رویاهای ناگواری ببینیم
- بی تو هیچم به خدا پیش دل من بنشین قدر این سینه ی پر مهر بدان در دل خسته بمان.
- تو پلنگ منی منو چنگ میزنی تو شکار و دلبری بابا تو خیلی خفنی
- چندان کشم اندوه که اندوه کَسَم نیست.
- Always be my baby
- اگر نظر مخالف شما را عصبانی میکند، نشان آن است که شما ناخودآگاه میدانید که دلیل خوبی، برای آنچه فکر میکنید درست است، ندارید.
- ارادههای ضعیف همواره به صورت حرف و گفتار خودنمایی میکند، لیکن ارادههای قوی جز در لباس عمل و کردار، ظهور نمییابد.
- چه احساس نابی،چه آرامشی،الان بهترین وقت دل بستنه
- حالا که میخوای بری،بزار فقط یه بار سر بزارم رو شونه هات.
- داغ عشقم، نیست الفت با تن آسانی مرا پیچ و تاب شعله باشد نقش پیشانی مرا
- گل توی گلدون باز دوباره داره میمیره،راه نفس رو بغض بیداد تو میگیره.
- دوست داشتن که عیب نیست بابا جان. دوست داشتن دل آدم را روشن میکند. اما کینه و نفرت دل آدم را سیاه میکند.
- میان آدمیان چیزی نیست، جز دیوارهایی که خود ساختهاند .
- آنجایی که من فکر میکنم، نمیتوانم بگویم من هستم و آنجایی که میتوانم بگویم من هستم، فکر نمیکنم.
- آن که اندک رنجی را تحمل نتواند، محتمل است که به رنجی کلان گرفتار آید.
- بگفتم درد من درمان کن ای دوست بگفتا درد تو درمان ندارد
- آن قدر به این سو نیامدی تا از سیلاب بهاره ی عمر تو رودخانه عریض تر شد
- 5 ثانیه چشماتو ببند بستی؟ تاریکی رو دیدی دنیای همتون بدون تیر ماهی همینه
- موثرترین راه برای کنار اومدن با درد اینه که در آغوش بگیریش، اینطوری هیچ قدرتی روت نداره.
- تکبیرزن، لبیکگو، بنشین به رهوار مقصد دیار قدس، همپای جلودار ....
- آدمها همه میمیرند. اما این که ما چهطور چیزها را از دست میدهیم، واقعاً غمانگیز و الکی است.
- گل بود به سبزه نیز آراسته شد
- آه از این ابلهانِ خِرَدنما. که هنگام تشخیص، عقل آنها تا جایی میرسد که ببازند!
- دری که به سوی زندگی باز میشود، به طرف انسان نمیآید، بلکه انسان باید به سوی آن برود.
- شقایق چیده می آید گل اندام وطن خندیده می آید گل اندام زمستانم و یک فصل انتظارم حمل پوشیده می آید گل اندام
- آدمی شاگردی است که خودش را نمیشناسد مگر در رنج و بدبختی
- نه این که عاشقی حال خوشی نیست،فقط کاش بین این حس های مبهم،بفهمم چی عشق میشه
- به جای لعنت فرستادن به تاریکی،برخیز و شمعی بیفروز
- آیا این خنجریست که در برابرم میبینم که قبضهاش به سوی دستم حرکت میکند؟ بیا، بگذار تو را محکم در دست گیرم.
- آب که سربالا بره قورباغه ابوعطا میخونه
- این بود نتیجه کار. رفیق مونتاگ میخواست به سوی خورشید پرواز کند، حالا که بالهایش آتش گرفتهاند تعجب میکند.
- هیچی بابا، من بودم، حاجی نصرت، رضا پونصد، علی فرصت، آره و اینا خیلی بودیم، کریم آقامون هم بود.
- یه ستاره داره چشمک میزنه از آسمون
- چه خواب آرام و گوارایی است که روی بامداد را نمیبینند، داد و فریاد و آشوب و غوغای زندگانی را نمیشنوند.
- تاریخ یک ملت مانند گلزاری است که مردمان هنرمند و حساس، گلهای زیبای آن میباشند.
- کسی که در باطن خود آسایش ندارد بیهوده آن را در خارج جستجو میکند.
- اعمال انسانها بهترین معرف افکار آنهاست.
