متاسفانه کمی دیر به این نتیجه رسیدم.اما از این به بعد دیگه منت هیچ دختری رو نمیکشم،دیگه هیچ وقت کوتاه نمیام و هیچ وقت دیگه ناز نمیکشم.
دوستی با دخترهای زیادی داشتم.از هر نوع خانواده و تحصیلات و شهرهای مختلف و الان فهمیدم که نباید دیگه کوتاه اومد.همیشه اینو سرلوحه خودم قرار میدم:"خوبی که از حد بگذرد نادان خیال بد کند".
خوب بودن و محبت و خرج کردن بی حد و حصر و صداقت و راستگویی و تعهد و وفاداری حماقت محض است و لاغیر،چه در ازدواج و چه در هر نوع رابطه دوستی.
والسلام.
والا کار درستی میکنی ... هی عوض کردن دوست دختر و هی قطاری حرکت کردن افسردگی میاره بنظرم کار و تصمیم درستی گرفتی
هر چند که هنوز در مورد یار 38 ساله نظر نمیدوم.
تکبیر
ارادت
والا من دخترم در این مورد نظری ندارم ....شما که تجربه ش را دارین حتما درست میگید دیگه
مطمئن باش درست میگم
آفرین حالا شدی پسر خووووب!!!!!
مخلصیم
سلام
عنوان پست تون رو دوست داشتم امیدوارم از ته دلتون بهش ایمان آورده باشین
به کی؟؟؟
به عنوان پست تمرکز کنین خب متوجه میشین به کی ؟!
کاملا موافقم تجربه داشتم
عزیزم
"خوبی ک از حد بگذرد نادان خیال بد کند"دقیقا درسته
دمت گرم
"اظهرمن الشمسه" که "امر بهت مشتبه شده"
برگرفته از پست "چهارشنبه 16 بهمنماه سال 1392 ساعت 01:19 ب." همین وبلاگ!
عزیزم تو چقدر دقیق وبلاگ رو خوندی.من خودم اصلا یادم نبود.
عاشقتم سامبادی گمنام
هرکسی اطرافم میبینم که کمی.فقط کمی طعم خوشبختی چشیده.نه صادق بوده.نه متعهد.ن وفادار.ن صادق.ن کم توقع.ن خوب.ن مهربون...
اصولا" چندپَر"بوده که آخر بهترین" پَر "نصیبش شده.
برای همین گاهی دوست دارم بزنم زیر قید همه چیو رها بشم.حالم خوب نیست از اینهمه دورویی و خوب بودنهای بی سرانجام و تو سری خور!!!
دقیقا حس مشترک داریم
باز چی شده؟
هیچ
کاش خانوم نگار می یومد و میگفت با توجه به شرایط خودش و شرایط شما برداشتش ازون کتاب چی بوده. . رها کردن؟ من اون کتاب رو خوندم
کاش میومد
چه جدی شدی!!
البته من کلا مخالف اینجور روابطم.حالا اگه مجرد بودی یکم قابل توجیه بود ولی حالا...
ولی توی رابطه های اینجوری نباید زیاد غرق شد.