بایگانی
- تیر 1402
- خرداد 1402
- اردیبهشت 1402
- فروردین 1402
- اسفند 1401
- بهمن 1401
- دی 1401
- آذر 1401
- آبان 1401
- مهر 1401
- شهریور 1401
- مرداد 1401
- تیر 1401
- خرداد 1401
- اردیبهشت 1401
- فروردین 1401
- اسفند 1400
- بهمن 1400
- دی 1400
- آذر 1400
- آبان 1400
- مهر 1400
- شهریور 1400
- خرداد 1400
- دی 1399
- اردیبهشت 1399
- فروردین 1399
- اسفند 1398
- دی 1398
- آذر 1398
- آبان 1398
- مهر 1398
- شهریور 1398
- مرداد 1398
- تیر 1398
- خرداد 1398
- اردیبهشت 1398
- فروردین 1398
- اسفند 1397
- بهمن 1397
- دی 1397
- آذر 1397
- آبان 1397
- مهر 1397
- شهریور 1397
- مرداد 1397
- تیر 1397
- خرداد 1397
- اردیبهشت 1397
- فروردین 1397
- اسفند 1396
- بهمن 1396
- دی 1396
- آذر 1396
- آبان 1396
- مهر 1396
- شهریور 1396
- مرداد 1396
- تیر 1396
- خرداد 1396
- فروردین 1396
- آذر 1395
- آبان 1395
- مهر 1395
- شهریور 1395
- مرداد 1395
- تیر 1395
- خرداد 1395
- اردیبهشت 1395
- فروردین 1395
- اسفند 1394
- بهمن 1394
- دی 1394
- آذر 1394
- آبان 1394
- مهر 1394
- شهریور 1394
- مرداد 1394
- تیر 1394
- خرداد 1394
- اردیبهشت 1394
- فروردین 1394
- اسفند 1393
- بهمن 1393
- دی 1393
- آذر 1393
- آبان 1393
- مهر 1393
- شهریور 1393
- مرداد 1393
- تیر 1393
- خرداد 1393
- اردیبهشت 1393
- فروردین 1393
- اسفند 1392
- بهمن 1392
- دی 1392
- آذر 1392
- آبان 1392
- مهر 1392
- شهریور 1392
- مرداد 1392
- تیر 1392
- خرداد 1392
- اردیبهشت 1392
- فروردین 1392
- اسفند 1391
- بهمن 1391
- دی 1391
- آذر 1391
- آبان 1391
- مهر 1391
- شهریور 1391
- مرداد 1391
- تیر 1391
جستجو
آمار : 946533 بازدید
Powered by Blogsky
بدترین گفتار، سخن دروغ است که چراغ آن بی فروغ است.
الان رفتم و تو اینترنت سرچ کردم و متوجه شدم به عملی که هسرم انجام داده میگن"تدلیس".این که در مورد ازدواج قبلیش چیزی به من نگفته و شناسنامه المثنی گرفته و در مورد سطح تحصیلات و شرایط مالی و خانوادگی و همین طور سنش بهم دروغ گفته.منتهای مراتب نمیدونم که میشه با اتکا به "تدلیس"طلاق گرفت یا خیر؟
لطفا منو راهنمایی بکنید.من مستاصل شدم و سردرگم.نمیدونم چی کار باید بکنم.
تراویس بیکل
چهارشنبه 14 بهمن‌ماه سال 1394 ساعت 12:19 ب.ظ
سلام
اسمش فریب در ازدواج هستش اگر تازه متوجه شدید میشه طلاق گرفت
ولی اگر همون اوایل میدونستین و راضی بودین به این اوضاع و به زندگی تون ادامه دادید سخت میشه
طلاق بگیرید مگه اینکه یه وکیل خوب داشته باشید...
تو مطمئنی؟
در ضمن فریب در ازدواج جرم محسوب میشه و برابر با قانون و مقررات باهاشون برخورد میشه !
معمولا از 6ماه تا یکسال حبس به بالا داره و جریمه نقدی دارد.
اگر واقعا همچین چیزی بوده شما میتونی یه دادخواست با تمام مدارک و شواهد موجود به دادگاه ارایه بدهید و قانونا از ایشون شکایت کنید
حتی ممکن است مهریه تون رو باطل کنه البته این موضوع بستگی به این داره که شما کی متوجه این موضوع شدین ؟
اگر به دادگاه هم بگین که من نمیدونستم میشه کاری کرد و چه جوری از
حقم دفاع کنم ؟ و جرم بوده بازم میتونین طلاق رو بگیرید ...
در بیشتر مواقع حتی فریب در ازدواج باعث باطل شدن عقد میشه
بهتون پیشنهاد میکنم لا یک وکیل کارکشته در اینباره مشورت کنین.
آره مطمنم !
شما اگر بتونین ثابت کنین حتی میتونین پول های از دست رفته تون هم بدست بیارین و از خانم تون بگیرین...
فقط حواستون باشه اینا رو به خانم تون یا اقوامتون نگین تا کاملا از طریق
قانونی به جایی نرسیدین چون ممکنه بزنند زیر همچی و اعاده حیثیت کنند
پس اینجا هوشمندانه عمل کنید پیشنهاد میکنم با یک وکیل مشورت کنید...
حتی اگر ثابت بشه طلاق شما باطل است ...
عقدتون قطعا باطله ...یعنی شما حتی محرم همدیگه محسوب نمی شوید.
این یک نوع کلاه برداری محسوب میشه.
6ماه تا دو سال حبس دارد که اصلاح میکنم.
میتونید به دادگاه مدارکی رو ارایه بدهید و بگویید شما نمیدونستید میشه
کاری کردید و جرم محسوب میشه !
ممنون از راهنمایی شما
منم تو فکر اینم که برم پیش یه وکیل
خانم سها وکیله.ازش بپرسید.وبلاگ روزمرگی های یک وکیل.
کلا وکیل اگر میگیری وکیل کارکشته بگیرکه اکثرا حق الوکاله زیاد میگیرن .وکیل های معمولی بدرد نمیخورن و کاری ازپیش نمیبرن...وای تراویس تحقیق نکردی اولش؟چرا همون موقع که فهمیدیاقدام نکردی؟یکی ازفامیلای ما ازدواج کرد دختره شب کور بود بعد بهش نگفته بودند اینم تافهمید رفت دادگاه شکایت کردوطلاقش داد.
کس خلم دیگه.دلم میخواست زندگی کنم و خوشبخت باشم نه این که زنم یه شام هم واسم درست نکنه
http://www.yjc.ir/fa/news/4341604/%D9%87%D9%85%D9%87-%DA%86%D9%8A%D8%B2-%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%AA%D8%AF%D9%84%D9%8A%D8%B3-%D9%8A%D8%A7-%D9%81%D8%B1%D9%8A%D8%A8-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D8%B2%D8%AF%D9%88%D8%A7%D8%AC
پیشنهاد میکنم به این سایت هم سری بزنید هر چند اینمورد رو قبلنا میدونستم و نیاز به خوندن این پست نبود ولی برای راهنمایی تون میتونه کمکتون کند.
خواهش میکنم...
چیه .چ خبره
چرا همه طلاق پیشنهاد میدن.
ببین دقت کن واقعا مشگلت با طلاق حل میشه .بعد فقط همین دروغها که البته خیلی بده مشگلت هست
برو پیش مشاور
خودت هم جوری اوضاع رو فراهم کردی که دروغ بشنوی .با تحقیق از در وهمسایه میتونستی متوجه بشی .این جور موقعه ها یکی هست که همه چیز رو لو بده
ولی خوب به گمانم همت نکردی بری روستاشون
سلام.
به نظرم با یه وکیل مشورت کنید.ولی تا جایی که من میدونم،به این میگن تدلیس یا همون فریب در ازدواج.چون توی اون طوماری که قبل از عقد میخونن و امضاء میگیرن،اینم هست که اگه دروغی گفته شده باشه،طرف مقابل میتونه طلاق بگیره.حالا تحصیلات رو نمیدونم،ولی اینکه چندسالی عقد بوده و نگفته،شاملش میشه.بازم از یه آدم آگاهتر بپرسید بهتره.
ممنون
راحت میتونی طلاق بگیری , خوانواده ت هم میتونن شهادت بدن .
مهرش چقدره ؟ نمیدونم مرتکب جرم شده میتونه مهرش رو طلب کنه یا نه چون از همون اول عقد باطل محسوب شده .
شده ازکار و زندگی بیفتی برو دنبال کارای طلاقت .
از اونجایی که تو چندتا پست قبلتر نوشتی که علنا بهت گفته دوستت نداره و می خواد با کس دیگه ای ازدواج کنه و تو هم ازش دل چرکینی, چرا دارید ادامه می دید واقعا؟
البته من اگر جای اون بودم رعایت حال خودم رو می کردم و سعی می کردم شرایط رو بهتر کنم, خانومی که دوبار طلاق گرفته تو این جامعه مسلما اوضاع خوبی نخواهد داشت.
من حمایت نمی کنم ازین نگاه تو جامعه, اما چیزیه که واقعا هست.
اما اگر داره زرنگ بازی درمیاره و از شما فقط به عنوان سورس مالی و برده برای خودش و خانواده ش استفاده می کنه, یه اقدامی بکنید.
حالا نه صرفا طلاق, اما استقلال مالیتون رو پس بگیرید و یه جوری بهش بفهمونید خودش رو جمع کنه از همه نظر
وای خدا مردم چجور شوهر داری میکنن و چقدر راحت دروغ میگند و منه بدبخت چکارایی که نکردم و اخرش به کجا رسیدم .......
واقعا براتون ناراحت شدم . از ته دلم .
خدا کنه به زودی مشکلتون حل بشه .
یه کاغذ بردار
و یه خط وسطش بکش (عمودی)
یه طرفش بنویس دلایل اینکه باید طلاق بگیرم
یه طرفش بنویس دلایل اینکه باید با زنم زندگی کنم
بعد ببین کدومش پر و پیمون تر می شه
من خعلی مشاور خوبی هستم. می بینی؟
راستی قبل از هر کار باید برین مشاوره.
آیا همه ی این حرفا رو به خود همسرت هم زدی؟ بهش گفتی؟
بهش بگو . بهش اجازه بده که دلیل این کاراشو توضیح بده.
اول برین مشاوره. بعد به فکر طلاق بیفتید.
آفرین تراویس
بذار یه دست نوازش به سرت بکشم (البته با دستکش که پر رو نشی یه وخ/ یا با یه کم فاصله از موهای سرت که دستم به موهات نخوره) بعله. یه همچین عادم مومنی هستم من
در ضمن می خواستم یه چیز دیگه هم بهت بگم
می دونستی که مشروب زیاد از حد، قوای جنسی مرد رو پایین می آره و حتی باعث می شه که نازا بشه؟؟؟؟ نمی دونستی بدون.
یه راهنمایی دیگه هم بهت می کنم. مجانی (نمی خواد واسه این یکی پول بدی) چون خیلی صداقت داری می گم
ببین، صداقت کافی نیست. تو باید با خدا ارتباط برقرار کنی.
روزانه یکی (فقط یکی از نمازهاتو بخون- نماز صبح که 2 رکعت بیشتر نیست) اون وقت خدا، راه های زیادی پیش روت می ذاره. و زندگیت برکت می گیره. اون وقت می تونی بهترین کار عالمو انجام بدی.
نمی تونی خدا رو انکار کنی. شاید تنبلیت میاد نماز صبح بخونی و به خاطر همین می خوای به خودت بقبولونی که خدا نیست یا تو با ایمان نیستی. اما اینا همه اش یه ماسکه و یه فریب بزرگ که خودت به خودت می زنی. من می دونم.
آدما به خدا نیاز دارن. و اگه از خدا دور باشن، ناامیدی و تاریکی زندگی و روح و روانشون رو می گیره.
تنبلی رو بذار کنار، تو که همه ی راه ها رو امتحان کردی، ولی با شکست مواجه شدی، این یکی رو هم امتحان کن. ضرر نداره عزیزجان
همین یه دونه نماز رو بخون (حتی شده، نماز صبح قضا شده هم بخونی، بخون) حتی اگه تنبلیت میاد، نشسته نماز بخون. یا اگه حوصله نداری وضو بگیری، تیمم کن (کی به کیه؟ از من می شنفی، خدا خیلی بزرگتر از این حرفاست که گیر بده که چرا دقیقا کارایی که می گمو انجام ندادین) یا چند دقیقه یه جا بشین و با خدا درد و دل کن. و ازش تشکر کن به خاطر همه ی چیزهایی که بهت داده. شکر نعمت، نعمتت افزون کند. کفر، نعمت از کفت بیرون کند. دست کم، اگه نماز نمی خونی، روزانه چند تا ذکر «سُبحانَ الله» بگو . همین. حتی 1 یا 2 یا 3 تا. به همین کمی.
ولی یه ارتباط جزئی با خدا برقرار کن.
(الان احساس می کنم دارم به بشریت خدمت می کنم... اوه اوه اوه)
جدی می گم.
سلام تراویس
خوبی؟
فکنم دو هفته باشه ک نخوندمت
اومدم شروع کردم ب خوندن پستات ،
شاید باورت نشه اما واقعا الان میخوام گریه کنم
تراویس اومدم اینجا مثلا بگم شرایطم بده
برام دعا کنی،
تو چی کشیدی این همه وقت؟!
تراویس این زندگی چرا انقدر گهیه
کی برای ی مدت مداوم میتونیم احساس راحتی کنیم
کی میشه انقدر این قلب لعنتیمون نزنه
حالم از خودم بهم میخوره ازبس این روزا ضعیف و بی نوا شدم
ی نفر نیس که بتونم سرمو بذارم روشنش های های گریه کنم
تو این 7 ماه اخیر فکرخودکشی ی لحظه ام رهام نکرده.
میدونی از چی بیشتر بدم میاد اینکه میدونم آیندم برام آرامشی نداره
این شبا فقط دلم میخواسته مچاله بشم برگردم تو دل مامانم.
کاش آدم میدونست اینا تقاص چیه
ببخش اینارو اینجا گفتم. اما واقعا دارم کم میارم.
اون حرفی ک زدی ؛ اگه ی روز فوت کنی
ما چی فکر میکنیم!
پس خوب با اینکه تو دوری و نیستی اما وحشتناک بود حتی تصورش.
بازم شرایطت بهت سخت گرفت بیا همینجا بنویس
میام باز میخونمت دعاکن بخیر و خوشی این بهمن بگذره خب؟
امیدوارم وقتی میام دوباره اوضاع بهتر شده باشه برات.مراقب خودت باش.
به شدت با خانم "س" موافقم ، انگار هر طرف کوتاه بیاد اون طرف پررو میشه، نمیشه تعادل وجود داشته باشه؟!! هی وای!!! اما به نظر من با یک مشاور حقوقی مشورت کنین، اونا راههای قانونی رو بهتر بلدن و درضمن دست و پای مردا برای طلاق دادن خیلی بازه
اگه بعد عقد بفهمی چون عقد باطل حساب میشه ، نمیتونه مهریه طلب کنه .
البته اینم شرلیط خودشو داره که وکیل بگیری میگه واست .
یک سوالی ک برام مهمه و سوالم ب زندگی شما هم برنمیگردهیا بخوام اظهاار نظر کنم.چون رفتی مطالعه کردی و من حس مطالعه ندارم الان.ازت میپرسم：
یعنی خانمی ک در عقد کسی دیگه بوده.رابطه جنسی نداشته و طلاق گرفته و شناسنامه اشو تغییر داده(المثنی نیست دیگه شناسنامه/شناسنامه اصلیه بدون اسم همسر)ولی به همسر جدیدش نگفته ک قبلا عقد بوده
این هم میشه "تدلیس"؟
چی شد ؟ پیشرفت داشتی ؟
احتمال میدم همسرت ادعا کنه بهت گفته پیش از جاری شدن عقد... متاسفانه اینکارو میکنن اکثرا
نمی دونم چی بگم واقعا فقط میشه دعا کرد که تصمیم درست و به وقت بگیری برای زندگیت
بیا تو وبلاگم کامنت بگذار لطفا. مرسی. متشکرم.
اصول جواب سوال ک دخالتی هم در زندگی شخصی نیست رو میدن.
الان زوج هایی که دوران عقد از هم جدا می شن خود ثبت احوال
شناسنامه هاشون رو براشون عوض می کنه و اسمشون رو از توی
شناسنامه همدیگه پاک می کنه
در توضیح خانوم نل باید بگم مملکت بسیار بی در و پیکره
یکی از اقوام نزدیک ما بعد از 4 سال عقد و 3 سال زندگی مشترک که کارشون به جدایی کشیدچون با اخوند محضر طلاق اشنا بودن خیلی راحت بدون ذره ای مشکل باکره مشخص شدند و خیلی راحت شناسنامه نو گرفتند .
تازه اینقده این خانوم سرخوش بود که میخواست بره بدوزه خودشو برای ازدواج بعدیش به قول خودش دست نخورده باشه !!!!
ممنون "س"
اما سوال من یک چیز دیگه بود.
در جواب نل عزیز
بله عزیزم،اگر به همسرش نگه اونم میشه تدلیس
کلآ هر موضوعی که بنابرعدم اون موضوع ختم به اژواج شده وبعد واقعیتش مشخص بشه جزو تدلیسه.حالا بعضی مسایل اهمیت زیادی نداره ولی اژواج ولو درحد عقد،ولو باکره بودن قضیه بی اهمیتی نیست. سکوت یکی از طرفین دال بر عدم وجود حقیقتیه که باید گفته میشده. اگر همسر به
فرض ازدواج اول با طرف مقابل ازدواج کنه بعدازعقد و اطلاع از واقعیت میتونه از حق فسخ عقد استفاده کنه.البته تا زمان کوتاهی این اجازه رو داره،نه بعداز2سال که ازطرف خسته شد یادش بیفته!
خیلی ممنون از توضیحت خانومی：)
تحقیق نکردین، بالاخره ازدواج قبلی یه سور و ساتی
داشته، نداشته؟ چقدر ازدواج ترسناکه امیدوارم مستقل بشم از لحاظ مالی اما ازدواج نمیخوام.
خیلی دلم میخواد برادرم وبلاگ شما رو بخونه، این همه پشتکار عالیه واسه کار کردن.... دقیقا شد 6 ساعت دارم وبلاگ شما رو میخونم